"> امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان / دکتر علیرضا مخبر دزفولی
بیش از 1400 سال از واقعه ی عاشورا می گذرد. واقعه ای که در آن دشمنان خدا و پیامبر (ص) به فجیع ترین و وحشیانه ترین شکل ممکن نوه ی پیامبر خدا و سومین معصوم ، را به شهادت رساندند اما چه شد؟ حسین ظفر یافت یا دشمنانش؟ حسین در تاریخ ماند یا دشمنانش؟ آرمان های حسین جاودانه شد یا دشمنانش؟ مروری بر بخشی از پیام های عاشورا شاید پاسخ بعضی از این پرسش ها باشد: 1:بدون تردید سپاه حضرت ثارالله بسیار بسیار کمتر از سپاه یزید بوده و این نکته در تمام اسناد تاریخی مورد تائید قرار گرفته است. و حادثه عاشورا نشان داد که بسیاری سپاه موجب پیروزی حقیقی نیست و به نص قرآن "کم من فئة قلیلة غلبت فئة کثیرة باذن الله"... 2: قلت یاران دلیلی بر عدم انجام تکلیف نیست و گاهی برای جلوگیری از انحراف، لازم است حتی با کمی یاران و در اوج غربت و مظلومیت برای دفاع از حق قیام کرد. 3: در مقابل ناجوانمردی و خباثت می توان با جوانمردی و صداقت رفتار کرد . در جای جای کربلا این جوانمردی و فتوت در رفتار امام حسین و یارانش موج می زند. قطع آب بر امام و عدم قطع آب از سوی امام بر دشمنانش یکی از این نمونه ها است. 4: پیشقدم بر جنگ نشدن و تا دم آخر با سلاح موعظه و نصیحت به جنگ جهل رفتن. امام حسین (ع) بارها و بارها بی واسطه و با واسطه به موعظه ی دشمنانش پرداخت، به نحوی که بسیاری از سپاهیان دشمن در روزهای قبل و حتی در روز عاشورا به سپاه امام پیوستند و گاهی برای این که صدای امام به سپاهیان نرسد فرماندهان سپاه یزید دستور هلهله و همهمه می دادند چون از تاثیر کلام امام نگران بودند. 5: پوزش پذیری شگفت آور امام از درس های بزرگ کربلا است.این که کسی مثل حرّ که اولین کسی است که راه را بر امام بسته و جلوی او صف کشیده و آن قدر امام را معطل کرده تا خیل سپاهیان یزید به کربلا رسیده اند، توسط امام بخشیده می شود و با آغوش باز پذیرفته می شود از درس های جاودانه ی امام حسین به پیروان او برای همیشه ی تاریخ است. 6: دین بی بصیرت نه تنها انسان را به بهشت نمی برد بلکه به قعر دوزخ می افکند. بسیاری از کسانی که با امام حسین جنگیدند نه بی دین بودند نه تارک الصلاة و نه شارب الخمر ...(اگر چه خود یزید همه ی این زشتی ها و پلیدی ها را باهم داشت!!). پس پیدا است که برای راه یابی به بهشت رضای الهی ، دشمن شناسی و امام شناسی و زمان شناسی که بخشی از گستره ی وسیع موضوع بصیرتند ضرورت هائی انکارناپذیر هستند. 7: میزان حال حاضر افراد است.شمر،به تعبیر امروزی ها، جانباز صفین در کنار امام علی (ع) است و عمرسعد دوست و هم بازی حضرت حسین ابن علی (ع) ... اما ملاک حال حاضر افراد است نه سوابق درخشان آنان. هم چنان که ملاک حر ابن یزید ریاحی هم آخر کارش بود نه اول کارش که همراهی با خلیفه ی غاصب جائر بود. 8:عبودیت در واقعه ی بی نظیر کربلا رنگ غالب دارد.از لحظه ای که حالتی بر حسین ابن علی(ع) عارض می شود و بعد از آن آیه ی استرجاع می خواند و وقتی علی اکبر رعنایش سبب را می پرسد ،از مرگ که در تعقیب کاروان است سخن به میان می آورد و علی اکبر بی هیچ واهمه ای از او می پرسد که: آیا در آن حال ما برحق هستیم؟وحسین پاسخ می دهد آری فرزند دلبندم و اکبر لبخندی بر لب به قول امروزی ها می گویدپس بی خیال مرگ !! ....تا شبی که حسین و یارانش برای عبادت مهلت می گیرند و بنابرروایات، صدائی مثل زنبور از خیمه های سپاه حسین برمی خیزد و همه گرم رازونیاز باخدای خود و دعا و تلاوت قرآن هستند عطرعبودیت و بندگی در کربلا مشام نواز است. 9:معامله با خدا ضرر ندارد ! بی هیچ تردیدی در گرماگرم حوادث عاشورا تنها تکیه گاه حسین کسب رضایت الهی بوده و فدا کردن همه چیز برای خدا و به بهای جلب نظر خدای تبارک و تعالی ...کما این که تا آخرین لحظه ها راویان از جاری شدن این ذکر لطیف بر لبان خشکیده ی حضرتش خبرداده اند که :الهی رضا بقضائک،تسلیما لامرک لا معبود سواک یاغیاث المستغیثین ... حسین چنین بود که جاودانه ی تاریخ شد و از شهادت او حرارتی و شعله ای افروخته شده که تا قیامت سرد و خاموش نخواهد شد.تاریخ اگر در تسخیر حسین است سبب آن عبودیت او و معامله اش با خدا است. 10:در پایان این نوشته لازم است تسلیتی خالصانه به ساحت قدسی قطب دایره ی امکان ،وجود مبارک امام زمان روحی له الفداء داشته باشم و عرض کنم مولای نازنینم ما ناقصان ظلمت خاک با خواندن مقاتل و تصور صحنه های دلخراش کربلا شیون می کنیم و بر سر و سینه می کوبیم خدا به داد دل شما برسد که صحنه های واقعی کربلا به علم امامت و صاحب الزمان بودنتان همیشه پیش روی شما است.خدا به شما صبر بدهد و ما را در یاری تو مصمم کند.آمین یا رب العالمین.