امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
نمایندگان مجلس نهم از این کمیسیونها فرار میکند و هر کسی با صحبتی، مذاکرهای و حتی اعمال فشاری، خودش را در کمیسیونی جای میدهد، تا قرعه فالش به نام این کمیسیونها نیفتد.
مجلس نهم به تدریج در حال سازماندهی خود و البته کمیسیونهای تخصصی است، اما آنچه در این میان جالب توجه است، اینکه شخصیتهای معروف مجلس، میلی برای رفتن به چند کمیسیون خاص ندارند. این کمیسیونها اتفاقا کمیسیونی هستند که در مجلس هشتم، آدمهای معروف را گرد هم آورده بود.
یکی از این کمیسیونها، کمیسیون فرهنگی است. کمیسیون فرهنگی مجلس که سال گذشته (در آخرین سال مجلس هشتم) با حضور افرادی همچون غلامعلی حدادعادل، علی اصغر دستغیب، سیدرمضان شجاعی کیاسری، ستار هدایتخواه، سیدعلی طاهری سیدعلی حسینی، جوادعضو آرینمنش، رضا آشتیانی عراقی، سیدرضا اکرم، بهروز جعفری، علیرضا دهقانی، فاطمه رهبر، حمید رسائی، علی مطهری، حسن ملکمحمدی، بیژن نوباوه وطن، سیدجلال یحییزادهفیروزآبادی، تشکیل شده بود، یکی از کم فروغترین کمیسیونهای مجلس شورای اسلامی بود؛ کمیسیونی که میزان طرحهای مطرح در آن به اندازه انگشتان یک دست هم نبود.
اکنون در زمانی که کمیسیونهای مجلس نهم در حال شکلگیری است، خبرهای رسیده حاکی از این است که افراد معروف این کمیسیون، کوله بار خود را برداشته و به کمیسیونهای دیگر مهاجرت کردهاند و هماکنون نیز چهره مطرحی برای این اداره این کمیسیون وجود ندارد.
حال این وضعیت کمیسیونی است که قرار است درباره مسائل فرهنگی کشور قانونگذاری، چشم اندازها را ترسیم و نظارت کند تا فرهنگ کشور و مسائل فرهنگی آن، آلوده به اعمال سلیقهها و حب و بغضهای سیاسی نشود.
البته باید گفت کمیسیون فرهنگی که نتوانسته است در چهار سال، چند طرح فرهنگی ارائه کند، جای خردهگیری نیست که اعضایش تغییر کند، اما نکته تلخ ماجرا این است؛ در حالی این کمیسیون رها شده که اعضای سابق حتما به کمیسیونهای دیگر خواهند رفت و بلایی سر آن کمیسیونها خواهند آورد که سال بعد هم کسی مشتاق رفتن به آن کمیسیونها نباشد.
اکنون که رفتن به کمیسیون فرهنگی آنقدر خطر دارد که سابقون آن کمیسیون را به مهاجرت واداشته است، طبیعتا باید به حال فرهنگ این کشور گریست که کسی حاضر نیست برای سیاستگذاری فرهنگی هم نزدیک آن شود. آن وقت اگر کسی فریادش درمیآید که فرهنگ کشور، تبدیل به آش شله قلمکاری شده که هر چه در آن پیدا میشود، جز آن اصالت ایرانی و اسلامی، همین نمایندگان او را محکوم کرده و مدعی میشوند، باید دادگاه سخنان او را بررسی کند.
هنگامی که برای فرهنگ دلسوزی در مجلس نباشد، قانونگذاری نباشد و اجرای همان قانونهای نیمه تمام هم با رغبتی در دولت همراه نباشد، تنها نیروی انتظامی است که برای برخورد تنبیهی با «غیر ارزشها» وارد میشود و آنگاه است که باید هزینههای همه کوتاهیهای مجلس و دولت را این نهاد انتظامی و سرمایهای نظام بپردازد. کمیسیون شوراها هم با تأسف همین وضعیت را دارد... .