امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان ـ رجبعلی کرد :
انسان موجودی ممکن الخطاست و گاهی ممکن است اشتباهاتی از او سر بزند اما اگر از گذشته درس بگیرد نه تنها میتواند جبران مافات کند بلکه می تواند با عبرت گرفتن بعنوان چراغی روشن برای حال و آنیده از آن استفاده کند.
گروههای اجتماعی و سیاسی مجموعه ای
از انسانها هستند که برای رسیدن به هدف یا اهدافی تحت عناوین مختلف دور هم و با یک
اسم و یک مانیفست جمع می شوند.دو گروه اصلاح طلب و اصول گرا در طول مدت فعالیت خود
که تقریبا" برابر عمر جمهوری اسلامی است دارای فراز و فرودهایی بودند.
فعالیتهایی داشتند و در خلال این فعالیتها و پیروزیها و شکستها و رقابتها اشتباهاتی نیز داشتند که اید از آنها عبرت بگیرند. دراین نوشتاربه عنوان یک کنشگر و شهروند دلسوز و خیرخواه، روی سخنم با اصول گرایان سرمست از پیروزی در یک رقابت نابرابر است و آنچه مد نظر است ققط و فقط مواضع و اظهارنظرهای دوگانه در مورد مسایل و مشکلات و حوادث و اتفاقات تقریبا" مشابه که در دو زمان و دردو دولت حاکم با دو دیدگاه متفاوت رخ داده است.
اگر بخواهم به همه ی ضعفها و اشتباهات این جریان بپردازم مثنوی هفتصدمن میشود که دراینجا نه مجال آن است و نه ضرورت دارد لذا به برخی از آن موارد که مربوط به تناقض در رفتار و موضعگیری آنها در مورد مسایل و مشکلات مشابه اما در مدیریتهای مختلف را مطرح میکنم و نتیجه گیری میکنم متاسفانه در برخی موارد سیاست این جماعت نه تنها عین دیانتشان نیست بلکه اختلاف فاحشی با آموزه های دینی دارد و در خلال تحلیل رفتار طیف اصولگرا توصیه هایی ارایه میدهم با این توضیح که نمونه ها و مثالها نسبت به مجموع مواردی که اتفاق اقتاد بسیار کم و مصداق مشت نشانه خروار است و خواننده این سطور در ذهن خود حتی موارد قابل توجه و بعضا" مهمتری را مرور خواهد کرد و به یاد خواهند آورد.
1-معمولا" دولتی که با اکثریت شکننده به قدرت میرسد با ناهماهنگیها و اختلافات و سنگ اندازیها و رقابت و کشمکشها مواجه است. و گروههای مخالف از این ضعف دولت استفاده کرده که در دوره بعد وی را شکست و دولت را از آن خود کنند.
اما دیدید و دیدیم که با یک دولتی که اکثریت قاطع و چشمگیر که چشم جهان را خیره کرد چه کارها که نکردند. احترام به رای مردم نگذاشتند و خلاصه به قول رییس آن دولت هر نه روز یک بحران بوجود آوردند و علیرغم آن همه بحران آفرینی وضعیت سیاسی اجتماعی معیشتی و اقتصادی ووجهه بین المللی آن دوران را با الان مقایسه و خود به قضاوت بنشینید.
با این حال که شعار آن دولت اقتصادی نبود اما حتی زمانی که قیمت نفت به بشکه ای ده دلار رسید وضعیت اقتصادی مردم با الان قابل مقایسه نبود و حتی 20 میلیارد دلار ذخیره ارزی را تحویل دولت بعدی داد و نفت در دولت بعدی هم به بشکه ای بیش از 160 دلار هم رسید. اگر دولتهای دیروز همانند دولت امروز با این رای به قدرت می رسید و همین وضعیت سیاسی اجتماعی و به ویژه اقتصادی را داشت کیهانیان و مجلسیان و خطبا چکار میکردند؟ و امروزچه مواضعی دارند؟
2-یکی از مهمترین مسایل کشور مسأله هسته ای و برجام بود و هست.برجام،یک فرصت تاریخی و استراتژیک و جام شیرینی برای کشور بود که اصول گرایان هرچه در توان داشتند برای به سرانجام نرسیدن و معرفی آن به مردم بعنوان جام زهر و تهدید برای کشور از هیچ کوششی فروگذار نکردند.
مسأله هسته ای در دولت احمدی نژاد به یک بحران تبدیل شده بود و نه تنها گوشش به جامعه جهانی بدهکار نبود بلکه با تمسخر میگفت اصلا" تحریم چی هست؟ و در مورد صدور قطعنامه های پی در پی علیه کشور ما که هزینه های زیادی هم داشت آن جمله معروف را گفت و اصول گرایان برای وی دست می زدند و هرچه کشور منزوی ترووضعیت بدتر میشد بیشتر مورد تشویق این جماعت قرار گرفت و اورا معجزه هزاره سوم نامیدند و زمانی متوجه خطای استراتژیک خود شدند که دیگر دیر شده بود در دولت اعتدال قدمهای بسیار خوبی برداشته شد و به ویژه در دولت روحانی اقدامات و تاکتیکها و مذاکرات تیم آقای دکتر ظریف قابل تحسین بود اما اصولگرایان بجای تقدیر از این دیپلمات و استاد زیردست در سیاست و روابط بین الملل، نگذاشتند آب خوش از گلویش پایین برود و مرتب مورد نقد بی رحمانه رسانه های نوشتاری آن جناح و در راس آنها کیهان ورسانه ملی از طریق تولید و پخش گاندو و مجلس شورای اسلامی بود وحتی توهین و دشنام در صحن مجلس نثارش کردند و رییس وقت سازمان انرژی هسته ای را تهدید به مرگ کردند در آن زمان، آقای ظریف به این جماعت تذکر داد و هوار کشید که همیشه وضع به این منوال نخواهد بود و این جاده همواره هموار نمیماند ضحت این پیش بینی هوشمندانه که با اقبال اصول گرایان قرار نگرفت امروزه به اثبات رسید که تاکنون تلاشهای این دولت نتوانست گشایشی در به نتیجه رسیدن برجام بوجود آورد.
3-موقعی
که گروههای خود سر به سفارت عربستان سعودی حمله و آن خسارت سیاسی و اقتصادی را
وارد کردند و اسم خیابانی را به نام شیخ نمر مزین نمودند آیا به عواقب آن هم فکر
میکردند؟ در آن زمان مواضع قلم بدستان و تریبون داران جناح راست چه بود.
تیتر روزنامه معروف این بود که ننگ رابطه با آل سعود از دامان جمهوری اسلامی پاک شد. حال پس از این همه سال قطع ارتباط و سواستفاده اسراییل و ایران هراسی در منطقه چه اتقاق تازه ای از سوی عرستان رخ داد که دوباره سفارتخانه ها فعال شوند و تابلو آن خیابان هم تغییر نان دهد؟ چون در آن زمان دولت دیگری سرکار بود که شما از آن دولت خوشتان نمی آمد ودر اصل داشتید با او تسویه حساب میکرید و قدرتتان را به رخش میکشیدید؟ آیا به همین راحتی تغییرات 180 درجه ای را هضم میکنید؟ به خود آیید که تا این حد تعصب و حب و بغض جناحی و سیاسی در شما اثرگذار نباشد که هم برای این کشور و هم برای خودتان و اعتقاداتتان و مردم زیانبار و خسارتزا است.
توصیه ام این است که یک لیستی از مواضع و بیانیه ها و اقدامات خود در مورد تمام مسایل مهم در حداقل از سی سال گذشته تا به امروز تهیه کنید و ببیند چقدر بصورت یک بام و دو هوا عمل کردید؟ آنچه گذشت، گذشت و بر نمیگردد اما دلسوزانه می گویم، در رویکردها و مواضعی که داشتید اصلاحاتی را بوجود آورید بطوریکه اگر فردا روزی اتقاقاتی مشابه آنچه در این دوران میگذرد رخ داد و جناحی دیگر دولت را در دست داشت بتوانید مواضعی بگیرید که در صفحات روزنامه ها و در فضای مجازی با متنها و کلیپهایی مواجه نشوید که شرمنده شوید و حرفی برای گفتن نداشته باشید.
لذا بیش از حد جناحی عمل نکنید ومعضلات و مشکلاتی که هم اکنون در این دولت وجود دارد را بخوبی رصد کنید و ساده از کنار آنها نگذرید بلکه با نقد منصفانه مورد بررسی قرار دهید و ملاحظات حزبی جناحی را کنار بگذارید و به وظیفه قانونی و شرعی خود عمل کنید چراکه نه تنها عمر دولتها مثل برق میگذرد بلکه عمر همه ما زودگذر است و علاوه بر پاسخگویی در برابر این ملت فردای قیامت در برابر قادر متعال نیز باید پاسخگوی اعمال و رفتار خود باشیم.کوتاه سخن اینکه، بدانید، دیروز گذشت و به فکر فردا و فرداها باشید. والعاقبه للمتقین