شوشان - علی عبدالخانی :
میزان انتظارات انسانها از همدیگر بنا به شرایط مختلف کم و زیاد می شود. در امور اداری میزان و نوع فعالیت اشخاص تعیین کننده انتظارات مادی و معنوی انهاست. البته دوری و نزدیکی به مقام مسئول در ساخت انتظارات نیز اثرِ فراوان دارد.
گاهی انسانها در فضاهای پر از " به به و چه چه و بفرما بشین و الفاظ قشنگ دیگر " که مدیران نثارش می کنند، قرار می گیرند و طبعاً دچار تضاد شخصیتی نیز می شوند تا بدان جا که به غلط تصور می کند که بنوعی همه کاره ی آن مجموعه هستند در حالی که واقعاً هیچی نیستند و صرفاً به بازی گرفته شده اند. چنین انسانهایی در اکثر موارد خوشبین و دلِ پاکی نسبت به دیگران دارند که اگر چنین نبودند نباید در چنین فضا و بازی غلطی قرار می گرفتند.
این افراد که گولِ تحسین و تمجیدهای صرفاً زبانی اما تهی از واقعیت را می خورند بلاخره به این نتیجه ی قطعی می رسند که همه ی آن همه کارگی! چیزی جز هیچ کارگی! نیست. آنها پس از دوره ای که بی مواجب بر سرِ کار می روند بلاخره در می یابند که مصداق " همه کاره و هیچ کاره هستند " و همه آن سخنان زیبا و فریبنده چیزی جز یک سناریوی سرتاسر سرکاری که ته آن خرحمالی محض! است، نیست. آنها به یقین می رسند که همه آنچه گذشت فقط و فقط سخن بود و هیچ قرینه ای که عمل نامیده بشود در کار نبود.
آنها هرچند دیرهنگام اما از غفلت خود بیرون می آیند و به جزء جزء گذشته ی مبهم خود رجوع می کنند و از آن جهت که چرا آنگونه خام بوده اند بشدت متاثر می شوند و به همین خاطر خود را بی رحمانه به نقد می کشند. خود را نقد می کنند تا تجربه ای برای دیگرانی که فریب زبان ِ زبانبازان را می خورند، باشند.
◽توضیح: انچه خواندید نقلی از یک دوست است که برغم تهیه و تنظیم آن ممکن است در تسلسل آن دارای مقداری ابهام باشد.