شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۰۷۶۹۹
تاریخ انتشار: ۲۲ آذر ۱۴۰۰ - ۱۵:۳۳
شوشان - محمدرضا چمن نژادیان:

دانشگاه یک امر و واژه ی مدرن با کارکردهای خاص خود می باشد. که ذاتش پویایی در کشف، تجربه، مشاهده، نوگرایی و سنت زدایی می باشد.

بر خلاف مدارس سنتی و سنت گرایان دستآوردهایش بر مدار تقدس زدایی از تجارب، داشته ها و خواسته های بشری برای دیدن و رسیدن و ساخت و ساز همراه با ترقی و رفاه زندگی انسانی است.

لذا در طول تاریخ فی مابین متفکران و اندیشه ورزان نو اندیش با سنت گرایان متحجر نوعی از دعوای حل نشده ای بوده و هست. 

که از عهد کوپرنیک و گالیله ی اساطیری گرفته تا رنسانس مارتین لوتر در غرب و رشدیه، باغچه بان و امیرکبیرها در تاریخ معاصر ایران این نزاع ویرانگر دینی و دنیوی بین ملل، انسانها و ملت ایران مشاهده می گردد.

 در عصر امام خمینی ره و انقلاب اسلامی ایران این نزاع درونی و بیرونی بصورت ملموس در قالب تفکر اسلام ناب و اعتدالی  رحمانی با متحجرین، وهابیون، طالبانیون و داعش مسلکان ترسیم و تبیین شده است.

جملات  معروف امام ره که...خون دلی که این پدر پیرتان از این دسته متحجر خورده است هر گز از فشارها و سختی های دیگران نخورده است... یا در مدرسه فیضیه فرزند خردسالم، مرحوم مصطفى از کوزه‏اى آب نوشید، کوزه را آب کشیدند، چرا که من فلسفه می گفتم.

تردیدى ندارم اگر همین روند ادامه مى ‏یافت، وضع روحانیت و حوزه‏ها، وضع کلیساهاى قرون وسطى‏ مى‏ شد...》بیانگر نگاه امام ره به میزان بودن رای ملت و جمهوریت و اسلامیت نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد می باشد‌.

بنابراین نتایج لجاجت و تعصبات کور سنت گرایان متحجر و افراطیون مدرن اندیش خساراتهای دو سویه و ویرانگری در طول تاریخ بشر و ایضاً ملت ایران بود.

که موجبات انحراف در زندگی مادی و تخریب داشته های معنوی جامعه بشری را فراهم نموده است.

 تاریخ از یک سو جنگهای طولانی بی حاصل با خونریزیهای بی رحمانه ی وحشتناک و پشت ها از کشته های عقیدتی ابناء بشر را به یادگار دارد. و از سوی دیگر شاهد نتایج ویرانگر پشت پا زدن به مواریث معنوی و بد اخلاقی ها لجام گسیخته ی بشر در دنیا قدیم و کنونی هست. 

در هر صورت تاکنون آنچه عیان شده است، نیاز به بیان با ثبت در تاریخ نیست.

 نتیجه ی تاریخی و ملموس این درگیری‌ها و دعوای حل نشده بشکل عقلانی و اصلاحی توفیقات مدرنیته و گاهاً افراطی آن بوده و می باشد.

که اقبال عمومی جوامع بشری هر چند نه حق طلبانه اما  موید برتری نواندیشی عملگرای مدرنیته بر سنت گرایان واپسگرا می باشد.

متاسفانه باز مشاهده می گرددد،عده ای هنوز در دنیای کنونی با تحجر، واپسگرایی مذهبی و افراط اندیشی سیاسی بر این تقابلهای بی حاصل بجای خرد گرایی و  اصلاحگری اصرار می ورزند، و با انگ بیگانه گرایی، اتهامات واهی عقیدتی و مصادره به مطلوب دستآوردها بصورت  پر هزینه به آن دامن می زنند. 

