سد مارون ۲ ، متروپلی بمراتب مخرب تر از متروپل فعلی ، ایجاد خواهد کرد و علیرغم میل باطنی ، باید این خبر ناگوار را اعلام کنم که در آینده نزدیکی اگر آب ایران با همین مدل مدیریت شود خوزستان متاسفانه برهوت و چه بسا کویر بشود!
شوشان - غلامحسین رنجبرها :
سد مارون ۲ ، متروپلی بمراتب مخرب تر از متروپل فعلی ، ایجاد خواهد کرد و علیرغم میل باطنی ، باید این خبر ناگوار را اعلام کنم که در آینده نزدیکی اگر آب ایران با همین مدل مدیریت شود خوزستان متاسفانه برهوت و چه بسا کویر بشود!
کویر مرکزی را آباد می کنند به قیمت کویر کردن خوزستان،
توصیه می شود مخاطبین تحمل بفرمایند تا واقعیات تلخی در خصوص پشت پرده تراژدی آب خوزستان عرض کنم ، نتایجی که استخراج می شود بسیار حیرت آور خواهد بود.
در حال حاضر سد مارون ۲ تحقیقا ، چندتا کجی و در واقع چند تا خلاف بزرگ دارد که ماهیت و اصالت مطالعات آنرا زیر سوال می برد!
کجروی اول :
بالادست مارون ۲ جایی که قرار است سد جدید مستقر بشود چند شاخه آب و یا چهار رود کوچک سرازیر می شود که متاسفانه یا خوشبختانه هر چهار رود آن شیرین و قابل خوردن است که EC این آب
معادل چهارصد میکرو موس است که برای آشامیدن بسیار ایده آل می باشد .
بعد از محل استقرار سد مارون ۲، پنج شاخه آب پائین می آید که از این پنج شاخه چهار شاخه آن تلخ یا شور است یعنی بعد از سد مارون۲ ،آبی که پائین دست می آید و لنده استفاده خواهد کرد تا شادگان ، شورابه خواهد شد.
کجروی دوم :
میزان مساحت زمین کشاورزی تحت پوشش سد است.
مشاور پروژه سد ذکر شده اعلام کرده است که، ۳۳ هزار هکتار زمین کشاورزی را آبیاری می کند و بعد اعلام کردند که ۱۴ هزار و صد و... هکتار از این مقدار قابلیت کشاورزی ندارد چون کوهستانی و
جنگل متراکم است و حتی غیر قابل عبور برای انسان است.
می ماند ۱۸ هزار و هشتصد هکتار . یعنی سد برای ۱۸/۸ هزار هکتار زمین کشاورزی احداث می شود نه ۳۳ هزار هکتار.
در پایین دست هر چند گفته شد که سد مارون یک از اول راه اندازی ، برای ۵۰هزار هکتار برنامه ریزی شده بود ولی امروز در محضر رئیس جهاد کشاورزی عرض خواهم کرد ۱۱۰هزار هکتار بهره برداری شده چون قبلا تماما غرقابی بوده و بعدا ،سیستم های آبیاری تحت فشار به کمک آمدند.
باید عرض کنم که تنها شهرستانی که در حوضه مارون بیشترین بهره را از سیستم های آبیاری تحت فشار برده است ، بهبهان است.
باز یک ویژگی خاص دیگری که بهبهان دارد ، این ست که تپوگرافی زمین بهبهان شبیه یک کاسه است که اگر ۱۸متر مکعب ، اداره آبیاری ، آب تخصیص بدهند قطعا ۷متر مکعب آب به عنوان پساب یا زه آب مجددا به رودخانه مارون برگشت میخورد و ما پیشتاز در اجرای سیستم های آبیاری نوین بوده ایم یعنی صرفه جویی و استفاده بهینه وبیشتر از آب موجود ، انجام داده ایم .
معتقدم ، همان مقدار آبی که در حقابه پنجاه هکتار اولیه مصرف می شد، امروز همان مقدار یا شاید کمتر آب مصرف می شود اما با آبیاری ۱۱۰هزار هکتار در طول رودخانه مارون ، پس بزرگ ترین کجی این پروژه این است که برای آبی کردن ۱۸هزار هکتار ، ۱۱۰ هزار هکتار در حوزه مارون تا شادگان را ، لم یزرع می کنند.
احداث سد مارون 2 ، کابوس مرگ مارون سخاوتمند است!
این یعنی یک فاجعه ملی بزرگ انسانی.این یعنی سلب امنیت غذایی منطقه و ورشکستگی خیل کشاورزان .
