امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
فرصتي دست داد تا قدري هم درباره گراني ها و نگراني هاي امروز مردم در جامعه بپردازيم. البته امروز موضوع گراني مطلبي نيست كه شخصي از آن خبر نداشته باشد، حتي مرفهين بي درد هم از وضعيت گراني فعلي باخبر هستند و اصولا از آنجا كه همه ما روزانه با موضوع اقتصاد و بازار سرو كار داريم با گراني هاي موجود در جامعه هم آشنا هستيم.
گراني زخمي است كه سال هاست بر پيكر جامعه ما زده شده و متاسفانه روز بروز هم اين زخم بيشتر و بيشتر مي شود، به نحوي كه جسم جامعه را رنجور و رنجورتر نموده است، روزگاري شده كه فكر و ذكر مردم همه اش مسئله گراني هاست و مردم با همين واژه ها شب و روز را سر مي كنند، گراني از يك طرف و گرانفروشي هم از طرف ديگر، البته چاره اي هم نيست، طبيعت جسمي بشر به گونه اي است كه ناچار مي باشد براي زنده ماندن و زندگي كردن غذا و خوراك به دست آورد و ناچار است براي تامين آن به بازار و مغازه ها برود و ناچار است تا كار و فعاليت نموده و براساس مزد و درآمدش خريدي كند و خود و خانواده اش را سير نمايد.
اما چه كنيم كه هر روز كالايي گران مي شود، يك روز نوبت گوشت است، روز ديگر نوبت مرغ ، يك روز نوبت ميوه است و روز ديگر نوبت شير و لبنيات و بعد نوبت خواربار و روز ديگر نوبت گراني و افزايش سرسام آور مسكن و كالاهاي خانه و همينطور قصه و غصه گراني ها ادامه دارد، برخي نرخ ها و قيمت ها اصلا تصاعدي بالا مي رود، يك روز مسئله طلاست، يك روز مسئله ارز است، و هر روز يك موضوع در اقتصاد ما مطرح و به چالش تبديل مي شود.
معلوم نيست بر سر اقتصاد كشور چه آمده است، واقعا آيا دست هايي پنهان در كار است، آيا اين گراني ها نتيجه تحريم هاست، آيا گراني ها امواج و انعكاس بحران مالي و اقتصادي جهاني است، آيا فرصت طلبان اقتصادي با فهميدن خلاهاي اقتصادي و به خاطر حفظ و افزايش منافعشان گراني را دامن مي زنند و يا عدم اطلاع و عدم توانمندي دولتمردان اين شرايط را ايجاد نموده است، آيا گراني ها نشان دهنده ضعف در دستگاه هاي نظارتي بازار است و يا اين شرايط بد اقتصادي نتيجه كفران نعمت هاي الهي است و صدها پرسش ديگر.
دقيقا معلوم نيست چرا هر از مدتي موجي از گراني در جامعه ايجاد مي شود و البته در اين رابطه هم تحليل ها و هم آمارها مختلف و متناقض است.
آنچه مسلم است گراني افسارگسيخته در طول سال هاي گذشته آسيب هاي جدي و اساسي را به اقتصاد كشور وارد نموده و سبب مشكلات عديده اي براي خانواده ها و خصوصا طبقات متوسط و پايين جامعه شده كه البته شرح آنها در اين مقاله نمي گنجد و در اين مقاله فقط سعي داريم به برخي از نگراني هايي كه مردم جامعه نسبت به وضعيت موجود و وجود اين گراني ها دارند بپردازيم و حرف دل آنها را به روي كاغذ بياوريم تا شايد با طرح آنها قدري دلها آرام گيرد و يا ذيربطي به فكر افتد و راه حلي از ذهن او برون آيد.
در وهله اول بايد گفت، نتيجه گراني ها فقط ايجاد مشكلات اقتصادي بيشتر نيست، بلكه اين امر زمينه ساز ساير مشكلات اجتماعي، فرهنگي و ديگر ناهنجاري ها در جامعه است كه در اينجا به برخي از اينها در قالب نگراني ها اشاره مي شود.
نگراني اول اين است كه اين گراني ها بازهم شدت بيشتري پيدا نمايد و مردم تحت تاثير گراني هاي بي حساب و كتاب روز به روز توان مالي خود را از دست داده و بدون اينكه بدانند فقير و فقيرتر شوند.
نگراني دوم اين است كه با افزايش قيمت ها و بالا رفتن نرخ تورم، روز به روز ارزش پول ملي كشور پايين تر رفته و كل پس انداز مردم عادي جامعه فقط خرج خورد و خوراك روزانه شود.
