عصر ایران / جعفر محمدی - حادثه واژگونی اتوبوس سربازان ارتش که کشته شدن 19 تن و جراحت تعداد دیگری از آنان را به دنبال داشت، تلخکامی و تأثری عمیق در جامعه را به دنبال آورد چه آن که جامعه ایرانی همواره نگاه دلسوزانه ای نسبت به سربازان دارد و وقتی می شنود که بر اثر برخی ندانم کاری ها، به لحظه ای 19 سرباز جوان پرپر شده اند، قطعاً داغدار می شود.
پیش از هر نکته ای باید به بازماندگان این واقعه تلخ، از صمیم قلب تسلیت گفت. خانواده های این سربازان بدانند که همه مردم ایران در عزا و غم آنها شریک اند.
اما نباید همه چیز را با یک همدردی پایان یافته تلقی کرد. آنها که در این سانحه از میان ما رفته اند هرگز بازنخواهند گشت ولی می شود با ریشه یابی این حادثه، مانع از تکرار وقایع مشابه در آینده شد یا به حداقل رساند.
اول آن که باید از ارتش انتقاد کرد که چرا سربازان را در ساعات شب ، راهی کرده است؟ مگر مأموریت مهمی بوده که باید شبانه حرکت می کردند؟
تصادف و سانحه،البته شب و روز نمی شناسد ولی تجربه ثابت کرده است که شب های جاده، آبستن حوادث بیشتری است و نیز، امدادرسانی در شب به مراتب سخت تر و کُندتر از روز است.
ممنوعیت ترددهای شبانه برای موارد مشابه، می تواند احتمال بروز چنین حوادثی را کاهش دهد. چنین دستورالعملی باید درباره مواردی مانند اردوهای دانش آموزی و دانشجویی، سفرهای ورزشی، راهیان نور و ... نیز اعمال شود.
شاید اگر این سربازان، صبح هنگام راهی جاده می شدند، الان نزد خانواده ها یا در مراکز خدمت شان بودند و ذائقه جامعه، چنین تلخ نمی شد.
نکته دوم به ایمنی جاده ها بر می گردد. طبق آنچه پلیس اعلام کرده است، اتوبوس این سربازان به دره ای 20 متری سقوط کرده است و جاده در آن قسمت، فاقد گارد ریل بوده است.
باید از وزارت راه و به ویژه اداره راه محل حادثه، پرسید که طبق کدام استاندارد به این نتیجه رسیده اند که جاده ای در کنار دره 20 متری بسازند ولی برای آن، گارد ریل تعبیه نکنند.
آیا اگر گارد ریل های مستحکمی در کنار جاده وجود داشت، الان 19 مادر بی پسر شده بودند؟
این حادثه باید هشداری جدی و حیاتی و گریزناپذیر برای وزارت راه باشد که بر اساس آن، بازبینی فوری تمام جاده ها و رفع نواقص ایمنی شان در دستور کار قرار گیرد چه آن که گاه یک تابلوی هشدار دهنده، یک سرعت گیر استاندارد، یک چراغ خورشیدی، یا یک گارد ریل چند متری می تواند از بروز فجایعی بزرگ جلوگیری کند.
اما سومین نکته به خود پلیس بر می گردد. احتمالاً این جمله را از برخی رانندگان شنیده اید که می گویند: "ترجیح می دهم شب ها در جاده حرکت کنم چون پلیس نیست و می توانم با هر سرعتی که دلم بخواهد برانم."
کسی منکر زحمات پلیس راه نیست ولی به نظر می رسد باید به پلیس راه کمک شود تا بتواند نیرو و امکانات لازم را برای پررنگ سازی حضور شبانه در جاده ها داشته باشد. ضمن این که از پلیس راه انتظار می رود، نظارت جدی تری بر عملکرد رانندگان وسایل نقلیه عمومی داشته باشد، از جمله آن که از فعالیت رانندگان معتاد یا از حرکت اتوبوس هایی که با دستکاری در باک، بمب متحرک شده اند یا از ادامه مسیر اتوبوس هایی که لاستیک هایشان بیش از حد ساییده شده است، ممانعت کند.
منتظریم تا ببینیم نهادهایی که در این مطلب بدانها اشاره شد آیا حرکتی در این خصوص از خود نشان خواهند داد یا این که ترجیح خواهند داد کشته شدن غم انگیز سربازان مظلوم وطن را در پرونده قطور تلفات رانندگی در ایران بایگانی و به روزمرگی های دائمی بسنده کنند؟!