منوچهر صانعی
ما ایرانیان بنا بر اسناد تاریخی که به جا مانده ارزشهای اخلاقی نیکو بسیار داشتهایم. بعدها به خاطر جنگها وضعیت اسفباری برای ما پیش آمد و با ورود ترکهای قفقاز و آسیای میانه، غزنویها، سلجوقیها، خوارزمشاهیان و بعد مغولها این وضعیت اسفناک ادامه یافت و روحیه ما ایرانیان به کلی عوض شد. مسئله فقط این نیست که ما حاضر نیستیم از اشتباهاتمان فقط عذرخواهی کنیم بلکه رذایل اخلاقی در طول هزارسال در ما نهادینه شد.
دورویی و ریاکاری و دروغ جزو اخلاق ما شده و پاک کردن آنها همان طور که هزارسال طول کشید که فضایل اخلاقی جایشان را به رذایل دادند زمان میبرد. ولی شرایط امروزی ما بسیار نامناسب است. باید فضایل اخلاقی گذشتهامان که در کتابها باقی مانده است احیا کنیم و به فضایل اخلاقی سابقمان بازگردیم. به یکنوع بازشناسی و بازنگری احتیاج داریم.
باید از آموزش و پرورش شروع کنیم و آن را بدست کسانی که به این شرایط تاریخی آگاه هستند بسپاریم. رسانهها هم باید شرایط تاریخی و فضایل اخلاقی گذشته ما را بازگو کنند. ما به رسانه ملی خردمند نیازداریم. ما هنوز حتی در میان تحصیلکردههای مان جای کیسه زباله در خیابان را نمیدانیم که در سطلهای مخصوصی است که در دوطرف کوچه یا سر خیابان میگذارند است. گرفتار یک سقوط اخلاقی شدهایم و رهایی از آن جز با بازگشت به فضایل اخلاقی گذشته امکان پذیر نیست. آنچه باعث میشود تا افراد جامعه نه تنها در مقابل عمل اشتباه خود عذرخواهی نکرده، بلکه در مقام یک مدعی نیز ظاهر شوند به جهل و نادانی و بی توجهی به ارزشهای انسانی برمیگردد. این مسابقه ثروت اندوزی و کسب مقام و مال به هر طریق ممکن از جمله با کمفروشیها، گران فروشیها و احتکارو ...
اینها همه به یک سیستم تربیتی افراد برمیگردد که باید از پایه و از سنین کودکی فرد درست تربیت شود. از بالا درست شدن یک فکر اشتباه است باید از پائین شروع کرد. مردم وقتی زیر بار زور نروند و دروغ نگویند دروغگو بساطش را جمع میکند و میرود پی کارش. دریک نظام تربیتی باید از پائین به بالا اصلاح صورت گیرد. مردم هستند که باید درست کنند اگر قرار است چیزی درست بشود. البته در این میان نقش روشنفکران جامعه حیاتی است متأسفانه در یکصد سال اخیر طبقه روشنفکر در ایران کم کارترین طبقه ایرانی بوده است.