امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان: انتخابات هفتم اسفند ۹۴ را باید نقطه عطفی در تاریخ سیاسی ایران در نظر گرفت. در این انتخابات علی رغم رد صلاحیت های گسترده ی اصلاح طلبان و محدودیت های بسیاری که بر فعالیت انتخاباتی آنان وجود داشت ، عملا جبهه اصلاحات و اعتدال گرایان توانستند نتیجه بسیار قابل قبولی را بدست آورند.
دکتر محسن صنیعی در این خصوص گفت: در این انتخابات، مجموعه اصلاح طلبان عزم جدی کرده بودند که علی رغم همه محدودیت ها به صورت جدی در انتخابات مشارکت داشته باشند. به طوری که پس از شدیدترین رد صلاحیت های مجموعه کاندیداهای اصلاح طلب شناخته شده در سراسر کشور و استانها، هم چنان اصلاح طلبان عزم جدی حضور و مشارکت در انتخابات را داشتند.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز گفت: محدودیت های زمانی فعالیت اصلاح طلبان، عملا مشکلات بسیاری در فعالیت انتخاباتی آنان بوجود آورده بود. با توجه به رد صلاحیت کاندیداهای مطرح اصلاح طلبان استان، عملا انتخاب کاندیداهای مورد حمایت اصلاح طلب از میان کاندیداهای تایید صلاحیت شده، بعد از اعلام نتایج اعتراض ها (یعنی بعد از هفده بهمن) شکل گرفت. بر اساس اطلاع دقیقی که دارم، لیست اصلاح طلبان، در روز چهارشنبه ۲۸ بهمن، نهایی شد و ستادهای اصلاح طلبان، در زمان بسیار کم تبلیغات و آن هم به صورت بسیار محدود و عمدتا با استفاده از فضای مجازی، به فعالیت پرداختند.
صنیعی با اشاره به اینکه در سراسر استان خوزستان ، رقابت های منطقه ای، قومی و طایفه ای موج می زند، خاطر نشان کرد:میزان مشارکت مردم در کل استان، حدود دو میلیون نفر از 3.5 میلیون نفر واجد شرایط (مشارکت ۵۸%)بود .همچنین در حوزه شهر اهواز، حمیدیه، باوی و کارون ۴۴.۸% بوده است که لازم است در زمان دیگری، علت این عدم مشارکت مورد ارزیابی قرار گیرد.
وی بیان داشت : در تحلیل نتایج اهواز می توان گفت که کاندیداهای اصلاح طلب لیست امید و اصول گرایانی که در لیست اصول گراها قرار گرفته بودند، عملا جزء ۸ کاندیدای بالای انتخابات اهواز قرار داشتند و این نشان می دهد که تمایل به لیستی رای دادن و در نتیجه رای دادن سیاسی در جامعه رای دهنده در شهرستان اهواز، گسترش یافته است. متوسط آراء کاندیداهای لیست اصلاح طلبان، 87 هزار رای و متوسط کاندیداهای مورد حمایت اصول گرایان، 66 هزار رای می باشد و به این ترتیب، مولفه سیاسی در آراء اهواز، یک مولفه تاثیرگذار می باشد و در نتیجه باید پذیرفت که این فرض که مولفه رقابت های قومی، مولفه غالب است، فرض صحیحی نیست.