شوشان ـ ابراهیم مکوندی (سکوت)
- نیک می دانیم که در دنیای نوین و عصر حاضر ، تمامی جوامع بشری توسعه یافته،همواره در تلاشی پیگیر و مستمر برای رسیدن و نیل به والاترین درجات انسانیت و توسعه یافتگی هستند. و با بکارگیری و استفاده از نظریات دانشمندان و نظریه پردازان، می کوشند تا دنیایی را خلق نمایند که عاری از منیت های فردی و استبداد فردی باشد. دنیایی که در آن، انسانیت به معنای واقعی آن، تعبیر می شود. به راستی که بدان نیز عمل می نمایند.و این همه پیشرفت در زمینه های علمی، فرهنگی، ادبی و اجتماعی، نتیجه و بازخوردِ استفاده از نظریاتِ دانشمندان علوم اجتماعی در رابطه با *توسعه یافتگی انسانی* یا همان *انسان توسعه یافته* می باشد.
- در ادامه مطلب مورد بحث، شاخص های انسان توسعه یافته را به اختصار برمی شمریم.
- امیدوارم که مسئولین امر، و همچنین ما مردمان ایران زمین، با بهرمندی از این دکترین و نظریات علمی و کاربردی، در جهت پیشرفت و توسعه یافتگی انسانی و اجتماعی، گام های موثر و محکمی برداریم.
۱. انسان توسعهيافته، انسانی است كه به حقوق و تكاليف مدنی خود آگاه است. به وظايف خود، عمل میكند و حقوق خود را مطالبه میكند.
۲. انسان توسعهيافته، اعتماد بهنفس منطقی دارد. به توانايیهای انسانیاش باور دارد، خودش را محيط بر مسائل زندگیاش میداند. و میفهمد كه انسان موجودی خَلاق، مبتكر و توانمند است. میداند كه در درون انسان، نيرویی وجود دارد كه اگر اراده كند. میتواند همه مشكلات را با تعقل و تدبير، حل و فصل كند.
۳. انسان توسعهيافته، مهربان و آرام است. خوب گوش میكند. خوب فكر میكند. با عجله سخن نمیگويد. وقتی با او برخورد میكنی، امواج آرامبخش و مهربانی، سراسر وجودتان را پر میكند.
۴. انسان توسعهيافته، از نياز به نمايش و تظاهر، عبور كرده است، در سخن گفتن اظهار فضل نمیكند. و از چاپلوسی ديگران مشمئز میشود.
۵. انسان توسعهيافته، روحيه مشاركتپذيري، همفكری و همكاری با ديگران دارد. به تفكر جمعی و مشورت، اعتقاد دارد، تقسيم كار را میفهمد. اصول مقدماتی مديريت را بلد است. و كاملا باور دارد كه *عقلِ كل* نيست.
۶. انسان توسعهيافته، جَوپذير نيست. در مقابلِ تبليغاتِ زيانبار و يا كذب، روحيه پايداری و نگاه كارشناسی دارد. در گردابِ تبليغاتِ سوء،قرار نمیگيرد. و هر نگرشی را در قالبِ عقل ، تجربه و مشورت به تجزيه و تحليل میگيرد. و بعد تصميم میگيرد.
۷. انسان توسعهيافته، روحيه همزيستیِ مسالمتآميز با جامعه دارد. با خودش سازگار و با محيط زندگیاش هماهنگ است. محيط زندگیاش را تغيير میدهد. اما با شرايط نمیجنگد.
۸. انسان توسعهيافته، به تندرستی جسمی، سلامتی روحی و روانیِ خود، اهميت میدهد. ورزش میكند. تفريح میكند. و به واقع، زندگی میكند. نوع لباس پوشيدنش، روش گفتاریاش، منش كرداریاش و حتی نوعِ نگاه و چهرهاش، بهگونهای است كه مورد پذيرشِ اجتماع است. و در همه امورات، متعادل است.
۹. انسان توسعهيافته، اجازه میدهد. ديگران حرف خود را تمام كنند. ياد گرفته است. بيشتر سكوت كند. تا حرف بزند. بيشتر بشنود. تا بگويد.
۱۰. انسان توسعهيافته، به مطالعه و تحقيق اعتقاد دارد. و كتاب میخواند. و به دیگران نیز، کتاب خوانی را پیشنهاد می کند.و در ترویجِ فرهنگِ کتاب خوانی ، پیشگام است.
۱۱. انسان توسعهيافته، برای كلِ جامعه و آينده آن تلاش میكند. و نه صرفا برای گروه و اطرافيان يا قوم خود. و آینده نگری از صفات بارزِ یک انسان توسعه یافته است.
۱۲. انسان توسعهيافته، مرعوبِ مقامات اداری و حكومتی نيست. او خوب میداند كه اين مقامات، تنها در سازمان مطبوع خود صاحب مقام هستند. و در عرصه ی اجتماع، همگی خدمتگزار شهروندان هستند. و نه ارباب آنان !
۱۳. انسان توسعهيافته، بخش مهمی از زندگی خود را برای بهجایگذاشتن ميراثی ارزشمند برای جامعه، طراحی و صرف میكند. مسئوليت كاری را كه در آن تخصص ندارد نمیپذيرد. و مسئوليت كاری را به كسی كه در آن كار تخصصی ندارد. نمیسپارد. و اگر خواست؛ ثروتمند شود. نهادهای دولتی و حكومتی را ترك میكند.
۱۴.انسان توسعه یافته،خودش را وفقِ جامعه ی خویش می کند. از خواسته های فردی و منیت های خاصِ خودش می گذرد. فدایی و ایثاگرِ جامعه می گردد. تا جامعه ی آرمانی و اتوپیای خویش را در جامعه ی خویش، نهادینه گرداند.
- درپایان متذکر می گردم: که ما برای رسیدن و نیل به جامعه ی آرمانی و توسعه یافتگی انسانی، راه سخت و نفس گیری را در پیش داریم. پس باید با اهتمام ویژه و سخت کوشی، در جهت توسعه و پیشرفتِ مدنی و اجتماعی جامعه ی ایرانی تلاش و مجاهدت نماییم.تا جامعه ایی داشته باشیم که درآن ، انسانیت و تعقل، حاکم است.