شوشان ـ محمدرضا چمن نژادیان :
یکی از رفتارهای قابل انتظار و مدنی حکومت های مردمی و دمکراتیک تحمل سلایق و عقاید مختلف درون یک جامعه ی متکثر می باشد. و نقطه ی مقابل آنرا می توان اعمال رفتارهای خشن ضد اجتماعی نظامهای سیاسی توتالیتر بر مبنای ایدئولوژی نسبت به مخالفان عقاید و سلایق با قرائت رسمی حکومتها و حکمرانی دانست.
در رویکردهای دمکراتیک هر چند اکثریت بر مسند قواء و قدرت باشند. عرصه بر اقلیت های درون جغرافیایی سیاسی و انسانی یک ملت هرگز تنگ نمی شود. بلکه متناسب با مشارکت و آراء جمعیتی برای فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی حتی اقتصادی فضا سازی حقوقی و مدنی می شود. و از تمام ظرفیت ها برای نشو و نموی قانونی اقلیتها و شکوفایی استعدادهای آنان بهره گرفته می شود. علاوه بر حفظ حرمت مناسبتهای ملی و محلی در جوامع تکثرگرا، توجه به حقوق اساسی مخالفان جهت شراکت مدنی، صنفی و حزبی در سرنوشت برجسته عملیاتی می گردد. تا حاکمیت و حاکمان بدست خود زمینه های شکاف و تعمیق فی مابین دولت و ملت را فراهم نگرداند. امروزه وقتی از رسانه ی ملی پس از چند دهه و دو دوره حکمرانی نحله ی مذهبی اسلامی طالبان که متهم به تحجر فکری و ارتجاعی حکمرانی می باشند.
امروز وقتی بطور رسمی از سیمای جمهوری اسلامی ایران اعلام شد. که علما و شیعیان افغانستان در کابل دور هم جمع آمدند. تا از اقدامات تأمینی حاکمیت طالبان در برقراری امنیت کامل عزاداریها، مجالس و محافل شیعیان قدردانی نمایند، که بدون کمترین تنش و تلفات حتی حادثه ای مراسمات عاشورای حسینی و ماه محرم برگزار گردیده شد. مراسماتی که همه ساله با تلفات جانی و خسارات مالی زیادی به شیعیان با وجود حکومت مورد حمایت جهان مدرن همراه بوده است. برای ملت و حکمرانان نظام اسلامی در ایران جای تامل و تفکر دارد. که چه اتفاقی از سر عقلانی و مدنی یا مذهبی افتاده است که رهبران طالبان بنحوی همگرایی و خود را در حد پاسخگویی مسئول امنیت مراسمات مخالفان ایدئولوژیکی خود یعنی شیعیان می دانند. تا حایی که فرمانده کل نیروهای امنیتی طالبان در جمع علمای شیعه حاضر می شود. و از تنها اتفاق که در گوشه ای از کشور در مراسم عزاداری شیعیان می افتد معذرت خواهی و طلب بخش می نماید. زیرا خود را مسئول امنیت تمام شهروندان و هموطنان هر چند اقلیت و مخالف سلیقه ی مذهبی و سیاسی آنان می دانند. و در مقابل قدردانی علمای شیعیان مدیران و نیروهای ارشد حاکمیتی و امنیتی طالبان علاوه براینکه خود را بدهکار و پاسخگو رسماً معرفی می نمایند. این نوع رفتار و عملکرد حکمرانان طالبانی افغانستان هم می تواند بارقه ی امیدی در اصلاح نگرش و رفتار موسوم به طالبان مرتجع و متحجر در رسیدن به حاکمیتی عقلانی و مدرن تر باشد. و هم نوعی تحول و درس عبرتی برای تکثرگرایی مدنی و رعایت حقوق شهروندان و اقلیتهای دینی، سیاسی و قومی در کشورهای همسایه باشد. و نظامی اسلامی ایران با پیشینه ی مدنی و تاریخ مدرنیته ای که ایرانیان دارند.
می بایست بجای رفتن بسوی رفتارهای پسا حکمرانی عقلانی طالبانی از مشی تحول گرایانه ی تعاملی با تحمل مسئولانه و پاسخگویانه ی طالبان نسبت به مخالفان ایدئولوژیکی خود درس بگیرد.