کجروی سوم مطالعات این سد رانتی عبارت از : سد مارون ۲ اعلام شده است برای تامین آب کشاورزی و برای اشتغال زایی ، احداث می شود
این یک دروغ بزرگ و ،کذب است
چون هدف اصلی آنها ، انتقال آب میان حوزه ای است ، همان طور که جناب دکتر فرجی استاد دانشگاه خاتم فرمایش کردند انتقال میان حوزه ای به حوضه رودخانه زهره و برای صنایع آب بر خواهد بود
که این ، بمثابه تکرار فاجعه ملی بزرگ انتقال آب کارون به کویر مرکزی یعنی اصفهان و قم و کاشان. ارزیابی شدهاست!!!
کج اندیشی چهارم مطالعات سد مارون ۲ :
سد مارون ۲ بر خلاف ادعای حضرات ، مهار کننده سیل بهیچ وجه نخواهد بود زیرا مساحت حوضه آبریزی آن بسیار محدود است بنابر این بلاتردید ، محل سد ۲ ، سیل خیز نیست، ولی منطقه سد مارون یک، مهار کننده سیل در طول تاریخ حیات خود بوده و طغیانی بودن و وحشی بودن فصلی رودخانه را جناب استاد سروری در دیدار با فرماندار بهبهان فرمایش کردند.
این چرخه های معیوب که در مطالعات احداث سد ، بر شمردم ، مبین دستوری بودن و تحمیلی بودن و غیر علمی بودن فلسفه سد مارون ۲ است.
موضوع بعدی تغییرات اقلیمی و گرمایش کره زمین بر اثر گاز های گلخانه ای یا همانطور که خانم مهندس سعادت و خانم دکتر روحی پور فرمایش کردند ، دخالت بیجا و مازاد در طبیعت باعث شده که گرمایش در حد
۱/۵ درجه و طبق تحقیقات دانشجویان دانشگاه تگزاس به ۲ درجه رسیده است و
اعلام شده چنانکه با همین فرمان ، آب جهان و تولید گازهای گلخانه ای مدیریت شود در۱۰ سال آینده تا ۳ درجه گرمایش زمین افزایش خواهد یافت که منجر به ذوب شدن کوه های یخی خواهد شد و ۳۰ سانتی متر سطح آب دریا ها را بالا خواهد آورد.
و همچنین مقدار آب شیرین کره زمین به حداقل ممکن ، خواهد رسید لذا این پدیده ی گرمایشی اقلیمی در کاهش آب مارون یک و تبخیر بیشتر آب خیلی تأثیر می گذارد.
از سوی دیگر افزایش جمعیت در طول مسیر حوضه مارون و افزایش مصرف مردم ( یک و نیم میلیون نفر ساکنین پیرامون مارون )به لحاظ تغییر الگوی مصرف ناشی از بهبود بهداشت فردی ، بویژه خشکسالی های مکرر، همه اینها و عدم وجود تصفیه آب یا بازیافت آب که این خود یک فاجعه است و از همه مهمتر
انتقال آب میان حوضه ای به همان اندازه برای منطقه خوزستان زیان آور است که انتقال آب میان حوضه ای کارون زیان آورد بوده است.
همچنین اضافه کنم که در دنیا قریب ۶۰ درصد جمعیت در کنار دریا ها زندگی می کنند اما در ایران این درصد چیزی معادل ۳۰ درصد است.
در دنیا صنایع و اسکان مردم و تمام سرمایه گذاری ها کنار دریا ها استقرار یافته اند اما ما آب را به مرکز و کویر برده و آن را نابود می کنیم، آب شیرینی که امروزه در جهان ارزشش از نفت به مراتب بیشتراست .
این محدودیت های کاهشی آب جاری رودخانه مارون را برشمردم تا با منطق و داده های آماری ثابت شود ، رودخانه مارون ، همین الان ، قادر نیست حقابه فعلی ۱۱۰ هزار هکتار و آب شرب بهره برداران موجود خود را و حقابه تالاب شادگان را تامین کند ، چگونه می تواند آب سد جدید دیگری را تامین نماید؟
مارون بر اثر عوامل بر شمرده فوق ، در شرایط خشکسالی های گذشته ، بحدی آورد آب آن نقصان یافته و کم بوده است که کلیه کشت های تابستانه مسیر مارون ، چندین ساِل ممنوع شده است.
مارون خود ، کمجان و کم آب شده است و گنجایش و تاب آوری سد جدید و دیگری را ندارد.
خب حاصل این اقدامات این است که خوزستان از چند جهت مورد تهاجم قرار گرفته است ، سرمایه حیاتی خوزستان یعنی آب
خوزستان مورد تهاجم همه جانبه قرار گرفته تا ریزگردها ایجاد شوند.
درسال های گذشته و حتی روز های اخیر ما تا ۶۶ برابر استاندارد جهانی ریزگرد و غلظت آلودگی هوا داشته ایم و بنده در سال۹۲ ، این وضع را پیش بینی کردم و در طی مقاله ای و حضورا خدمت اقای دکتر روحانی و جناب دکتر کلانتری دادم و هم اکنون اعلام می دارم روزی خواهد رسید که چیزی معادل بالای ۱۰۰تا۱۵۰ برابر استاندارد جهانی ، ریزگرد هجوم بیاورد و تلفات میلیونی از انسان ها در جنوب غربی ایران بگیرد.
این ریز گردها حرکت می کنند به سمت زاگرس مرکزی روی درخت ها و جنگلها می نشینند و وقتی فرو نشستند ، درخت ها نمی توانند تنفس کنند و خشک می شوند و خشکیدن درخت هاباعث می شود ذخیره آب در زاگرس مرکزی کم بشود، چشمه سارها کم جان می شوند ، یعنی یک هم افزایی منفی !
خشکیدن درخت های زاگرس مرکزی یک زنگ خطر برای اکوسیستم منطقه کهگیلویه و زاگرس نشینان عزیز است.
چرا برای نابودی خوزستان ، بسیج شده اند ؟. در خوزستان چه گوهری خفته است.؟
چرا به جد به دنبال بی آب کردن پنج رودخانه خوزستان و تبدیل آنها به کانالهای فاضلاب هستند ؟
چرا روی خوزستان زوم و تمرکز کرده اند؟
راز و رمز این دیپلماسی تخریبی در سه دهه اخیر چیست؟
چون :
۱-
خوزستان در تولید ناخالص ملی در بین ۳۱ استان کشور بعد از تهران رتبه دوم را دارد
خوزستان خاستگاه صنایع فولاد،آهن و قطب صنعت ایران است.
۲-
۹۵ درصد انرژی برق آبی کشور و برق حاصل از نیروگاه های سیکل ترکیبی از خوزستان است ،
لذا خوزستان بزرگ ، قلب انرژی کشور محسوب میشود.
۳-
و اما ۸۴ درصد نفت کشور و ۶۰درصد گاز ایران در خوزستان تولید می گردد و ۲۵ پتروشیمی فعال ثروت زا دارد لذا خوزستان تا ده ها سال آینده پایتخت انرژی فسیلی ایران و گنجینه ارزی دولت ایران محسوب میگردد.
۴-
خوزستان با تولید ۱۷/۵میلیون تن محصول کشاورزی معادل۱۳ درصد کل تولیدات غذایی کشور ، پیشانی تولید محصولات غذایی و کشاورزی ایران و بهشت محصولات کشاورزی ایران با تنوع تولید ۱۳۸ محصول و به عبارتی پشتوانه تامین محصولات و امنیت غذایی کشور است.
۵-
خوزستان حتی در تامین در آمد مالیاتی و درآمد ریالی دولت در بین استان های کشور رتبه دوم بعد از تهران را دارد
خوزستان به لحاظ گنجینه تجدید پذیر تالاب های پنج گانه به مساحت ۵۵۰ هزار هکتار از لحاظ ارزش اقتصادی به مراتب گران تر از ذخایر نفت و گاز بوده و در بین ۳۱ استان کشور ممتاز و بی همتاست.!
6-
خوزستان به لحاظ مرز های آبی بین المللی ، زمینی و موقعیت ژئوپلتیک و سوق الجیشی ، فوق العاده حساس و بسان ایران کوچک است و همچنین در سنگر دفاع مقدس ۱۳هزار و ۵۰۰شهید تقدیم کرده است.
تحقیقا بر اساس برآورد کارشناسان ، سرجمع ، ۶۵ درصد ثروت ایران ، در خوزستان تولید می گردد. خوزستان مظلوم شش درصد جمعیت ایران و چهار درصد خاک ایران را دارد ولی ۶۵ درصد ثروت ایران را می آفریند و لذا خوزستان ، شاهرگ اصلی حیات اقتصادی ایران است و ستون و تیرک استواری خیمه نظام جمهوری اسلام است و همزمان پاشنه آشیل نظام هم ،تلقی می گردد.
