امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
روزنامه های امروز جنگ بر سر قرارداد FATF را ادامه داده و مخالفان و موافقان آن در تحلیل ها و گزارش های مختلف به این موضوع پرداخته اند. این در حالی است که موضوع انتخابات و احتمال تعامل میان اعتدالیون و اصلاح طلبان بر سر انتخابات 96 از دیگر موضوعات مهم امروز بوده است.
به گزارش «تابناک»، روزنامه های امروز موضوع FATF را در کانون توجه قرار داده اند.
روزنامه کیهان در گزارشی با تیتر «خروجی FATF ورودی داعش است» به سخنرانی حسین شریعتمداری در مشهد پرداخته و می نویسد: « مدیرمسئول کیهان در مشهد گفت: خروجی FATF، ورودی داعش است برای اینکه شما خودتان را از اقتدار تهی میکنید، وقتی کشور از اقتدار خالی شد، تبدیل به لقمهای میشویم که برای بلعیده شدن توسط دشمن آماده است».
روزنامه ایران نیز در گفت و گویی با حسین قضاوی معاون وزیر اقتصاد با عنوان «ابهام زدایی از همکاری با «افایتیاف»» به نقل از وی درباره دو نامه منتشر شده بانکی در رسانههای منتقد نوشت: طی هفتههای اخیر یکی از مشتریان ایرانی که جزو فهرست تحریم است از بانک ملت شعبه «دوبی» خواستار انتقال مبلغی «درهم» به بانک ملی شعبه «دوبی» میشود اما از آنجا که شعب خارجی بانکها تحت قوانین کشور میزبان هستند، امکان انجام این کار وجود نداشت. ولی مشتری اصرار زیادی میکند که دلیل انجام نشدن این کار را بهصورت مکتوب به او ارائه کنند در مورد دوم نیز مشتری جزو فهرست تحریم به بانک سپه مراجعه می کند و خواستار صدور ضمانتنامهای برای یک بانک چینی میشود که حتی در صورت ارسال درخواست، بانک چینی آن را قبول نمیکرد فرمانده قرارگاه سازندگی <خاتم>: همراهی بانکهای <سپه> و <ملت> با قرارگاه <خاتم الانبیاء> ستودنی است».
انتخابات 96
احمد غلامی سردبیر روزنامه شرق در یادداشتی با عنوان «کاسبان افشاگری» نوشت: «از این نمد کلاهی برای اصلاحطلباندرنمیآید. حالوهوای سیاسی حکایت از آن دارد که بازگشت «اصلاحطلبان محذوف» به قدرت بعید و دور از انتظار است. درستیِ این گزاره را میتوان از حملات بیامان رسانههای اصولگرا به دولت یازدهم دریافت. دولتی که با رأی قاطع مردم روی کار آمده و در آستانه انتخابات دیگر است. اگرچه این دولت خواستِ صددرصدی مردم و اصلاحطلبان نبوده است اما اصولگرایان حتی این دولت را نیز برنمیتابند. دولتی اعتدالی که «رفرمیست» نیست و انگیزه و برنامهای برای توسعه سیاسی ندارد. پس چرا با او اینگونه به مخالفت برخاستهاند؟ از کنار این پرسش نباید ساده گذشت. اصلاحطلبان بهخوبی میدانند، حتی در شرایط عادی نیز نامزدی در قد و قامت حسن روحانی که مقبول نظام باشد ندارند. اصولگرایان نیز تا پیش از این با شخص حسن روحانی مخالفت جدی نداشتند و حتی او را خودیتر از دیگر خودیها به حساب میآوردند. اگر امروز با او به مجادله و مخالفت برمیخیزند، فقط به دلیل خاستگاهی است که او از آن برخاسته است. خاستگاهی دموکراتیک که مردم همراه با اصلاحطلبان آن را رقم زدهاند، با ابزاری ساده و مألوف به نام صندوق رأی. آنچه اصولگرایان را آشفته میکند این شیوه برآمدن در سیاست است. با این اوصاف، اصلاحطلبان باید به وضعیت موجود قناعت کنند و به دنبال آرایش نیروهای سیاسی و خلق و تولید سیاستباشند.با این دقت نظر که خلق سیاست از مسیر مواجهه انتقادی با دولت یازدهم نمیگذرد، در ماههای باقیمانده از دولت حسن روحانی، خلق و تولید سیاست از طریق نقد جدی و تئوریکِ دولت احمدینژاد و تداوم سیاستهای جامانده از دوران او -خاصه در حوزه اقتصاد- ممکن میشود. دولتی که فجایع و خسارتهای بیشماری به بار آورده است. نباید اجازه داد نقد مکرر دولت روحانی، دولت احمدینژاد را از حافظه تاریخی مردم پاک کند.»