نگراني سوم اين است كه در اين فضاي بد اقتصادي عده اي با گراني و گرانفروشي و احتكار و قاچاق، سرمايه هاي خود را بدون اينكه زحمتي بكشند افزايش داده و با سودشان بازهم بر مردم فشاراقتصادي مضاعف بياورند.
نگراني چهارم اين است كه اين گراني ها سبب مشكلات سخت اقتصادي براي مردم شود و باز هم موجب افزايش شكاف و تضادهاي طبقاتي بيشتر در جامعه شده، داراها را داراتر و ندارها را ندارتر نموده، خط فقر بيشتر شده و در نتيجه بحران هاي اجتماعي و ناهنجاري هاي ديگر را به وجود آورد.
نگراني پنجم اين است كه اين گراني ها باز هم ادامه پيدا نمايد، لجام گسيخته تر شود، سرگرداني مردم بيشتر شده و دشمن با تبليغات خود اعتماد عمومي را كاهش داده و اين وضعيت به عنوان ضعف در ناكارآمدي نظام تلقي شود.
نگراني ششم اين است كه تحت تاثير توطئه نرم دشمنان، مشكلات اقتصادي موجود، زمينه ساز مشكلات ديگر شده و در نتيجه مواضع محكم سياسي كشور ما را در مقابل دنيا دچار انفعال نمايد.
نگراني هفتم اين است كه چرا معمولا در سال آخر دولت ها اين گراني ها تشديد مي شود، آيا عده اي مي خواهند در سال آخر دولت، شرايط را آنگونه بر مردم تنگ و سخت كنند تا دست از حمايت دولت، انقلاب و نظام بردارند.
نگراني هشتم اين است كه البته اين گراني ها معمولا براي بعضي هاست و هنوز هم در كسب درآمدها، كشور در يك بام و دو هواست، عده اي درآمدهاي بسيار بالا دارند و ماليات نمي دهند، درحالي كه روز به روز بر قيمت جنس ها و اقلام مصرفي اضافه مي شود، هنوز عده اي وجود دارند كه با درآمدهاي كلان خود، زندگي شاهانه دارند.
نگراني نهم اين است كه اين گراني ها موجب شود از يك طرف دنيا و از طرف ديگر دين برخي مردم دچار آسيب شود ، زيرا كه گفته شده «لامعاش لامعاد» و كم مانده كه فقر اقتصادي به كفر نزديك شود.
نگراني دهم اين است كه همراه با اين گراني ها و نگراني ها بيكاري هم بيشتر ، اشغال كمتر، تورم بالاتر، رواج فساد بيشتر ، اختلاس و رشوه رايج تر و كوخ ها زياد و كاخ هاي عده اي آبادتر شود.
نگراني يازدهم اين است كه با اين وضعيت گراني و افزايش هزينه خانوارها، طرح هدفمندي يارانه ها كه قصدش كم نمودن فاصله بين اغنياء و فقراست بدون اينكه نتيجه اي داشته باشد با ناكامي همراه شود.
نگراني دوازدهم اين است كه بخاطر به وجود آمدن مشكلات اقتصادي، دولت در سال آخر همه چيز اقتصاد را رهاكند، برنامه ها را ، بازار را ، خصوصي سازي دولتي ها را، نرخ ها را ، مستضعفان ديروز و اقشارآسيب پذير و دهك هاي امروز را و....
نگراني سيزدهم اين است كه با افزايش قيمتها و سخت شدن زندگي، لذت خريد و فروش، اميد و نشاط و سرزندگي و جوش و خروش و شوق و ذوق در زندگي هم از دست برود و جامعه دچار افسردگي و دلمردگي و يا اسير عرفان هاي كاذب گردد.
نگراني چهاردهم اين است كه افراد جامعه با انجام دو و يا سه شغل و بيشتر هم نتوانند هزينه و دخل و خرج زندگي امروز را به خوبي تامين نمايند و دوري از خانواده ها موجب كاهش محبت و عاطفه در خانواده شود.
نگراني پانزدهم اين است كه گراني ها روي اخلاق و منش و رفتار مردم هم اثر بگذارد، آنها را نسبت به هم بي عاطفه و بي لطف نموده ، انفاق و سخاوت را كاهش و خست را افزايش دهد و ديگر آن صفا و مهرباني ها و ميهماني ها در كار نباشد.
البته نگارنده با ذكر اين نگراني ها قصد ايجاد نااميدي براي وضعيت امروز جامعه را ندارد بلكه طرح آنها از اين جهت مي باشد كه برعكس بر اين اعتقاد هستم كه هر مشكلي راه حلي دارد و براي جلوگيري از مشكلات لازم است نگران بوده و دغدغه آينده را داشته باشيم و لذا مي توانيم با تجربه ديروز و برنامه ريزي هاي امروز از پيشامدهاي نگران كننده فردا جلوگيري نمود.