اگر ثروت زایی خوزستان را از ایران بگیرند ، ایران مقتدر بسرعت سقوط می کند ، وقتی در جنگ های کلاسیک ، حریف ایران مقتدر نشدند ، دیپلماسی بکارگیری انواع و اشکال متنوع جنگ های نرم را بکار گرفتند مثل جنگ در حوزه تغذیه ، سلامت و دارو ، که سونامی بیماری های قلبی و عروقی و دیابت و چاقی مفرط رابه ارمغان آورد ، جنگ در حوزه فرهنگ و نشانه گیری کانون خانواده و مخدوش کردن نقش زن و معلم در فرهنگ توسعه ، جنگ بیولوژیک مثل کرونا و جنگ اقلیمی و ایجاد کم بارشی عمدی و یا تولید باران سیلابی و یا جنگ در حوزه آب ، مثل جنون سد سازی در ترکیه و ایران.
اتاق فکر صهیونیسم ، ورشکستگی و قحطی آب خوزستان را از بیش از سه دهه پیش، هدف کارآمد خود قرار داد ، نادانان و خودشیفتگان داخلی هم ، ندانسته با سیاست شوم و برنامه ریزی صهیونیزم ، به آسانی همسو شدند و براحتی آب به آسیاب دشمنان ریختند.
سرمایه سوزی و خودزنی ایرانیان در چنددهه گذشته ، زبانزد شده است ، لذا در یک دوره سی و چندین ساله از هفت مکان سرچشمه های کارون ، به بهانه تامین آب آشامیدنی ، آبهای کلانی را غارت کردند و صدها مجتمع صنعتی پر مصرف آب ، در کویر ، برپا کردند ، حال پر آب ترین استان کشور خود برای آب شرب و آب کشت ، له له می زند و کشت برنج و محصولات آب دوست در خوزستان ممنوع می گردد، ولی در اصفهان با آب به یغما رفته ی خوزستان ، برنج کاری می کنند و بیشترین سرانه فضای سبز ایران را بوجود می آورند در حالی که ۶۰۰ تا ۷۰۰ روستای خورستان در سال قبل حتی ، از آب شرب هم محروم بودند.
لذا با ماده حیات و قوام خوزستان به عنوان سلاح برنده و تخریبی یعنی آب ، به میدان آمدند و با اجرای ابر پروژه های کلان گاف و داف در ترکیه و انتقال بیرحمانه میان حوزه ای هفت کانال بزرگ ، آبهای سرچشمه کارون را ربودند و فاجعه سد پرمخاطره گتوند را آفریدند و حال به جان رودخانه مارون و رودخانه زهره (سد چم شیر ) افتاده اند تا هر پنج رودخانه پر آب خوزستان ، کم آب و یا شورابه و در نهایت ابتدا فصلی گردند و سپس خشک گردند.
این شگردهای مخرب ، گرمای طاقت فرسای خوزستان ، فوران ریزگرد و شورش های اجتماعی و تخلیه خوزستان از سکنه و تبدیل خورستان به سرزمین سوخته را به ارث می گذارد ، با این حربه ها ، ایران مقتدر را به زانو در می آورند.
مارون متعلق به بهبهان و شادگان نیست مارون متعلق به استان کهگیلویه و استان خوزستان و کل منطقه جنوب غربی ایران است، سقوط مارون و سقوط کارون و کرخه وسقوط رودخانه زهره در زیدون بهبهان و هندیجان ، سقوط آزاد ایران محسوب می شود .
پازل نابودی هر پنح رودخانه خوزستان ، و بحران سازی مکرر و متروپل آفرینی مستمر در خوزستان ، و شورش های کور خونین و تحمیل موج میلیونی مهاجرت از این استان عقب نگه داشته شده و تبدیل به استان غیر قابل سکونت و پرمخاطره ، در حال تکمیل است.
اتحاد نامیمون عربستان ، انگلیس ، آمریکا و روسیه و در راس آن صهیونیسم ، به کمک عوامل پر کثرت نفوذی و مدیران خودشیفته و نادان داخلی، استراتژی تضعیف سریع و سپس سقوط با هزینه خود ایرانیان ، مراحل گامبه گام آن ، طی می گردد.
لذا دلسوزان دانای نظام ، بیدار شوند و راهکارهایی که خرد جمعی دوستداران محیط زیست و حافظان اکوسیستم مارون ، کارون ، کرخه و سد چم شیر ، ارائه می دهند ، وجاهت اجرایی بخشند و به اهداف مردمی و حفظ ایران متزلزل شده و در حال فروپاشی برگردند.
هنوز فرصتی برای احیاء و نجات ایران مهیاست
ان شا الله
۱۴۰۱/۳/۱۰