شوشان ـ محمد دورقی :
از دیدگاه پورتر و کرامر،مسئولیت های اجتماعی سازمانها،بعنوان *مجوز اقدام* محسوب می شود.یعنی هر سازمان به اجازه ی ضمنی یا آشکار جامعه و محیط پیرامونیخود و سایر ذی نفعان مجاور، نیاز دارد تا به فعالیت بپردازد.مجوز اقدام به زبان ساده یعنی تا زمانی که ذی نفعان محیطی و جامعهی اطراف یک سازمان، از آن سازمان و فعالیت های عملیاتی و غیر عملیاتی اش، رضایت خاطر نداشته باشند، آن سازمان مجوز فعالیت ندارد.از دیدگاه این دو متفکر مطالعات حوزه ی مدیریت،مسئولیت های اجتماعی باعث *خوش نامی* سازمان ها و *بهبود تصویر ذهنی* از آنها می شود و برند تجاری آنها را تقویت نموده و حتی بر ارزش سهام آنها می افزاید.مسئولیت های اجتماعی شرکت ها و سازمان ها اقدامی از جنس احسان و اعانه نیست بلکه مسئولیتی لازم الاجرا بر طبق قوانین مصرح است و در اساسنامه ی خیلی از شرکت ها به صراحت مندرج شده است. مسئولیت های اجتماعی برای شرکتها یک استراتژی محسوب می شود. یکی از ده ها استراتژی که سازمانها برای کامیابی در محیط رقابتی ناگزیر به اجرای آنها هستند.
شادگان در میان صنایع فولاد،نفت و نیشکر احاطه شده است.یعنی سه صنعت کاملا سودده و پردر آمد.اگر بخش اندکی از مسئولیت های اجتماعی این شرکت ها در قالب پروژه های عمرانی و زیرساختی و رفاهی و آموزشی در این شهر محروم و کم خواه و همیشه قانع اجرایی می شد این شهر از لحاظ امکانات زیر ساختی و عمرانی و رفاهی کاملا متحول می شد. اما شرکت های مجاور، شهر را نادیده گرفته و حاضر نیستند سهمی در رفع محرومیت هایش داشته باشند.خیابان ها و کوچه های این شهر،از خیابانها و کوچههای یک شهر جنگزده هم ویرانتر و نابسامانتر هستند. آخرین باری که قبای قیر بر قامت این خیابان ها نشسته است به اواخر دهه شصت یا خوشبینانه، به اواسط دهه هفتاد بر می گردد.شهر تاریک است.امکانات رفاهی و تفریحی ندارد و تنها بیمارستان شهر که هبهی مسئولین وقت برای پشتیبانی درمانی از جبهه های جنوب بود،هنوز که هنوز است از لحاظ امکانات و منابع مادی و غیرمادی و شیوه های مدیریتی مانند یک بیمارستان صحرایی ست. نفت و نیشکر و فولاد نه تنها التفاتی از منظر مسئولیت های اجتماعی به وضع فاجعه بار این شهر ندارند بلکه در آزمون ها و استخدام ها هم با اعمال سهمیه های خاص و نادیده انگاری جوانان این شهر به محرومیت و مظلومیت این شهر دامن می زنند.نمونهی این تبعیض در استخدام، در آزمون اخیر شرکت فولاد شادگان کاملا آشکار بود.اختصاص سهمیه 50 درصدی به مدیرعامل، یک توهین و یک وقاحت آشکار است که هیچ جامعه پیرامونی از هیچ سازمانی آن را نمی پذیرد اما شادگان و جوانان مستعدش بعلت حمایت نشدن و نداشتن نماینده ی منصف و توانمند در مراکز تصمیم گیری،ناچارند براحتی تن به این تبعیض دهند.تغییر در پیامکهای پذیرش یا عدم پذیرش شرکت کنندگان بومی در آزمون،دلیلی جز دستکاری در نتایج نداشت.این شرکت ها،نه تنها به اجازه ی ضمنی محیط برای اقدام نمی اندیشند و برای خوش نامی و تصحیح تصویر ذهنی جامعه پیرامونی تلاش نمی کنند بلکه با جسارت و وقاحت تمام،حق مسلم جوانان این شهر را هم تضییع می کنند.
وزارت نفت دولت سیزدهم از ابتدای سکانداری یعنی از شهریور ۱۴۰۰، برای توسعه پایدار و زدودن غبار فقر و محرومیت در مناطق کمتر توسعهیافته، موفق به تکمیل ۲۲۱۰ پروژه مسئولیت اجتماعی و عامالمنفعه با اعتباری بالغ بر 17 هزار میلیارد و 645 میلیون تومان در بازه ی زمانی نزدیک به سه سال شده است. در خوزستان یک هزار و ۷۳۶ تکلیف(پروژه) با اعتباری بالغ بر ۸ هزار میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان تعریف شده است که ۵۸۵ مورد تکمیل شده و یک هزار و ۱۵۱ مورد هم در حال اجراست.سهم شادگان از این هزاران پروژه کجاست؟ چرا علیرغم محاط شدن در دریایی از ثروت هنوز چشم به راه اعانههای بنیاد علوی و سازمانهای خیریه هستیم؟ از مجموع 1 هزار و 736 پروژه تعیین شده وزارت نفت چند پروژه به شادگان تخصیص داده شده است؟
دین و مروت و انصاف و نگاه عادلانه اگر ندارید لااقل آزادهگی و حریت و انسانیت داشته باشید و دست از تبعیض و نادیده انگاری این شهر محروم بردارید.شرکت های پیرامونی باید بدانند که نجابت و حجب و خویشتنداری مردم شریف و صبور این شهر حدی دارد و اگر حد و مرزی برای نادیده انگاری و توهین به مردم این شهر نگذارند مردم این شهر بزودی برای این ظلم و تعدی و این نگاههای تقلیل انگارانه ی و موهن، حد و مرز خواهند گذاشت. جوانان این شهر بر خلاف تصور باطل مسئولان شرکت های نفت و فولاد و نیشکر آگاه و هوشیار هستند و این اجحاف ها و تبعیض ها را کاملا رصد می کنند و اگر این رویکردهای غیر انسانی و غیر قانونی تصحیح نشود،از مبادی رسمی و اداری تا بالاترین مقامات کشوری هم پیگیر حقوق خود خواهند بود.
این شرکتها باید بدانند که دوران نادیده انگاری این شهر به سر رسیده و مردم این شهر بقدر کافی این توانایی را دارند تا حقوق تضییع شده شان را به شکل کاملا قانونی استیفا کنند.حجب و نجابت مردم این شهر اصیل و ریشه دار را با عدم شناخت و ناتوانی شان اشتباه نگیرید و تا کار از کار نگذشته تصویر ذهنی تان را از این مردم تغییر دهید.