روزنامه وقایع اتفاقیه نیز در گفت و گو با محمدرضا خاتمی با تیتر «به توافق اصلاحطلبان و اعتدالگرایان بسیار امیدوارم» به نقل از وی نوشت: «این فعال سیاسی اصلاحطلب همچنین تأکید میکند، مداخله و رفتار سیاسی سنجیده مردم در انتخابات ۹۲ و ۹۴ مثمرثمر بود و باوجود تمامی مشکلات و موانع و ضعفهای موجود، هیچگاه به اندازه امروز، به توفیق ائتلاف وسیع اصلاحطلبان و اعتدالگرایان امید نداشته است؛ البته محمدرضا خاتمی دراینباره به «وقایعاتفاقیه» گفت: بعید میدانم هدف آنها از تشکیل پرونده برای اصلاحطلبان و تشکیل این جلسات، مانعتراشی برای نامزدی دو، سه چهره اصلاحطلب در انتخابات شوراها یا ریاستجمهوری باشد، بلکه تصور میکنم آنها بهدنبال ایجاد چالش روحی-روانی برای جریان اصلاحطلب هستند. این فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو جبهه مشارکت که 17 آبان قرار است در برابر اتهامات وارده در دادگاه از خود دفاع کند، گفت: تجربه سالهای طولانی به ما میگوید، نمیتوان اهداف سیاسی را در مواجهه با چهرههای اصلاحطلب در مواقع تعیینکننده و حساس سیاسی نادیده گرفت و منکر برخی اهداف سیاسی در این نوع اتهامزنیها شد.
خاتمی تصریح کرد: در دو انتخابات گذشته ریاستجمهوری و مجلس دهم شورای اسلامی، ظاهرا اتحاد، انسجام و حضور همهجانبه اصلاحطلبان باوجود همه تنگناها، مشکلات زیادی برای برخی ایجاد و آنها را دچار خسران عظیمی کرده، بنابراین طبیعی است که گروهی از طیفهای سیاسی برای انتخابات آینده دچار نگرانی شوند».
روزنامه آرمان در گزارشی با تیتر «كارت دعوت حجاريان براي اصولگرايان» مدعی شد که اصلاحطلبان درصدد جلوگيري از شكاف در جريان اصولگرا هستند نوشت: «اكنون كه اصولگرايان حمايت ضمني خود را از روحاني اعلام كردند، رويكرد اصلاحطلبان چه بايد باشد؟ آيا حمايت اصولگرايان از روحاني منجر به خداحافظي اصلاحطلبان با وحدت و تلاش براي پيروزي روحاني خواهد شد؟ يا به گفته اصغرزاده، اصلاحطلبان بيتوجه به حمايت اصولگرايان مسير همراهي خود با روحاني را ادامه خواهند داد؟ شايد آنچه تئوريسين اصلاحات اعلام كرده است پيروزي بزرگي براي جريان اصلاحات و كليد جلوگيري از تداوم مشكلات در جريان اصولگرايي باشد. سعيد حجاريان گفته است:«اصلاحطلبان چارهاي جز حمايت از روحاني ندارند و حتي اصولگرايان نيز كم كم به سمت آقاي روحاني ميآيند و چارهاي جز حمايت از او ندارند، چرا كه اصولگرايان نيز كسي را ندارند كه در انتخابات ۹۶ علم كنند.» تئوريسين اصلاحات البته درگفتوگوي ديگري نام اصولگرايان را در كنار نام اصلاحطلبان آورد و اظهار داشت:« اصلاحطلبان از روحاني عبور كنند؟! بعد به كجا بروند؟ مگركسي غير از او را دارند؟ در اين وضعيت آشفته مگر غير از روحاني شخصي را دارند كه بخواهد برجام را پيگيري كند؟ اين حتما به ضرر اصلاحطلبان تمام ميشود. حتي اصولگرايان هم نبايد از روحاني عبور كنند. به فرض محال اگر خود روحاني هم نخواهد نامزد رياستجمهوري دوازدهم شود، بايد هر دو گروه اصلاحطلب و اصولگرا سراغ وي بروند و از وي بخواهند نامزد شود، چرا كه بديلي غير از وي وجود ندارد.» پر بيراه نيست اگر اظهارات حجاريان را به مثابه كارت دعوتي از سوي اصلاحطلبان و حجاريان براي اصولگرايان دانست كه بيشترين سود پذيرش اين دعوت براي اصولگرايان است، چرا كه طبق آنچه حجاريان بيان كرده است، با حمايت اصولگرايان از روحاني در وهله نخست شكافي در جريان اصولگرايي براي تعيين كانديداي واحد ايجاد نخواهد شد و پس از آن هم با حمايت اصولگرايان از روحاني دولت تاسال ۱۴۰۰ كمتر مورد هجمه دلواپسان قرار خواهد گرفت كه در اين صورت منافع ملي بيش از هميشه حفظ خواهد شد. تنها بايد يادآوري كرد كه اصلاحطلبان بار ديگر براي منافع و مصالح كشور از حق حداكثري خود چشم پوشي كرده و سهيم شدن اصولگرايان در موفقيتهای ۴ سال دوم دولت روحاني را پذيرا شدند».
تحولات جديد در مرزهاي دريايي جنوب ايران
روزنامه جوان نیز در گزارشی با عنوان «ايران در تدارك نظم غيرامريكايي در خليج فارس » نوشت: «تهران طي دو دهه گذشته به سمت استراتژي نظامي دريايي نامتقارن در مقابل قابليتهاي نظامي دريايي امريكا روي آورده است، قابليتهايي كه هر چند در رويارويي با ناوگان دريايي امريكا در خليج فارس، بايد به آزمون گذاشته شود، ولي در مقايسه با تواناييهاي دريايي همسايگان جنوبي ايران قابل مقايسه نيست. دو تحليلگر امريكايي به نامهاي استفن برايان و سوشانا برايان معتقدند كه افزايش تنشها در خليج فارس در واقع تست تاكتيك جديد هجوم قايقهاي تندرو از طرف ايران است. به گفته آنها، اين تاكتيك شامل حمله تعداد زيادي از قايقهاي تندرو مسلح به موشك و اژدر افكن به كشتيهاي دشمن است. همزمان، ايران با گسترش همكاري با ناوگان دريايي كشورهايي به غير از امريكا، تلاش ميكند ترتيبات امنيتي رو به تحول در خليج فارس را به سود خود سوق دهد. دوشنبه هفته قبل، يك هيئت بلند پايه نظامي از ارتش ايتاليا با فرمانده نيروي دريايي راهبردي ارتش ملاقات و دو طرف براي بازديدهاي دريايي متقابل توافق كردند. منابع نظامي گفتهاند كه دو طرف ابراز اميدواري كردهاند در آينده شاهد پهلوگيري ناوهاي ايتاليايي در بنادر جنوبي و تحت حوزه مأموريتي نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي ايران باشند. هر چند همكاريهاي دريايي ايران و ايتاليا در سطحي بسيار ابتدايي قرار دارد، ولي ناظران تأييد ميكنند كه ايتاليا در فضاي بعد از همه پرسي خروج انگليس از اتحاديه اروپا، تمايل قابل ملاحظهاي براي گسترش چتر امنيتي خود در اروپا و فراتر از آن دارد.
برخي منابع طي ماههاي اخير از مذاكرات بين ايران و روسيه براي همكاريهاي امنيتي در خليج فارس خبردادهاند. ماه آوريل 2016، سفير ايران در روسيه در نشستي در سن پترزبورگ گفت كه مسكو و تهران در حال مذاكره و رايزني براي ايجاد كانالي ميان درياي خزر و خليج فارس هستند، خبري كه هرچند تكذيب شد، ولي گسترش همكاريهاي امنيتي تهران - مسكو به خصوص بعد از استفاده روسها از پايگاه هوايي شهيد نوژه همدان، احتمال حركت روسها به سمت چنين گزينهاي را محتمل كرده است. سرلشكر رحيم صفوي فرمانده اسبق سپاه پاسداران انقلاب اسلامي تير ماه 1395 در نشستي در انزلي گفته بود: «محور «روسيه - ايران - خليج فارس» راهبردي است.» انديشكده راهبردي تبيين ارديبهشت ماه 1395 در گزارشي نوشته است: « توسعه حضور و نفوذ ناتو در منطقه خليج فارس ميتواند پيامدهاي مهمي بر امنيت ملي جمهوري اسلامي ايران داشته باشد... طبيعي است كه ايران براي مواجهه با اين پيامدها، بايد طراحي امنيتي خاصي داشته باشد تا از ابتكار عمل در موقعيتي كه در حصار ناتو قرار گرفته، برخوردار باشد... همكاري با روسيه و چين ميتواند يكي از اجزاي اين طراحي امنيتي تهران باشد. روسيه، چين و ايران از تهديد ناتو، دركي نسبتاً مشترك و البته با شدتهاي متفاوت دارند. اين درك مشترك ميتواند زمينهساز همكاريهاي بيشتر ميان اين سه باشد تا پيامدهاي توسعه ناتو در خليج فارس را كاهش دهند. اين ديدگاه در ميان كارشناسان روس نيز حامياني جدي دارد. رجب صفروف، كارشناس روس مسائل ايران ميگويد: «حضور روسيه در خليج فارس نيز براي مسكو امكان بيسابقه كنترل عملكرد امريكا و ناتو در منطقه خليج فارس، عراق و ساير كشورهاي عربي را فراهم ميكند». چينيها، گزينه ديگر تأثيرگذاري ايران بر ترتيبات امنيتي خليج فارس هستند.