شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۱۰۲۶۴
تاریخ انتشار: ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۶:۱۳
ایده های مرکزی دولت در صحنه عمل آب نروند
شوشان ـ اکبر بهاری :

هر ایده و فکر و تقلایی یک مولود و یک رشد و در نهایت یک خاموشی دارد و این سیر سینوسی ایده در هر جامعه ی پویا قابل تحقق است .دولت سیزدهم نیز با یک سری شعار و وعده درست و برخواسته از نیاز و اقتضایات جامعه متولد شد و با خواست و اراده ملی به بار نشست.

دولت آیت الله ریسیی در عرصه گفتمان سازی نخواست و یا نتوانست جامعه گفتمانی و‌ مبتنی بر دال مرکزی خویش شکل دهد و هسته های وفادار به گفتمان خود را استخوان بندی  کند و مرزبندی مشخص با سایر کارزارهای فکری داشته باشد

 این سبب شد که امروز شاهد بروز به مرور خستگی گفتمانی و سایش اجتماعی باشیم.
وقتی جامعه در ملقمه ی از گفتمان ها به سر می برد و دولت مرکزی اهتمام مکفی بر شکل دهی گفتمانی نداشته باشد، ماحصل این است که  دلخوری هسته های اصلی آرام آرام به دلهره و دلزدگی و بی تفاوتی و تقابل منجر شده و برنده قطعی و اصلی این فضای بین الوسطی فرصت طلبانی خنثی و فاقد ایدیولوژیک و سابقه سیاسی است‌.

این ابن الوقت ها به راحتی مناصب را صاحب و جریان دولت را وجه المصالحه سیاست ورزی کاسب کارانه خود می کنند و به تعبیری این مدیران بر سرشاخ بن میبرند! هم چوب لای چرخ دولت گذاشته، هم بهره خویشتن برده و هم روز مبدا پشت دولت را خالی می کنند! مع الاسف قهرمانان جامعه امروز همینانند!امروز در مدخل سنه سوم دولت هستیم، به شکلی سال پایانی دولت چرا که سال بعد دولت محترم سرگرم انتخابات خواهند بود، و همچنان حامیان اصلی دولت در شرایط بلاتکلیفی به سر می برند، جوانانی دل به جوان‌گرایی دولت بسته بودند، چندان رضا ندارند و ماندگاری برجامیان در مهم ترین صنایع کشور از پتروشیمی و فولاد و نیشکر تا حساس ترین رکن تصمیم سازی یعنی برنامه و بودجه تا فرمانداری ها رمق برای حامیان دولت نگذاشته است!

 بماند که مسولان محلی نیز برنامه روشن برای حمایت از بدنه دولت ندارد! چه بسا گویا ماموریت برای ناامید سازی جوانان هم دارند! امروز در سراغاز سنه سوم در کنار کامیابی های دولت سیزدهم در کشیدن افسار تورم و فساد و بی سروسامانی و به تحرک در آوردن بخش مسکن و اشتغال که سالها خاک خورده بودند، نیاز است دولت برای بدنه حامی خود  و اجتماعی سازی ایده های خود و ایجاد گفتگو با دوستان خود نرم خویی نشان دهد. به طور مثال ایده ۱۵ مدیر خوزستان که از سوی ارزیابان دولت به نیکویی رحیل سفر بستند و مقرر شد دولت را ترک کنند پس از گذشت چندین هفته در بلاتکلیفی و فراموشی و به ضد خود تبدیل شدن است.

اینکه تغییر و تحول لازم، موثر و امید آفرین است شکی نیست و اینکه این ایده گشت مسولان طراوتی به جامعه داده بود خود یک نشانه قطعی در ضعف مدیریت و واجب الوجوب‌بودن تغییر این مدیران است . اما چند ایراد اساسی :

۱ مقرر شد پس از سفر آیت الله ۱۵مدیر برکنار شوند اما پس از گذشت چندین هفته معلوم نشد ماشه این تغییرات چکانده شد یا نشد؟ مردم تا کی باید صبر کنند و افت این مسأله این میشود که ایده به این امیدسازی،فراموش و به ضد خود بدل می‌شود!

۲ اگر اندک مدیرانی که در حال جابجایی هستند آیا جزو این لیست هستند یا نه؟

۳ آیا مقرر است مدیران در سطوح میانی که چندان موثر نیستن تکانی بخورند و مسببان اصلی در صنایع و آموزش عالی و پرورش هیچ !

۴متر و‌ معیار این تغییر و تحول چیست؟ چه بسا که معیار مشخص باشد قضاوت برای مردم ساده می‌شود اینگونه نباشد مدیر خوب را عوض کنیم ولی مسببان اصلی تکانی نخورند!!

۵ میزان برای انتصابات جدید چیست؟ دخالت ها و باند بازی های مرسوم افت هر تغییر هستند و این نگرانی است که از چاله به چاه نیافتیم! این تاخیر فرصت لابی را فراهم می کند که مسببان اصلی از دام تغییر برهند که برخی نشانه ها متاسفانه اینگونه نمایان می سازد!

۶مدیران در حالت برزخی قرار دارند و این بلاتکلیفی فرصت کار جهادی را گرفته و احتمال خطا و فساد را افزایش میدهد

در پایان مرزبندی و انتخاب مدیران گفتمانی و وفادار به ارزش‌های دولت در دستور دولتمردان بایستی برجستگی نماید و متوجه باشند روز کارزار سرنوشت جامعه در دست این جوانان است و آینده انقلاب هم ایضا! درباب گشت مدیران نیز تاخیر و تعلل ایده را به ضد خود تبدیل و فرصت را برای جابجایی کارت ها فراهم می سازد!
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار