پنجم خرداد را در حالی پشت سر گذاشتیم که یکصد و چهار سال از کشف نفت در شهر مسجدسلیمان هم گذشت. واقعیت این است که مسجدسلیمان امروز، دارد روزهای بعد از «کُما»ی خود را سپری می‌کند. "> محرومیت مسجدسلیمان و سخنی با وزیر نفت
شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۲۳۱۱
تاریخ انتشار: ۰۸ خرداد ۱۳۹۱ - ۰۷:۵۵

پنجم خرداد را در حالی پشت سر گذاشتیم که یکصد و چهار سال از کشف نفت در شهر مسجدسلیمان هم گذشت. واقعیت این است که مسجدسلیمان امروز، دارد روزهای بعد از «کُما»ی خود را سپری می‌کند.

پنجم خرداد را در حالی پشت سر گذاشتیم که یکصد و چهار سال از کشف نفت در شهر مسجدسلیمان هم گذشت. واقعیت این است که مسجدسلیمان امروز، دارد روزهای بعد از «کُما»ی خود را سپری می‌کند.

مسجدسلیمانی که بعد از کشف «طلای سیاه» در یکصد و چهار سال قبل، وارد عصر طلائی خود شده بود و رسیدن به نفت در آن نوید تولد «تمدنی جدید» را می داد، دیری نپایید که رفته رفته به دوران جدیدی پای نهاد به نام «دوران افول»!

حفر اولین چاه نفت خاورمیانه آن‌هم در عمق 360 متری زمین در این منطقه نفت خیزسلسله جبال زاگرس و سرزمین های قوم غیور بختیاری سبب شد تا عشایر کوچ رو و با صلابت بختیاری، آهسته آهسته رسم و رسوم کوچ نشینی خود را رها کرده و برای اشتغال در شرکت نفت به مسجدسلیمان بیایند.

چپاول وحشیانه چاه های نفت این منطقه نفت خیز توسط انگلیس استعمارگر و تزریق روحیه مصرف گرائی و آسان طلبی در بین مردمان این دیار، خود زمینه بیش از پیش این افول ویرانگر را فراهم کرد!

نفت این «شهر اولین‌ها» (1) که روزگاری «چرخه ی اقتصاد اروپا» را به گردش درآورده و « طی دو جنگ نیروی دریایی انگلیس» را نجات داده بود، حالا دیگر ذره ذره و بشکه بشکه ته کشیده بود و آنچه نصیب ساکنان‌اش می‌شد «بوی نفت بود و بوی گاز!».

با گذر ایام، تنفس شهر به شماره می‌افتاد و « اولین‌ها» اندک اندک جای خود را می داد به «آخرین‌ها»!

نشت نفت و گاز در مناطقی از شهر حالا معضل دیگری بود بر پیکر نیمه جان و خسته مسجدسلیمان!

دولت آقای هاشمی که بر سر کار می آید، ترجیح می دهد گروهی از کارشناسان(!) را مامور پاسخگوئی به این سوال کند که” آیا اصلاً مسجدسلیمان قابل سکونت است یا خیر؟”.

تحقیقات این گروه کارشناس در همان سال های 68 و 69 منتج می شود، به مصوبه ای رویائی و غیر واقعی توسط «دولت سازندگی!» که؛ "بدلیل عدم کنترل نشت نفت و گاز، شهر مسجدسلیمان باید به مکانی دیگر منتقل شود!".

دولت‌مردان آن زمان، با وعده ی «ساختن یک شهر جدید» به نوعی صورت  مسئله را پاک کردند و سال های متمادی از ورود امکانات، خدمات و بودجه ها به شهر «اولین چاه نفت خاورمیانه» جلوگیری کردند و این سرآغاز دوران دیگری بود که به جرأت می توان گفت برای دو دهه شهر را به یک کُمای طولانی فرو برد.

مصوبه ای که هیچ گاه رنگ «اجراء» به خود نگرفت ، نه شهر جدیدی ساخته شد و نه جابجائی صورت پذیرفت!

