شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۱۱۹۸۴
تاریخ انتشار: ۱۲ آذر ۱۴۰۳ - ۱۰:۱۲
شوشان ـ  نوید قائدی :

مدیریت، هنری است که در آن، تصمیم‌گیری‌های کلان و خرد، سرنوشت یک جامعه را رقم می‌زند. در دنیای پیچیده و پویای امروز، جایی که اطلاعات به‌سرعت در حال تغییر است و چالش‌های جدیدی به‌صورت مداوم ظهور می‌کنند، نیاز به یک چارچوب فکری قوی و عمیق بیش‌ازپیش احساس می‌شود. در این میان، حکمت و فلسفه به‌عنوان دو بال قدرتمند اندیشه، می‌توانند راهنمای مدیران و سیاست‌گذاران در مسیر هدایت جامعه باشند.
حکمت، حاصل اندوختن تجربه، شناخت عمیق از انسان و جامعه و توانایی تحلیل دقیق مسائل است. حکیم، کسی است که با بهره‌گیری از دانش و بینش خود، بهترین راه‌حل‌ها را برای مشکلات پیچیده پیدا می‌کند. در عرصه مدیریت، حکمت به مدیران کمک می‌کند تا با نگاهی جامع و فراگیر به مسائل بنگرند و تصمیماتی اتخاذ کنند که در بلندمدت به نفع جامعه باشد.
فلسفه، به‌عنوان مادر همه علوم، به ما می‌آموزد که چگونه به جهان و پدیده‌های اطراف خود بیندیشیم. فلسفه، با طرح سؤالات بنیادین و جستجوی پاسخ‌های عمیق، به ما کمک می‌کند تا جهان‌بینی خود را شکل دهیم و درک بهتری از ماهیت وجود و ارزش‌ها پیدا کنیم. در حوزه مدیریت، فلسفه به مدیران کمک می‌کند تا با تحلیل مفاهیمی مانند عدالت، آزادی، حق تصمیم‌گیری افراد، خیر و شر، به ارزش‌های والای انسانی پایبند باشند و تصمیماتی اتخاذ کنند که با این ارزش‌ها همسو باشد.
اهمیت تلفیق حکمت و فلسفه در مدیریت کشور بسیار مهم و حیاتی است. زیرا حکمت و فلسفه به مدیران کمک می‌کنند تا با نگاهی بلندمدت به آینده، برنامه‌ریزی کنند و سیاست‌هایی اتخاذ کنند که منجر به توسعه پایدار و بهبود کیفیت زندگی مردم شود. بسیاری از مسائل پیچیده جامعه، نیازمند رویکردی چندجانبه و مبتنی بر حکمت و فلسفه است. با استفاده از این ابزارها، می‌توان به راه‌حل‌های نوآورانه و پایدار دست‌یافت. همچنین حکمت و فلسفه، به مدیران کمک می‌کنند تا اخلاق‌مداری را در مرکز تصمیم‌گیری‌های خود قرار دهند و از فساد و بی‌عدالتی جلوگیری کنند و زمانی که مردم ببینند که مدیران کشور با تاسی از حکمت و فلسفه به مسائل  مهم کشور می‌پردازند، اعتماد آن‌ها به‌نظام و دولت افزایش خواهد یافت.
البته کمبود مدیران حکیم و فیلسوف یکی از مهم‌ترین چالش‌ها در این زمینه است، مشکلات بزرگ کشور نشان می‌دهند که کم بوده‌اند مدیرانی که به حکمت و فلسفه مسلط باشند. برای رفع این مشکل، باید به آموزش فلسفه و حکمت در دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی و به کارگیری مدیران مجرب با رویکردهای حکیمانه توجه بیشتری شود. گرچه در دنیای امروز، گاهی اوقات بین رویکرد حکیمانه و رویکرد تکنوکراتیک تضاد ایجاد می‌شود؛ ولی برای حل این تضاد، باید تلاش کرد تا بین این دو رویکرد تعادل برقرار شود.
در نهایت این که حکمت و فلسفه، دو بال قدرتمندی هستند که می‌توانند به مدیران کشور کمک کنند تا تصمیمات بهتر و عادلانه‌تری اتخاذ کنند. با تلفیق حکمت و فلسفه و دانش مدیریت، می‌توان به آینده‌ای روشن‌تر و بهتر برای جامعه امیدوار بود، در کشوری مانند ایران که بیشینه تمدنی و دینی از یک سو و بروز و ظهور فن آوری‌های نوین و مشکلات شدید اجتماعی از سوی دیگر در لایه‌های زندگی مردم رسوخ کرده اتخاذ تصمیم‌های دقیق اجرایی و عملی مبتنی بر حکمت و فلسفه بسیار کارگشا خواهند بود. نکته‌ای که نباید از آن غافل شد، مسئولیت اجتماعی سازمان‌ها و شرکت‌ها در این مسیر است. سازمان‌های بزرگ و شرکت‌های تجاری، با سرمایه و منابع گسترده‌ای که در اختیار دارند، می‌توانند کمپین‌های عمومی برای ترویج کتاب‌خوانی راه‌اندازی کنند. توزیع کتاب‌های رایگان، حمایت مالی از کتابخانه‌های عمومی یا حتی ایجاد فضاهای مطالعه در محیط‌های کاری، نمونه‌هایی از اقداماتی است که این سازمان‌ها می‌توانند انجام دهند. مسئولیت اجتماعی فراتر از تبلیغات تجاری است و می‌تواند به شکلی پایدار در تقویت فرهنگ مطالعه و رشد جامعه تأثیر بگذارد.

در نهایت، مطالعه نه‌تنها راهی برای افزایش آگاهی فردی، بلکه مسیری برای ارتقای سرمایه فرهنگی و اجتماعی کشور است. مقایسه وضعیت ایران با کشورهای پیشرفته نشان می‌دهد که مسیر دشواری در پیش داریم، اما اگر رسانه‌ها، دانشگاه‌ها و سازمان‌ها سهم خود را در گسترش فرهنگ مطالعه بپذیرند، می‌توانیم سرانه مطالعه را به نقطه‌ای برسانیم که جامعه‌ای آگاه‌تر، پویاتر و موفق‌تر داشته باشیم.
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار