شوشان ـ محمد دورقی :
تولستوی، نویسنده مشهور روسیه، در سن 67 سالگی دوچرخه سواری را یاد گرفت، این در ادبیات به یک مفهوم تبدیل شده است که به آن "دوچرخه تولستوی"گفته می شود و معنی آن می شود: *"برای هیچ چیز دیر نیست"*
امروز خبر رد صلاحیتم را از طریق پیامک دریافت کردم. با توجه به شناختی که از خودم و نیات و پتانسیل خودم دارم این خبر واقعا برایم تلخ و غمبار بود. نمی توانستم از هجوم سوالات مقایسه گرایانه فرار کنم: آیا من که شب و روز عمرم را در مطالعه و پژوهش در حوزه مدیریت و ترجمه کتاب های متعدد در این حوزه و تامل در آفات مدیریتی جامعه در مقیاس ملی و محلی،سپری کرده ام از آن نماینده که کلمه *فقط* را با *تاء دو نقطه* می نوشت کمترم بودم؟ از کسی که قانون شکنانه و متجاسر، مشت به دهان مامور قانون کوبید،هنجار شکن تر بودم؟ از کسانی که از تلفظ کلمات موزه لوور یا اف تی ای اف عاجز بودند کم اطلاع تر بودم؟ از خواب آلودگان انشاء خوان مجلس که مقدرات اساسی کشور و موکلان شان را بخاطر جهل و ندانستگی تباه می کنند،کم شأن تر و کم اثرتر بودم؟ارزش و حرمت دقیقا به چیست؟ آیا اگر چشمانم را بر نقایص می بستم و در همه حال به چهچهه زنی و تقدیس باطل و مداهنه وچاپلوسی نامدیران و ناکارآمدان مشغول می شدم بهتر بودم یا الان که با نگاهی تیزبین و منصف به نقد سازنده و دلسوزانه برای تعالی کشورم مبادرت می کنم؟ این جابجایی در ارزش ها را کی وکجا رقم زده ایم؟ چرا حریت و آزاد منشی و پاکی طبع افراد نمره ندارد اما ابن الوقتی و باری به هر جهت بودن و سکوت رذیلانه و خبیثانه در مقابل نقایص و سو تدبیرها و کف زدن برای ناکارآمدها، بالاترین نمره را دریافت می کند؟
این دوره هم، در آنچه به کلیت انتخابات و ارزیابی کاندیداها مرتبط است تغییر چشمگیری حاصل نشده است.نه سیاست ها تغییر کردهاند و نه رویکردهای ارزیابی افراد.سیاست ها کماکان بر مدار ظاهرگرایی و تفسیر به رای می چرخد و ارزیابی ها ۳۶۰ درجه ای و همه جانبه نیست.چرا این رویکردهای ناموثر ارزیابی که هیچگاه نتیجه ای ایجابی در شناسایی افراد خوش نیت و دانا نداشته اند کنار گذاشته نمی شوند؟ یادگیری از گذشته یکی از مدل های رایج یادگیری ست.چرا ارزیابان محترم شورای نگهبان از گذشته یاد نمی گیرند تا به تکرار تلخ آن گرفتار نشوند؟ میخواهم بگویم که بر اساس مفهوم دوچرخه تولستوی، امکان یادگیری حتی برای ارزیابان پا به سن گذاشته هم فراهم است.از یک دریچه تنگ به عابران کوچه نگریستن، ما را از دیدن هیات و شمایل کامل آدم ها محروم می کند. برای دیدن آدم ها و تامل در کیفیات وجودی آنها بهتر است از پشت آن دریچه ی تنگ غبار آلود بلند شویم و کنار یک پنجره وسیع قرار بگیریم و از پرسپکتیوی گشاده و افقی موسع در کیفیت احوال افراد تامل کنیم.
ارزیابان در هر سن و سالی می توانند این نوع از ارزیابی را یاد بگیرند.دوچرخه تولستوی این را به ما می گوید.