شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۲۶۶۶۸
تاریخ انتشار: ۰۲ مهر ۱۳۹۴ - ۱۰:۲۱
 عبدالرحیم سوارنژاد 

یادش بخیر
اوایل انقلاب خيلي عشق تهران داشتيم تا اينكه بطور اتفاقي فرصتي شد  با چند نفر از جوانان مذهبي نمره يكي آن روزها تصميم خود را عملي كرديم و با ميني بوسهاي گاراژ اطمينان مسجدسليمان بسوي اهواز راهي شديم و از آنجا با ذوق زدگي سوار برقطار عادي عازم پايتخت گرديديم. صداي قطار بر خلاف اين روزها خيلي خوشايند مي آمد و ريتم شادي داشت !

چند روزي فارغ از وابستگيها و دلخوش از قدم زدن در خيابانهاي بزرگ پايتخت و گذر از سايه سار درختان چنار كنار خيابان به هرجا که دوست داشتيم وتوانستیم از محل فيلمهاي سينمايي كه در سينما ديانا و ستاره آبي ديده بوديم تا مياديني كه حماسه هاي مردمي در آن خلق شده بودند سرک کشیدیم و گاهي هم با اتوبوسهاي دو طبقه به مقصدي نامعلوم مي رفتيم!  البته با سفر تجربه جديد اندوختيم و از نزديك عظمت پايداري و باهم بودن ملت را در نمادهاي يادگار مشاهده مي كرديم و مصمم تر مي شديم.

 از جمله جاهایی که رفتیم حوزه هنرو اندیشه اسلامی بود که بعدها به نام حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامي نام گرفت ،آنجا افرادی بودند که رفتارشان براي من خيلي جاذبه داشت و با دیگرانی که دیده بودیم  تفاوت داشتند ! خاكي بودن ، اخلاص و روابط عمومي قوي آنها احساس خوبي ايجاد مي كرد فضای ساختمان آنجا با حضور اين چهره ها طوری هنرمندانه مي نمود که دوست داشتیم بیشتر توقف کنیم و بر پوسترها و تابلوهايي كه با چينش شكيلي بر ديوارها قرار داشتند نگاهی بیندازیم و دريايي راز را از زندگي درون تابلوها كشف كنيم! وقت خداحافظی از آنجا چند پوسترزیبا با طراحی گرافیکی به همراه چند مجموعه کتاب داستان با عنوان بچه مسجدی ها که نوشته های نویسندگان انقلابی مسلمان بودند از اهالي حوزه هنري هديه گرفتیم و با يك حس خوب خارج شدیم ، بعدها به مطالعه کتابهای بچه هاي مسجدعادت کردیم و مانند تماشای سریالهای تلویزیونی.

 داستانهاو مطالب كتب را پیگیری مي نمودیم وخواندن را ادامه دادیم ، از لذت خوانش آن مجموعه ها و اعجاز کلماتش مبناي تفکر مان شکل گرفت ،  متصف به صفات مسجد ي شدیم و با همان شور جوانی برگرفته از سطور کتابهایی که از معنویت می گفتند با نوع نگاه جديد به درون جامعه آمدیم و فعالیت مضاعف نموديم و از درونیات کتاب بیشترآموختیم که آنچه را حق تشخیص  داديم براي نشرش بكوشيم و دريغ نكنيم و براساس رسالت بچه مسجدی بودن از حق دفاع کنیم ، خصلتهای بچه مسجدیها را پیدا کردیم و همراه دريافت خصائل با تكميل مطالعات چارچوبی تنظیم شد با ترسیم خطوطی که مسیر با آنها ادامه یابد وبتوان با پيمودنش به سر منزل مقصود رسيد نه کلیشه هایی که کپی برداری صرف باشد و فقط خود را با آن انطباق دهیم و از خلاقيت خبري نباشد!

 با شكستن حصارها ،دوستی هارا با قرار گرفتن در صفوف مسجد تحکیم بخشيديم و گسترش داديم ، روحيه جمع پذيري را تقويت كرديم ، پذيرفتيم و به ديگران الگو داديم. و در ميان جماعت الگوها با استقبال روبروشدندچون به خداتكيه كرديم و به او دل بستيم ، از غير بریدیم و با نفي همه الهه ها به توحيد رسيديم و با وصل به الله مرزهای اعتقادی را شناختیم و با غیر مرزبندی اعتقادی کردیم و با احترام به دیگران وحفظ كرامت انساني و تحمل سختیها و رنجهاي ملموس از موانع و صعب العبور بودن راه نوميد نشديم و سرفرازانه عبور کردیم تا امروز با غمهایی در دل از دیروزی که گذشت همراه با مردم که همه نعمتها را خالق هستی برایشان فرستاد ماندیم و بر نعمتها کفر نورزیدیم و با اصرار بر باورهای   خویش توانستیم ومی توانیم افقهای فردای پیش رو را امید وارانه  ببینیم و با این اندوخته گرانبها براي شكوفايي و نشاط بذر امید بر زمین می پاشیم تا به امر مقتدای خویش که امید داشتن به آینده است اقتدا کنیم و نبریدن خویش را از ارزشهای اعتقادي باورمندانه و مومنانه استمرار بخشيم و امشب.

با مرور گذشته دیدگاه بچه مسجدی داشتن برايم آشکار گردید و فهميدم که مشکل امروزه فضای کنونی در عدم شناخت و درك تفاوتهاست تفاوت بچه مسجدی با ديگران! بچه هاي مسجد يعني همانهایی که می دانند محراب كه جايگاه امام است کجاست ! ، منبر ،هماني كه خطيب بر آن خطبه مي خواند چیست! و بانگ اذان را موسیقی روحبخش زندگی تکاپو گران بسوي رستگاري مي دانند ، همانهايي كه با علم و آگاهي هرگز به منافع خویش نمی اندیشند و حق الناس را ادا مي كنند و در ايفاي به عهد وفادارند و بدون استدلال و غير مستند و فاقد ذكر منبع سخني نمي رانند و نمی پذیرند و از هیچ تلاطمي نمی لرزند زیرا ریشه محکمی دارند كه با كلمه هاي كتاب آبياري شده است و هر ريشه دار  براحتی بابت هر خطا عذر خواهی  ميکند .

امر حقگویی و حقيقت جويي. ره آورد و مولود همان كتابهاست  كه توانستند، براي چند جوان مسافر ،مسجديها را با شاخصهاي رفتاري متمایز کنند و برجسته سازند و درخشندگي آنان را آشكار نمايند و به جامعه معرفي شوند و انگيزه ايجاد كنند،رفتار و سكنات بچه مسجدي جلوه اثربخش اجتماعي دارد و برخورداري از ویژگی اثربخشي و تاثير گذاري بر شرايط جز لاينفك وجود  اين قشر مطالبه گر است. كه روح تحول و پويايي را با اين خصيصه به كالبد جامعه تزريق مي كند و حركت مي آفريند چون با مطالعه و جستجو مراتب را كسب نموده اند ! تا به چنين شناختي نائل نشويم به تحليل درستي از پديده هاي اجتماعي نمي رسيم و ضرورتها و بايسته هاي عوامل نقش آفرين را در نخواهيم يافت،

 امشب در فلاش بكي به شبستان  به  ياد آن روزها افتادم انگار دوباره زیر گلدسته های مسجدجامع نمره يك شهر مسجدسليمان پس از بازگشت از تهران نشسته ام !با همه رفقای قدیمی حتی شهیدان هم هستند با قهقهه مستانه شان!!!نمي دانم كسي مرا مي شناسد؟ هنوز مرا بچه مسجدي مي خوانند!؟ من سالهاست رفيق مانده ام از روزي كه درصف نماز جماعت مرد بغل دستي ، با من دست داد و گفت : تقبل الله!!
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار