شوشان - ملک محمد مکوندی:
*اندره د گیلوم* در کتاب چگونه بر جهان حکومت کنیم توصیه ای به حکومت های خودکامه دارد.او در بخشی از کتاب خود می گوید: زندگی حداقلی برای انها فراهم کنید، خودشان را با ان تطبیق می دهند،از خاطر نبرید که شرایط اقتصادی عالی برای عامه ی مردم می تواند به اندازه شرایط اقتصادی بدشان خطرناک باشد.
مردم اگر دغدغه معاش نداشته باشند فرصت می کنند کتاب و مطبوعات بخوانند و به این مسئله فکر کنند که اصلا چرا باید تحت حکومت مستبدانه شما زندگی کنند.پس سیاست شما باید از این قرار باشد شرایط زندگی حداقلی برای مردم فراهم کنید. اجازه پیشرفت به اقلیتی که بیش از این می خواهند بدهید.
(در عین حال مراقب باشید که از حد خاصی چه از لحاظ قدرت مالی و چه از نظر قدرت اجتماعی نگذرند.) و مجازات های شدیدی برای فعالیت های سیاسی در نظر بگیرید.البته به غر زدن مردم در اتوبوس و تاکسی و مغازه ها کاری نداشته باشید.
آنها را دچار این توهم می کند که از ازادی بیان برخوردارند و تاریخ نشان داده که عامه ی مردم ازادی بیان را به ازادی اندیشه ترجیح می دهند چون بندرت با مقوله دوم سروکار دارند.
توصیه *اندره د گیلوم* چقدر اشناست و با سخنان برخی از علما در دیدار با هاشمی رفسنجانی که در خاطرات او مکتوب است همخوانی دارد.وی نقل به مضمون می گوید: بخش عمده ای از روحانیون صاحب منصب جمهوری اسلامی، *از قبیل احمد جنتی،و محمد یزدی،صراحتا به ایشان گفته بودند که با رونق گیری بیش از حد اقتصاد کشور مخالفند. چون به نظرشان رفاه زیاد باعث دوری مردم از خدا و پیغمبر می شود.و یا احمدی نژاد دومین رئیس جمهوری است که نقل به مضمون می گوید: *به من می گفتند نباید وضع مردم خوب بشه چون دیگه زیر بار حرف ما نمی روند،*
علم الهدا امام جمعه مشهد می گوید: *اگر زندگی و رفاه برخدا ترجیح داده شود وضع ما از زمان حضرت امام حسن(ع) بدتر خواهد خواهد شد * *و مظلومیت رهبری نیز از مظلومیت حضرت امام حسن (ع) بیشتر خواهد شد. به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا،مصباح یزدی قبل ازفوت در 26 خرداد 1393 در جمع اعضای حزب موتلفه اظهار داشت: اشخاصی که می گویند عده ای دین را نمی شناسند و متوهم هستند،این ها دین خود را از فرهنگ غربی تفسیر می کنند و شناخت انها نسبت به دین به گونه ای نیست که امام خمینی(ره) انرا معرفی کرد.
وی هشدار داده است که مهم ترین معضل کشور هدف انقلاب ایران" اقتصاد و مادیات نیست" وی ادامه داد اگر قرار بود مشکل اصلی ما اقتصاد و مادیات باشد،انقلاب نمی کردیم بهتر بود،چرا که در ان زمان نه تحریمی دامن گیر ملت ایران بود و نه مشکل انرژی هسته ای داشتیم و الان در وضعیت پیشرفته تری بودیم،زیرا ازهمان زمان قرارداد هایی برای صنعت هسته ای منعقد شده و در حال اجرا بود.
این سخنان نشان می دهد بخش زیادی از روحانیون کشور بعنوان تئوریسین های انقلاب عملا هیچ اعتقادی به رونق و توسعه اقتصادی ندارند، انها رفاه و اسایش مردم را به منزله دوری از خدا و سنت پیامیر و سیرت ائمه اطهار می دانندبنا براین اجازه رشد و توسعه اقتصادی و فقر زدایی را نخواهند داد.
من که سواد دینی ام در حد اقایان علما نیست، اما برخی از علما می گویند: کی گفته پیامبر اکرم فقیر بوده *کانه غنیا منفقا لا فقیرا زهدا* بنابه گفته این علما، امکانات شخصی پیامبر اکرم غیر از بیت المال یک تن و دویست و پنجاه کیلو گرم طلا بوده است. در کل نه تنها رفاه فردی و اجتماعی رامذموم نمی دانند بلکه خواهان گسترش ان هستند. حداقل من ندیدم هیچ عالم دیگری این سخن در مورد پیامبر اکرم را رد کرده باشد.مطمئن باشید اگر حقیقت دین و واقعیت زندگی، سنت و سیره و روش زندگی پیامبر اکرم و ائمه اطهار را برای مردم بیان نمائیم اثر ان به مراتب بیشتر از خرافات و سخنان سخیفی است که گاها بنام انها گفته می شود واز سندیت و علم رجل معتبری بر خوردار نمی باشند. رهبران ایران در دوران انقلاب و اوائل ان تاکید فراوانی بر رفاه و اسایش مردم داشتند و شعارهای گوناگونی در رابطه با معیشت و اسایش مردم می دادند، اما امارها نشان می دهند. سرجمع عملکرد جمهوری اسلامی علی رغم شعارهای مختلف درطی 42 گذشته منجر به فقیر شدن و تنگدستی مردم شده است که بر اخلاقیات انها هم اثر گذار بوده است.
42 سال از عمر نظام جمهوری اسلامی می گذرد،42 سال زمان کمی نیست،بسیاری از رهبران کشور های دنیا در مدت کوتاه تری کشور خود را پس از ویرانی های کامل ناشی از جنگ، به نقطه اوج رشد و توسعه و شکوفایی اقتصادی رساندند و رفاه اسایش عمومی برای مردم خود ایجاد کردند، چهره فقر و گرسنگی را از کشور خود زدودند و به قدرت های اقتصادی اول دنیا تبدیل شدند، می توان به المان و ژاپن پس از جنگ جهانی دوم، ویتنام پس از جنگ با امریکا و کره جنوبی پس ازجنگ بین دو کره نام برد،برخی دیگر از کشورهای توسعه نیافته که مردمانشان در عسرت و تنگدستی و فقر دست وپا می زدند، با تبیین اهداف متعالی و دلسوزی رهبران و مدیران با تدبیر و اتخاذ سیاست های علمی در اقتصاد، اینک بعنوان غول های اقتصادی دنیا مطرح هستند چین، هند، مالزی و اندونزی، برزیل، افریقای جنوبی، امارات، عربستان،عمان،ترکیه،قطر نمونه هایی از این کشورها هستند که تنها در مدت کمتر از بیست سال و برخی حداکثر ظرف مدت 25 سال این جهش بزرگ اقتصادی و رفاه عمومی را برای مردمان خود به ارمغان اوردند.
همه این کشورها از نظر رشد و توسعه اقتصادی ودرامد سرانه از ایران قبل از انقلاب عقب تر بودند. اماچگونه توانستند از نظر نرخ رشد اقتصادی، نرخ سرمایه گذاری، حجم اقتصاد، تراز تجاری مثبت، توسعه وجهش مدرن در صنعت و کشاورزی و خدمات و فراهم نمودن بهترین و پیشرفته ترین امکانات رفاهی برای مردم خود از ایران فاصله زیادی بگیرند؟ واقعیت این است که در پس جهش های بزرگ و توسعه شگفت انگیز این کشورها سیستم، طرح وبرنامه، اهداف بزرگ ومتعالی و رهبران مهین دوست واقعی غیر فاسد و غیر دیکتاتور و غیر مستبد (به غیر از چین که اخیرا حتی از سیستم تک حزبی کمونیست هم به سمت حکومت فردگرایی مطلق در حرکت است ) قرار داشته است. انها فعل خواستن و توانستن را به بهترین نحو ممکن صرف نمودند.
باید دید چه عواملی باعث شدند تا جمهوری اسلامی با گذشت بیش از 42 سال با جمعیتی بالغ بر 28 میلیون نفر درخط فلاکت،و بنابرامار مرکز پژوهش های مجلس نزدیک به 60 الی 65 میلیون نفر یارانه بگیر مواجه شود، و پس از گذشت عمر 42 ساله نرخ رشد اقتصادی و تراز تجاری ان منفی،نرخ سرمایه گذاری ان صفر درصد، استهلاک سرمایه های پیشن خیره کننده و بیکاری ان فزاینده، امکانات رفاهی، بهداشتی و اموزشی ان در حداقل ممکن باشد؟ایا نظام براساس نظریات ان بخش از علما که توسعه اقتصادی و بهبود شرایط اقتصادی ومعیستی رامذموم می دانند حرکت می کند یا نه؟راست حسینی حاشیه نروید، تکلیف مردم را روشن کنید.کسری بودجه سال اینده، حذف ارز 4200 تومانی برای کالا های اساسی، افزایش 62 درصدی اخذ مالیات از دارایی های مردم "که اگر بخواهیم ارزش واقعی انها را بدون تورم و کاهش ارزش پول ملی ارزیابی نماییم نه تنها افزایشی نیافته بلکه کاهش یافته است" همگی باعث تورم شدید وفقیرتر شدن مردم خواهد شد.ادامه این سیاست ها، نظریه فقیر کردن مردم توسط حاکمیت را پررنگ تر نشان می دهد که بنفع نظام نخواهد بود و باید به اثار و تبعات بعدی ان توجه جدی شود !!!!