شهری که نه «طرح جامع» داشت و نه «اصول شهرسازی» در آن رعایت شده بود، خیلی زود کارش گره خورد و قفل کرد و مردمانش هم به میزان استطاعت، آرام آرام کوچ دوباره آغاز کردند و راهی مناطقی همچون؛ اصفهان، شاهین شهر، کرج، اهواز، شهرکرد و ... شدند و شاید کسی فکر هم نمی کرد روزی برسد که مسجدسلیمان، با کاهش جمعیت مواجه شود.

ساکنان بیش از 1000 روستای محروم و مظلوم حومه شهر نیز که در روستا  از ابتدائی ترین امکانات همچون برق و گاز و آب و بهداشت و جاده و مدرسه و ... بی نصیب بودند به ناچار به سوی مسجدسلیمان فرار(!) کردند، غافل از اینکه از «روستای کوچک» خود به «روستای بزرگی به نام مسجدسلیمان» نقل مکان می کردند و این خود یعنی شروع مشکلات و معضلات دوباره!

هشت سال دولت اصلاحات هم چندان رهاوردی برای مردمان نجیب و کم توقع این شهر نیمه جان نداشت و ندای محرومیت این شهر هزار شهید در زیر پای «سگفتگوی تمدن ها»ی آقای خاتمی له شد!

به سال‌های آخر دولت آقای خاتمی که نزدیک می‌شدیم، تازه زمزمه‌هایی مبنی غیرعملی بودن «جابجایی شهرمسجدسلیمان» به گوش می رسید!

انتخابات ریاست جمهوری نهم و آراء قاطع مردم به احمدی نژاد و برتری او بر رغیب قدرتمندش خود گواه این موضوع بود که ملت به دنبال «مردی است از جنس مردم».

دولت تازه نفس احمدی نژاد در همان گام اول و پس از سفر استانی به خوزستان، عملا مصوبه دولت سازندگی را لغو کرد و تنها جابجائی پنج نقطه آلوده به نفت و گاز(پشت برج، نفتون، نمره یک، نمره 8 و سی برنج) را از تصویب گذراند و احمدی نژاد در سفر خود به مسجدسلیمان قول داد تا برای حل برخی از معضلات سی ساله شهر همچون  معضل آب، گاز شیرین و ... گام اساسی بردارد. سال 1387 فرا می رسد و حالا یکصد سال از کشف نفت در این دیار می گذرد، دولت نهم ، وزارت نفت را مکلف می کند تا در قالب اجرای یکصد پروژه عمرانی و عام المنفعه بخشی از«دین» خود را به مسجدسلیمان ادا کند.

هیأت دولت همچنین طی مصوبه ای اندیکا و لالی (از توابع مسجدسلیمان) را به «شهرستان» ارتقاء می‌دهد.

عنایت رهبری معظم انقلاب در سال 88 به روستاهای حومه شهرهای لالی، اندیکا و مسجدسلیمان در نوع خود جالب توجه بود و در قالب طرحی با نام «برکت» صدها پروژه عام المنفعه راه‌سازی، انتقال آب و برق، ساخت مدرسه، خانه بهداشت، مسجد و... با هزینه‌ای بالغ بر صد و هشتاد میلیارد تومان برای عشایر غیور بختیاری ساخته شد.

روستاییان حالا به زندگی در روستا راغب‌تر شده‌اند و این خود مانع از آمدن‌شان به حاشیه شهرها خصوصاً مسجدسلیمان می‌شود.

علائم حیاتی و بارقه های امید و میل به زندگی در شهر نیز به تدریج رو به افزایش گذاشت و این را از ساخت و ساز های در سطح شهر می شد فهمید، حال می توان گفت که مسجدسلیمان بعد از یک دوره طولانی از کُما خارج شده است!

براستی که مسجدسلیمان امروز به مراقبت ویژه و توجه جدی نیازمند است.

و اما سخنی با مسئولان محترم کشور بویژه وزیر محترم نفت جناب آقای مهندس قاسمی:

1- جناب آقای قاسمی، مردم محروم و در عین حال نجیب شهر هزار شهید مسجدسلیمان،انتظار دارند که حضرتعالی بعنوان وزیر نفت در اولین فرصت سری به این «پایتخت نفتی ایران» بزنید و از نزدیک مشکلات‌شان را به نظاره بنشینید.

2- مسجدسلیمان حق بزرگی بر گردن صنعت نفت ایران دارد، چراکه هم اکنون و با گذشت چند دهه از تولید نفت و گاز، بازهم روزانه قریب به 145 هزار بشکه نفت و 120 میلیون فوت مکعب گاز (خوراک اصلی پتروشیمی ماهشهر) از 540 حلقه چاه نفت (320 حلقه فعال) و چند صد حلقه چاه گاز در این شهر بهره برداری می شود، پس حقیقتاً اوضاع امروز زیبنده این شهر نیست!

3- شهری که بعد از یکصد سال(!) کلیات «طرح جامع» آن در چندسال گذشته تصویب شده است، امروز از نداشتن «طرح تفصیلی»، تمام نشدن مباحث پروژه های زیر ساختی مانند گاز و... رنج وافر می برد، که اصلی ترین علت آن عدم تعیین حریم چاه ها و لوله های نفت توسط شرکت نفت است و این موضوع به یک مانع جدی برای پیشرفت و آینده شهر تبدیل شده است، لذا به نظر می رسد تنها با دخالت و ورود شخص وزیر محترم این معضل حل شدنی است و بس!

4- امروزه در هر خانواده ای در مسجدسلیمان، از یک تا چند جوان بیکار حسرت روزهای از دست رفته و آینده شان را می‌خورند، جوانان رشید و با استعدادی که از فرط بیکاری یا مجبورند شغل خود را در شهرهای دور دست و دور از خانه و کاشانه شان جستجو کنند و یا متاسفانه گرفتار بلای خانمان سوز اعتیاد و ... شده اند، امروز اولویت دار ترین مشکل شهر مسجد سلیمان و حومه، موضوع مهم «اشتغال» است، درست است که مبحث بیکاری یک معضل کشوری است اما در اینجا به حد یک بحران رسیده است و نیازمند یک تدبیر فوری است، پس حداقل انتظار مردم از شما این است که بعنوان وزیر محترم نفت زمینه‌ای را فراهم کنید تا کارخانه پتروشیمی مسجدسلیمان که عده‌ای سال‌ها وعده آمدنش را داده‌اند، هرچه سریع‌تر وارد فاز عملیاتی خود شود و نیروهای مستعد و توانمند و بومی منطقه در آن بکارگیری شوند!

آقای وزیر مردم شهر مسجدسلیمان پایتخت نفتی ایران منتظر اقدام انقلابی و بسیجی شما هستند.

*****

1- پس از کشف نفت توسط انگلیسی ها در مسجدسلیمان، بسیاری از امکانات و  خدمات برای اولین بار در ایران و منطقه خاورمیانه به این منطقه نفت خیز آورده شد (البته برای رفاه کارمندان انگلیسی شاغل در نفت) و از این حیث شهر مسجدسلیمان دارای 76 عنوان اولین‌ها بوده است، مواردی همچون؛ اولین چاه نفت درکشور و خاورمیانه، اولین چاه گاز در کشور و خاورمیانه، عمیق‌ترین چاه در کشور و خاورمیانه، اولین چاه گاز ترش در کشور و خاورمیانه با ۳۵% گاز هیدروژن سولفوره، اولین کارخانه گوگردسازی در کشور و خاورمیانه، اولین تصفیه خانه آب درکشور، اولین لوله کشی آب در کشور، اولین کارخانه برق در کشور، اولین راه‌آهن در کشور، اولین فرودگاه درکشور، اولین پرواز هواپیما در کشور، اولین باشگاه تفریحی در کشور، اولین سینما درکشور، اولین باشگاه گلف در کشور، اولین استخر در کشور، اولین باشگاه سوارکاری در کشور و ...

 

ارسلان بیرگانی


نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار