امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
این روزها با مراجعه به صفحات وبلاگ ها، سایت ها و شبکه های اجتماعی و حتی اتاق های گفتگو می توان دریافت که مردم استانهای غربی و جنوبی کشور خصوصا استان مظلوم خوزستان بشدت به وضعیت نامساعد آب و هوایی خصوصا وجود ریزگرده ها در هوای این مناطق معترض بوده و به هر شکل سعی دارند صدای خود را به گوش مسئولین بلندپایه کشور برسانند.
در همین راستا چند روزیست که در پهنه فضای مجازی خصوصا شبکه های اجتماعی دعوت گسترده ای از مردم دزفول جهت حضور در تجمعی در اعتراض به پدیده گردو خاک در مقابل فرمانداری ویژه دزفول صورت گرفته است که در این فراخوان از مردم خواسته شده در روز شنبه ۳ تیرماه ساعت ۸ عصر مقابل فرمانداری ویژه دزفول تجمع کنند که امیدواریم با همکاری مسئولین دزفولی و انعکاس گسترده رسانه ای این تجمع، اعتراضی شایسته به وضعیت نامساعد زیست محیطی در منطقه صورت گیرد تا شاید قدمی در مسیر حل این مشکل مرگبار برداشته شود.
فعالین عرصه رسانه نیز همپای مردم در حال مخابره اخبار و گزارشات مختلف پیرامون این وضعیت جوی نامناسب از اعلام اخبار ورود ریزگردها گرفته تا میزان آلودگی هوا گرفته تا برخی مرگ و میرهای ناشی از این پدیده شوم در مناطق غربی و جنوبی کشور هستند.
ولی در این میان خبری از اقدامات عملی و ملموس مسئولین امر به گوش نرسیده و احساس نمی شود که این امر را می توان در سه گزینه مورد تحلیل و بررسی قرار داد
گزینه اول اینکه مسئولین از درد و رنج مردم مناطقی که این پدیده گریبانگیر آنها است بی خبرند که این گزینه تقریبا مردود است چون حداقل معاون رئیس جمهور و ریاست محترم سازمان حفاظت از محیط زیست کشور از فرزندان خطه خوزستان و اهل شهر دزفول است و حتی اگر از طریق اداری نسبت به این امر آگاهی نیابد قطعا اقوام و فامیل وی با وی در ارتباط بوده و وضعیت دهشتناک گرد و خاک را به وی گزارش می دهند.
گزینه دوم اینکه مسئولین امر هنوز به عمق این فاجعه پی نبرده اند و بدین خاطر دست به اقدامی عملی در این خصوص نمی زنند که با مراجعه به آمار مراجعین و مرگ و میرهای بیمارستانها و مراکز درمانی در روزهایی که این پدیده بوجود می آید موید وضعیت خطرناک بوجود آمده است.
گزینه سوم اینکه مسئولین امر کاملا در جریان خطرات ناشی از این پدیده بوده و به رنج و آسیب های ناشی از این امر که متوجه مردم نواحی غربی و جنوبی کشور که تحت تاثیر این پدیده زیست محیطی غیره مترقبه هستند آگاه بوده ولی به علت نبود امکانات لازم و همچنین وسعت بیابانهایی که در کشورهای همسایه منشا این ریزگرده ها هستند قادر به کنترل آنها به تنهایی نبوده و کشورهای همسایه نیز بدلائل مختلف سیاسی و اقتصادی قادر به همکاری با مسئولین کشور ما در خصوص کنترل و مهار این پدیده نیستند.
اما در این میان سوالی که به ذهن متبادر می شود این است که در این میان تکلیف مردم مناطقی که با این پدیده دست به گریبان بوده و با وجود این وضعیت در شرایط بغرنج بسر می برند و به نوعی دچار مرگ تدریجی شده اند چیست؟
حتی با وجود در نظر گرفتن وسعت و عمق این فاجعه زیست محیطی و دشورار بودن کنترل و حل این معضل که نیاز به کمک های منطقه ای و بین المللی دارد باز هم دلیل نمی شود که مسئولین امر از زیر بار حل این مشکل شانه خالی کنند و مردم را در این وضعیت نامناسب رها کنند زیرا همین مردم هستند که در برهه های حساس وارد میدان شده و از آرمانهای نظام و کیان وطن خویش با جان دل دفاع می کنند و حتی با نثار جان و مال خود و فرزندانشان نمی گذارند کوچکترین تعدی و گزندی به مقدسات و میهن اسلامیامان از سوی اجانب وارد شود، پس باید قدر این مردم را دانست و به یاری خواهی بحق آنها لبیک گفت.
امیدواریم مسئولین شرایطی را ایجاد کنند تا تفکری که هم اکنون در اذهان مردم مناطق جنوبی و غربی کشور مبنی بر تبعیض میان مردم پاتخت نشین و مردم این مناطق در رسیدگی به وضعیت ریزگرده ها شکل گرفته است پاک شود.