شوشان: كيانوش راد در مطلبی نوشت: استاندارشدن من مساله اصلي نيست. مسئله استان فراتر از اين يا آن استاندار است.اولويت نيروهاي اصلاح طلب و اصول گرا ، گزينه استاني است. اكنون گزينه هاي خوبي از اقوام مختلف خوزستان وجود دارد.
به گزارش شوشان ، در این مطلب آمده است:
دوم خرداد ، حماسه اي در تاريخ مبارزات اجتماعي مردم ايران است. جنبشي كه براي اصلاح و تثبيت و نهادينه كردن ِنظام و پررنگ كردن نقش مردم و تحديد قدرت حاكمان ، در تمامي سطوح قدرت تجلي يافت.
اصلاحات راهي است كه در صورت تداوم وقبول آن مي توان به بقاي نظام اميدواربود.
اصلاحات راه حضورهمه سلايق ، از جمله اصول گرايان را گشوده است و اگر اصول گرايان ، از منظر تئوريك و يا از منظر عمل گرايانه راهي بسوي تجديد نظر و تعامل با همه سلايق سياسي جامعه ايران و از جمله اصلاح طلبان نگشايند ، بيش از گذشته زيان خواهند ديد و متضرر خواهند شد.
اهميت استراتژيك خوزستان نيازي به هيچ توضيحي ندارد. آنچه اهميت دارد ، ترسيم "نقشه راه توسعه استان " و تعيين تقدم و تاخر دادن به اولويت هاي اجرايي و دركي درست از مسائل توسعه ي پايدار خوزستان است.
نقشه راهي كه تنها با " اجماع نخبگان استان " اعم از اصلاح طلب و اصول گرا و ديگر سلايق موجود در استان ، قابل تحقق است.
اكنون نوبتي ديگر براي تعيين مديريت عالي استان فراهم گشته است. اما آنچه بيش از تعيين استاندار اهميت دارد ، "اجماع نخبگان استاني " و تعهد درانتخاب و پذيرش " نقشه راه توسعه " استان است.
مشكل، و مساله اصلي خوزستان،نه كمبود بودجه و اعتبارات،نه فقدان طرح هاي عظيم سرمايه گذاري ، نه كمبود اختيارات فوق العاده براي استانداران ، نه عناد و مخالفت و بي توجهي مركزنشيان با رشد و توسعه خوزستان و نه دسته بندي هاي سياسي و حزبي است.
بلكه مشكل اصلي "عدم اجماع نخبگان خوزي " از نظر گفتماني و رفتاري است.
توسعه خوزستان و حل مسائل و بحران هايي چون برداشت آب از كارون ، وجود گرد و غبار نفس گير ، عدم توسعه كشاورزي و رفع بيكاري و حل بحرانِ آموزش و پرورش ، با هياهو و هوچيگري و قلدري با مركزنشيان و هيات دولت و يا با ناديده گرفتن سهم واقع بينانه جناح ها ، (اعم از اصلاح طلبان و اصول گرايان) و با ناديده گرفتن گرايشات سياسي و قومي در استان تحقق نخواهد يافت.
توجه به دغدغه هاي صحيح و اصولي ، هزينه هاي توسعه را صد البته كاهش خواهد داد.
خوزستان بايد به " كارگاه بزرگ حضور بخش خصوصي " تبديل گردد و بجاي منازعه و ستيزه گري ، به محلي براي تعامل و سازش درآيد.
در اين مسير ، آموزش وپرورش رمز توسعه خوزستان است. اولويت همه توجهات كوتاه مدت ، ميان مدت و بلند مدت ، بايد به اين "نقشه راه " معطوف گردد.
استاندار هركه باشد، بايد به توسعه از منظر جامعه شناسي سياسي ، اجتماعي و فرهنگي و تاثير و نقش نيروهاي اجتماعي در استان چند قومي - چند فرهنگي باور واقعي و نه نگاه امنيتي داشته باشد.
پس از تغييرات اخير و ضرورت تعيين استاندار جديد خوزستان ، از سوي گروه ها تشكل ها و احزاب سياسي و بسياري از علاقمندان به روش اصلاح طلبانه ، اينجانب بعنوان گزينه اي براي اين مسئوليت خطير به وزارت كشور معرفي گرديدم.
خوشبختانه افراد لايق و كاردان ديگري نيز در اين ميان و از نيروهاي استاني مطرح شده اند ، كه از سوابق بسيار خوب سياسي و اجرايي برخوردارند كه در ميان آنها، اصول گرايان معتدل و از اصلاح طلبان شناخته شده نيز حضور دارند.
استاندارشدن يا نشدن اينجانب ،مساله اصلي نيست.
مساله اصلي يافتن راه "سازش و همكاري" ميان نيروهاي استان ،(با حفظ مرزبندي هاي سياسي و هويتي جناح مطبوع) است.
پيشتر گفته ام حتا اگر استانداري اصول گرا ، كه ملزم به رعايت و اجراي شعارها و برنامه هاي "دولت تدبير و اميد" باشد ، به سهم و حدِ خود از او حمايت خواهيم كرد.
همه در برابر مردم ايران بدهكار هستيم، و در برابر شهداء و فداكاري هاي جانبازان و ايثارگران ، و فعالان سياسي - فرهنگي و كساني كه به اميد بهروزي جامعه ايران و اجراي بدون تنازل قانون اساسي ، هزينه هاي سنگين پرداخته اند ، شرمنده و شرمساريم.
اينجانب از گروه ها و تشكل هاي اصلاح طلب و كليه كساني كه مرا لايق و شايسته عهده دار شدن اين مسئوليت دانسته اند ، و حتا كساني كه دلسوزانه و با نگاه كارشناسانه به مخالفت برخواسته اند ، تشكر و مراتب قدرداني خويش را ابراز مي دارم.
بديهي است كه در سپردن اين مسئوليت خطير ،موانع و شرايط ناهمواري نيز وجود دارد. و بقول معروف كه گفته اند گاهي : " مقتضي موجود و مانع مفقود نيست " .پس به رفع موانع نيز بايد با حوصله و بردباري انديشيد و به هركس اين مسوليت خطير را پذيرا گشت ، بايد صميمانه كمك كرد.
اكنون و در ميان خوزستاني ها و از اقوام گوناگون خوزستاني ، كساني هستند كه قادر به كشاندن اين بار ، به سرمنزل مقصود هستند. و اگرچه اولويت بسياري از نيروهاي سياسي ، اعم از اصلاح طلب و يا اصول گرا ، گزينه استاني است ، اما تصميم گير نهايي دولت خواهد بود و همه بايد به نظر دولت ارج نهاده و در مسير توسعه استان مددكار باشيم.
مساله استان ، فراتر از اين يا آن استانداراست. مساله مهم، آمادگي همه نيروها با سلايق مختلف براي يافتن راه تفاهم و كمك به توسعه استان است.
تقريبا با اندكي مسامحه ، همه استانداراني كه پس از انقلاب حضور داشته اند ، و با توجه به جميع شرايط ، از نظر اجرايي و از منظر توسعه اي ، معدلي تقريبا نزديك به هم داشته اند. مساله خوزستان ، فراتر از يك فرد و وابسته به جو فرهنگي و رفتاري نخبگان خوزستاني هم بوده است.
ما خوزستاني ها بايد به شرايط همكاري و تعامل و سازش با يكديگر و با اتكاء به كار كارشناسانه و عالمانه در جهت حل مشكلات عديده و بحراني استان و در سايه ي همكاري و تعاملِ فعال با مركز و دولت و حاكميت مبادرت كنيم. راه توسعه استان با روش تقابلي با مركز نشينان به بن بست خواهد رفت ، بايد به ظرفيت هاي ايجاد شده از همكاري و تعامل در درون و با بيرون انديشيد.
مصداق:
عبدالحسن كه[...] همه عمر
ديدي كه [...]