اما با دانست، همیشه پشت پرده ی سحرگرفتار درمانی سیاسیون و تقدس خرافه گویی مذهبیون توسط دانشجویان آرمانخواه در ۱۶ آذرها برملا شده و می گردد.

امروزه عده ای همانند سلف خود در عهد رشدیه، باغچه بان و امیرکبیر... که می خواستند مدرسه و دانشگاه مدرن رابا هجوم خشونت بار، آوارگی موسسین و بایکوت تحریمی مراکز علمی نفی یا تعطیل نمایند،و نتوانستند.

با توهمات مالیخولیایی خود فکر می کنند می توانند مدارس و دانشگاهها را با گسیل سنت گرایان به تعطیلی ماهوی بکشانند، یا لااقل باانحراف کارکردی  از مسیر ذاتی متوقف نمایند.
والا اظهر من الشمس است، که ذات لایتغیر محصل، دانشجو و دانشگاهیان با نگاه علمی مدرن درمدارس و دانشگاهها سنت شکنی و پویایی با مطالبه ی مشارکت فعال و دخالت اثربخش در سرنوشت است.

 آزادیخواهی، عدالتگرای، تابو شکنی، طاغوت زدایی و سلطه ستیزی با استقلال فکری دانشجویان دیروز، آرمان‌هایی هستند. که به نسل خاصی محدود نمی شوند.

 و در نسل کنونی با قدرت رسانه و دهکده ی جهانی فروزان تر از گذشته  خفته در زیر خاکستر نمی ماند. و کسی نمی تواند آنرا مسخ و یا خفه با سحر سخن درمانی ناکارآمدانه و خرافه ی متوهمانه ی مذهبی نماید.

آنانی که از قدیم بر این سبیل اسب قدرت و تفکر زین کرده و حال ایستاده اند، باید بدانند. اگر امکانی جزء عقلانیت و اصلاحگری راه دیگری برای تعامل و توفیق اندیشه ها، سربلندی ملتها و پیشرفت ممالک بود.

 نوشیدن جام شوکران در عصر سقراط ها و محکومیت گالیله ها تا دربدری رشدیه ها، ویرانی مدارس باغچه بانها و کشتن امیرکبیرها... تا انقلاب اسلامی در عهد امام خمینی ره نتیجه عکس نمی داد.  

۱۶ آذر ۱۴۰۰ و سخنان بی پرده ی نمایندگان تشکلات دانشجوی امسال در دانشگاهها با ریاست محترم دولت مردمی و سایر سران حاکم و جریانات تمامیت خواه خوابهای را پریشان و بی تعبیر گذاشت.

که ناچاراً و  در اسرع وقت ممکن باید ابتداءً فکری برای سرنوشت خود، اصلاح شفاف پاسخگویانه ی حاکمیت و سپس ملت بکنند.

 زیرا به وضوح استیصال و انفعال ناشی از برخوردهای سختگیرانه ،مغرورانه و اقتدارگرایانه ی خود را در بازخورده ها بدون واسط و رقیبی در قدرت دیدند.

بازخوردهای شدیداً منفی و رادیکال شده ای که حتی قداست و رانت تریبون نماز جمعه ی تهران این بلندگوی ام القرای اینان کفایت در حفظ حرمت نمازگزاران، محفل مداحان  و مجلس نشین نکرد.

 چنان با زبان نقد و تخطئه از سوی دانشجویان شلاق گونه بر تن متولیان نواخته شد. که هیچ حرمتی جزء پرسشگری و مطالبگری واقع بینانه ی شفاف آنان را قانع نمی کرد.و مداحان ستاینده ی را در همین مکانهای مقدس به کُنج ازلت کشاند. 

لذا ما به عنوان رزمندگان و فرزندان ملت، یاران امام ره، سربازان اندیشه و فلسفه ی آرمانهای ایرانیان در انقلاب اسلامی ایران می گوییم.

آنچه شرط بلاغ بود گفتیم و باز هم می گوییم. حال همکیشان نواندیش  سیاسی قدرت طلب و هموطنان سنتی سنت گرایان متعصب می خواهند پند گیرند یا ملال..

نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار