شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۶۹۵۸
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۱۳:۴۵

انتخابات سومین شورای شهر اهواز در سال 1386 برگزار شد. یعنی دو سال بعد از آمدن احمدی نژاد و شکست خوردن اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری سال 84 . در آن دوران هنوز فضا ، فضایی بود که کاملا عقبه اصلاحات در قدرت قرار داشتند و از یک انسجام تشکیلاتی ، رسانه ای و نیروی انسانی برخوردار بودند و برنامه جدی داشتند برای ورود به انتخابات شوراهای شهر و جبران شکست در انتخابات ریاست جمهوری .

از طرف دیگر ، با پیروز شدن اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری و رییس جمهور شدن فردی که در آن زمان چهره شاخص اصولگرایان بود ، موجی در استان ها ایجاد شد و فضا به سمتی رفت که اصولگراها از چند بخش وارد انتخابات شوراها شدند.

لیست های انتخاباتی

پس از اتفاقات شورای شهر دوم اهواز و آن مسائلی که پیش آمد ، ائتلافات متعددی از اصولگرایان برای ورود به شوراها شکل گرفت. رایحه خوش خدمت به عنوان لیست اصلی ، تیمی با محوریت حجه الاسلام و المسلمین علی نژاد ، دکتر طباطبایی ، نوری و بورد تشکیل داد. این افراد شورای مرکزی اصول گرایان در استان خوزستان برای انتخابات شورای شهر بودند و پس از مدتی اختلافاتی در این ائتلاف به وجود آمد. در آن مقطع زمانی ، اختلافاتی جدی بین دکتر طباطبایی و بورد که در زمان انتخابات ریاست جمهوری در ستاد استانی رایحه خوش خدمت بودند با خانلو که در ستاد اهواز بود ، شکل گرفت.

این ها در ارائه لیست انتخاباتی شورای شهر به خاطر حضور یا عدم حضور برخی افراد ، اختلاف پیدا کردند. به طور شاخص ، دلیل این اختلافات دو نفر بودند : آقای پورفرخی و آقای سبزعلی. خانلو تاکید بر بودن پورفرخی و نبودن سبزعلی در لیست داشت و از آن طرف هم تاکید بر نبودن پورفرخی و بودن سبزعلی وجود داشت.

انشقاق در رایحه خوش خدمت

ثمره این اختلافات این شد که یک روز مانده به شروع تبلیغات دلخوری هایی ایجاد شد و حتی در جلسه ای کار به درگیری دکتر طباطبایی و فلاحی مقدم هم کشیده شد. به خاطر همین اختلافات ، خانلو لیستی جدید تحت عنوان آرمان شهر با سر لیستی فلاحی مقدم ارائه داد. باز همین موضوع موجب اختلاف و درگیری بیشتر گردید.

اختلاف طباطبایی و فلاحی مقدم

در جلسه ای دکتر طباطبایی خطاب به فلاحی مقدم گفت که تو چرا در آن لیست هستی ؟ فلاحی مقدم هم در جوابش گفت که آنها خودشان اسم من را در لیست گذاشتند و عکسم را در آن لیست چاپ کردند. حتی آمدن خانلو به ستاد تبلیغاتی فلاحی مقدم هم باعث تکدر خاطر دکتر طباطبایی شده بود و در جلسه ای به فلاحی مقدم گفت که باید او را از ستاد بیرون می کردی ! فلاحی هم در جوابش گفت که من چنین روحیه ای ندارم و ایشان دوست و همرزم من در جبهه بوده است، مرام من این نیست و نمی توانم چنین برخوردی داشته باشم.

بحث های زیادی در آن زمان وجود داشت. یادم است در آن زمان ، شخصی قرار بود در لیست رایحه خوش خدمت قرار بگیرد اما در این لیست نیامد. آن شخص رفت خودش ائتلافی تشکیل داد و در جلسه ای محکم زد روی پای خودش و قاطعانه گفت که حداقل 100 هزار رای دارم ! پس از رای گیری این شخص فقط 8 هزار رای آورد !

برخورد جالب آقای دکتر

خاطره ای هم نقل می کنم از نوع برخورد آقای دکتر آب آب زاده که واقعا تحسین برانگیز بود. دکتر طباطبایی و بورد اصرار داشتند که زبیدی و خدابخشی در لیست قرار بگیرد و برای اینکه به هدف شان برسند مجبور شدند از دکتر آب آب زاده عبور کنند.

دکتر آب آب زاده تا شب انتخابات در لیست رایحه خوش خدمت بود و حتی پوسترهایش را هم با این لیست چاپ کرده بود . در مسجد ولایت حجه الاسلام و المسلمین علی نژاد ایشان را صدا زد و جریان را با او در میان گذاشت. او هم در کمال متانت و با یک لبخند گفت چشم ... کنار می روم.. اصلا تصور نمی کردم چنین برخوردی داشته باشد.

آدم هایی که در لیست قرار می گرفتند به هیچ وجه حاضر نبودند کنار بروند اما ایشان خیلی آرام گفت : تکلیف کردید آمدم حالا هم که می گویید کنار می روم.

تنها خانم لیست اصولگرایان

در آن دوران ، خانم احتشام زاده تنها خانم لیست اصول گرایان بود . این خانم صبح می گفت نمی آیم ! دوباره فردا می گفت می آیم و هستم ... !

یاران خاتمی

در طرف مقابل ، اصلاح طلبان چندین لیست داشتند ؛ از جمله لیستی تحت عنوان یاران خاتمی . این ها در واقع جریاناتی بودند که به لحاظ سیاسی در این لیست متمرکز شده بودند. افرادی همچون حمید حسن زاده ، داریوش ممبینی ، عماد ، خانم موالی زاده و ... در این ائتلاف قرار داشتند. البته منجزی خیلی اصرار داشت که به این لیست وارد شود که بنا به دلایلی همچون محدودیت لیست نتوانست وارد شود.

از الازدهار تا نخل و بلوط

لیست های دیگری هم بودند. مثل ائتلاف الخضراء و تمنیه و الازدهار . یک سازماندهی صورت گرفته بود که اشخاص باتجربه و پخته تر در لیست تمنیه بودند و افراد جوان تر و گمنام تر در قالب الخضرا آمده بودند. سازماندهی عمده آن ها هم افرادی بودند که عمدتا در شورای دوم رد صلاحیت شده بودند. یک ائتلاف 6 نفره قومی هم تشکیل شده بود که حسن زاده ، علیمرداد حافظی ، منجزی ، زین العابدین موسوی و ... در این لیست بودند.

یک عده دیگری لیستی آوردند تحت عنوان نخل و بلوط و .....

به منصب رسیدن شاخص ها

به طور کل ، چهره های شاخصی برای انتخابات شورای سوم کاندیدا شده بودند که بعدها به پست و مقامی رسیدند. به عنوان مثال آقای حسین حیدری که در لیست رایحه خوش خدمت بود که بعدا مدیرکل اجتماعی استانداری شد.

کناره گیری در دقیقه 90

دکتر طباطبایی - که بعدا معاون عمرانی استاندار شد – تا آخرین لحظات بنا بود کاندیدا شود . اصرار هم روی ایشان بود و بنا بود سرلیست رایحه خوش خدمت شود ولی در روزهای آخر انصراف داد و تصمیم گرفت  ورود  پیدا  نکند.

رایحه بدون سرلیست

زمانی که پوستر لیست رایحه خوش خدمت چاپ شد ما یک شیطنت کردیم. در آن زمان ، مسئول کمیته تبلیغات بودم. لیست رایحه خوش خدمت سرلیست نداشت . در طراحی پوسترها عکس فلاحی مقدم را در ابتدا قرار دایم و حریزاوی را دوم ، سبزعلی سوم ، خانم احتشام زاده وسط و عکس خدابخشی و زبیدی هم در آخر. این باعث شد جدل تندی با دکتر طباطبایی و بورد داشته باشیم که چرا فلاحی را سرلیست قرار دادیم که البته جواب دادیم که ایشان هم روحانی است و ضمن آنکه عکس شان از دیگر کاندیداها باکیفیت بود و برای همین در اول قرار دادیم.

تشکیل ائتلاف های اولیه

این بحث ها و اختلافات ادامه داشت و بالاخره انتخابات برگزار شد و نتیجه آن هم معلوم شد و شورای 9 نفره اهواز ( حسن زاده ، ممبینی، فلاحی مقدم ، آرزو بابادی ، منجزی ، سبزعلی ، حمادی ، آلبوشوکه ، زنگنه) شکل گرفت.

اولین رایزنی های شورا

قبل از اولین جلسه شورا ، رایزنی ها و نشست های شبانه و روزانه زیادی ایجاد شد. افرادی همچون منجزی ، حسن زاده ، ممبینی و آرزو بابادی در واقع در یک قالب چه از بعد سیاسی و چه از بعد ارتباطات عمومی قرار داشتند. نمایندگان اهواز در مجلس ششم حلقه ارتباط این افراد بودند. در ادامه حمادی و آلبوشوکه هم به این جمع پیوستند و از قبل برای ریاست شورا و انتخاب شهردار برنامه ریزی کرده بودند.

انتخاب دو رییس

البته اختلافی هم بر سر ریاست حسن زاده یا ممبینی بین شان شکل گرفت . حسن زاده در آخرین دقایق انتخابات شورا ورود پیدا کرده بود و در واقع از ابتدا قصد کاندیداتوری نداشت و به عنوان رییس ستاد ممبینی آمده بود تا او را در انتخابات یاری کند اما خودش مستقیم کاندیدا شد و ممبینی را کنار زد و ریاست شورا را هم به دست آورد. تصمیم شورا این بود که حسن زاده رییس شود و شریعتی شهردار .

اولین نشست رسمی شورا

جلسه اول شورا شکل گرفت و در نهایت حسن زاده رییس شد و شریعتی شهردار . محمد صفری هم به عنوان سرپرست شهرداری انتخاب شد . در مقابل ائتلاف 6 نفره ، یک ائتلاف 3 نفره متشکل از فلاحی مقدم ، اسکندر زنگنه و سبزعلی ایجاد شد. در رای گیری ، فقط زنگنه به صفری رای نداد. ائتلاف سه نفره به انتخاب شریعتی و حسن زاده رای منفی دادند.

امتناع از پذیرش مسئولیت

در جلسه اول شورا فلاحی مقدم از پذیرش هر مسئولیتی شدیدا امتناع می کرد و هر چه ممبینی - که از قبل و دوران جنگ سابقه آشنایی با ایشان را داشت - اصرار کرد که حداقل مسئولیت کمیسیون فرهنگی را بپذیرد سید حاضر نشد و زیر بار نرفت که البته به نظر من اشتباه بود. البته در آن زمان خب جلسه اول بود و شکاف ها زیاد و آشنایی هنوز به وجود نیامده بود. به گونه ای که حتی بعضی از اعضا از نشستن در کنار هم نیز اکراه داشتند.

تلاش برای شهردار نشدن شریعتی

بعد از اولین نشست شورا و انتخاب شریعتی ، نشست های متعدد با حضور اشخاص مختلف همچون حیات مقدم استاندار وقت خوزستان برگزار شد و در نهایت ، پیگیری های جدی صورت گرفت تا شریعتی شهردار نشود. یک هفته پس از انتخاب شریعتی ، اخباری مبنی بر رد صلاحیت شریعتی از سوی وزارت کشور منتشر شد.

پشت پرده انتخاب شریعتی

پشت پرده انتخاب شریعتی ، آقای کربلایی بود. پس از انتخاب شریعتی ، حسن زاده در جلسه ای به صراحت عنوان کرد که ایشان با نظر کربلایی و کهرام به عنوان شهردار انتخاب شده است . زمانی که صلاحیت شریعتی تایید نشد برخی از آقایان ائتلاف 6 نفره بدشان نیامد ! عده ای در شورا و عده ای دیگر در بیرون شورا ، به دنبال این بودند که چالشی ایجاد کنند و می خواستند فضای ملتهبی بین شورا و دولت شکل بگیرد.

انحراف در شورای شهر

شاکله و شخصیت که امروزه از شورای سوم سراغ داریم از همین جا شکل گرفت. از ائتلاف 6 نفره شورا ، سه نفر رای اصرار بر انتخاب شریعتی دادند و دو نفر هم در این رای همراهی کردند. جلسات مفصلی بین زنگنه ، سبزعلی و فلاحی مقدم شکل گرفت . استاندار نیز نظرات اش را ارائه می داد.

پیشنهاد جالب زنگنه

در این بین زنگنه برای گذر شورا از شریعتی پیشنهادی داد. وی سعید ممبینی را برای شهرداری مطرح کرد. انتخاب او دلیل داشت. زنگنه معتقد بود با این انتخاب ، شکاف بین ائتلاف 6 نفره شورا ایجاد می شود و داریوش ممبینی از شهردار شدن سعید ممبینی حمایت می کند و همین امر باعث شکاف بین آن ها می شود.

امیدواری به شهردار شدن

حسن زاده در آن زمان به یک سری تحلیل ها و نظرات ، امیدوار بود که خودش شهردار شود. حسن زاده در کمال تعجب با رای اصراری برای انتخاب شریعتی مخالفت کرد به امید آنکه خودش شهردار شود.

در ادامه فضا به سمتی پیش رفت که حسن زاده حتی نتوانست خودش را برای شهرداری مطرح کند البته فلاحی مقدم فضا را به سمتی هدایت کرد که این اتفاق نیفتد.

اعضای تعیین کننده شورا

شورای شهر دو سه عضو تعیین کننده داشت: حسن زاده ، فلاحی مقدم و زنگنه . این ها زمینه ساز جریانات مختلف در شورا بودند.

مطرح شدن سعید ممبینی

بالاخره در آن مقطع ، سعید ممبینی برای تصدی پست شهرداری مطرح شد. حسن زاده هم چون خیلی تحت فشار بود و اختلافات شدیدی با شریعتی ، کربلایی و آن طیف به خاطر عدم رای اصرار پیدا کرده بود به دنبال گریزگاهی بود که از این فشارها خارج شود. خیلی زود ممبینی شهردار شد و فقط حمادی و آلبوشوکه به او رای ندادند. کسی هم باور نمی کرد که ممبینی شهردار شود. دو روز مانده به انتخاب ممبینی ، یک سری انتصابات در شهرداری انجام شد.

اقدام عجیب حسن زاده

نکته جالب پس از انتخاب ممبینی این بود که حسن زاده اصرار داشت ما باید از رای خود برگردیم و ممبینی را استیضاح کنیم ! این در حالی بود که وزارت کشور حکم شهرداری ممبینی را زده بود.  ممبینی هنوز معارفه نشده بود که حسن زاده پاهایش را در یک کفش کرده بود و قصد داشت ممبینی را از معرکه به در کند !  وی همیشه برای کارهای خود یک توجیهی داشت و می گفت طبق فلان تبصره و بهمان ماده وی باید استیضاح شود ! حجازی تازه استاندار خوزستان شده بود. جلسه معارفه ممبینی برگزار شد و حسن زاده برای معارفه نیامد. البته هیچ یک از اعضای شورا حسن زاده را همراهی نکردند و خودش یکه و تنها بود. حسن زاده می گفت ممبینی به شورا محل نمی گذارد و زیر قول هایش می زند !

پایین بودن آستانه تحمل شورا

آن زمان آستانه تحمل اعضای شورای شهر خیلی پایین بود. انتظار داشتند که همه چیز خیلی سریع شکل بگیرد . پس از معارفه ، ممبینی به شکل خاصی ارتباطش را با شورا قطع کرد و زیر بار حرف برخی از اعضا نرفت. واقعیت این بود که نه ایشان تجربه شهرداری را داشت و نه شورا تجربه کار کردن با یک شهردار راداشتند و به همین خاطر اوضاع به شکلی دیگر رقم خورد.

ائتلاف برای استیضاح ممبینی !

خیلی زود ائتلاف برای استیضاح ممبینی شکل گرفت. ممبینی فکر نمی کرد به این زودی استیضاح شود وگرنه شاید به یک شیوه خاص با شورا تعامل می کرد . ( تعامل نه معامله). اعتقادم این است که هم ممبینی می توانست تعامل بیشتری با شورا داشته باشد و هم شورا طبعا می توانست منطقی برخورد کند. در استیضاح ممبینی هیچ منطقی وجود نداشت چرا که در هیچ کجا شما پیدا نمی کنی که یک شهردار 49 روزه ، استیضاح شود ! فقط زنگنه مخالف استیضاح بود .

تغییر در ترکیب فراکسیون ها و آغاز سراشیبی انحراف از مسیر

بعد از استیضاح ، چون بر روی گزینه ای برای شهرداری توافق نکرده بودند و فقط می خواستند ممبینی برکنار شود ، اختلافاتی شکل گرفت. بلافاصله پس از استیضاح ، حسن زاده مشی اش را تغییر داد و بدون لحاظ کردن رای و نظر دیگر اعضای شورا ، سرپرست شهرداری را انتخاب کرد. از همین جا اختلافات شکل گرفت و شورا دو فراکسیون شد. زنگنه از ائتلاف سه نفره خارج و انتخاب شهردار به درازا کشیده شد. مجادلات تندی شکل گرفت و شورا در سرازیری انحراف افتاد. ممبینی و منجزی هم از فراکسیون حسن زاده جدا شدند و با فلاحی مقدم و سبزعلی یک ائتلاف تشکیل دادند.

سید عماد گزینه شورا

پس از نشست های مختلف ، سید عماد طباطبایی به عنوان گزینه مورد نظر حسن زاده برای شهردار شدن مطرح شد و زنگنه هم کاملا با این انتخاب موافق بود . در جلسات شورا ، بارها و بارها اسامی مختلفی به عنوان گزینه شهرداری مطرح می شد و این طور بیان می کردند که ما در حال بررسی 20 یا 30 گزینه برای شهرداری هستیم اما من در اینجا با قاطعیت بیان می کنم که تمام این گزینه ها غیر واقعی بود و اصلا چیزی به عنوان بررسی گزینه ها وجود نداشت چون چیزی به نام گزینه های شهرداری وجود نداشت . از همان اول که آمدند و گفتند ما از 40 نفر برنامه گرفتیم روی آقای شریعتی بسته بودند و برای سرگرم کردن مطبوعات و مردم رییس شورا می گفت ما در حال بررسی گزینه ها هستیم !

نادرترین جلسه شورا

به هر صورت ، سید عماد طباطبایی را به عنوان شهردار انتخاب کردند و جلسه رای گیری برای انتخاب وی برگزار شد. جلسه رای گیری در واقع جزو نادرترین و جالب ترین جلسات شورا بود. طباطبایی خودش را برای شهردار شدن آماده کرده بود و حتی ساکش را از تهران برای آمدن به اهواز و نشستن بر صندلی شهرداری بسته بود.

در جلسه رای گیری ، فلاحی مقدم برای اینکه وی شهردار نشود درخواست تنفس چند دقیقه ای کرد و با سبزعلی ، منجزی ، ممبینی مشورتی کرد و گفت که باید حیدر نجفی را برای شهرداری مطرح کنیم . فلاحی مقدم معتقد بود اگر نجفی مطرح شود زنگنه هم به او رای خواهد داد. در همان جلسه اسکندر زنگنه هم با این تصمیم موافقت کرد. پس از تنفس ، گفتند که نجفی هم گزینه است. رای گیری کردند و حیدر نجفی با 5 رای شهردار شد !

انتخاب عجیب نجفی

اولین شوک در اینجا وارد شد. با طباطبایی قرار و مدار شهرداری گذاشته بودند اما از کاغذهای رای گیری نجفی بیرون آمد ! درست یادم است که سر و صدایی در شورا ایجاد شد . آقایان سرمست و شاداب از انتخاب نجفی و رو دست خوردن حسن زاده از شورا بیرون آمدند.... البته حیدر نجفی گزینه مطلوبی برای شهرداری بود. هم نیروی وزارت کشور بود و هم ارتباط خوبی با استاندار داشت. فکر کنم سریع ترین حکم شهرداری برای نجفی زده شد و خیلی زود حکم اش از وزارت کشور آمد.

حسن زاده رودرروی نجفی

از همان ابتدا نجفی مثل سعید ممبینی یک مخالف سرسخت به نام حسن زاده پیدا کرد. حسن زاده در زمان شورا شاهکارهای زیادی داشت. در یک شب به 7 نفر می گفت که شما گزینه نهایی ما برای شهرداری هستی ! فقط یک رای می خواهی . برو آن رای را بگیر تا شهردار شوی ! یک بار حسن زاده می خندید و می گفت که فلانی به من زنگ زده و من هم به او گفتم شما شهردار می شوی !

البته حسن زاده آدم پیچیده ای بود و با یک تیر دو هدف را می زد. با این کار آن فردی که وعده شهرداری به او داده شده هر چه از دست اش بر می آمد برای گرفتن یک رای می کرد و برای گرفتن یک رای اعضای مخالف را کلافه می کرد. هدف دوم این بود که این فرد به خیال آنکه خودش شهردار می شود هر جا که می نشست و پا می شد شهردار را تخریب می کرد. البته این افراد عمدتا اشخاصی غیر مطرح و ناشناخته بودند.

آغاز استیضاح نجفی

پس از انتخاب نجفی ، فراکسیون چرخید و جدالی بین ممبینی و حسن زاده ، حسن زاده و فلاحی و ... شکل گرفت. اختلافات شدید شد و کم کم همان فاصله ای که بین شورا و شهردار سابق ( ممبینی) وجود داشت با نجفی نیز ایجاد شد. دعواهای بدی به وقوع پیوست به گونه ای که حتی کار به توهین نیز رسید. در جلسه سوال از نجفی ، حتی کار به یکسری بی احترامی ها کشیده شد. در آن جلسه ، عده ای برنامه ریزی شده به شورا آمدند و شعارهای تندی علیه نجفی دادند. تمام آن شعارها و آن افراد سازماندهی شده بودند. نمی خواهم بگویم چه کسی این ها را هدایت می کرد. به نوعی برنامه ریزی کرده بودند که با نجفی به شکل خاصی برخورد شود.

استیضاح نجفی دو سه ماه طول کشید و دلیل آن هم این بود که مثل قبل حاضر نبودند روی هر گزینه ای بیایند و نمی خواستند مثل قبل ریسک کنند و برگ استیضاح را به دست حسن زاده بدهند و حسن زاده هم با آن قابلیت خودش اوضاع را به نفع خود رقم بزند. این اعتماد وجود نداشت.

مطرح شدن شمسایی

استیضاح نجفی با ممبینی یک تفاوت داشت. قبل از استیضاح ، اعضای شورا نشسته بودند و مفصل برای انتخاب گزینه بعدی با هم صحبت کرده بودند و توافق کردند در همان جلسه استیضاح برای انتخاب شهردار جدید رای گیری کنند. برخی اعضا همچون فلاحی مقدم و منجزی اصرار داشتند که شمسایی شهردار شود. حسن زاده از ابتدا مخالف بود. به هر حال در جلسه رای گیری شمسایی با 8 رای شهردار شد. در این جلسه نجفی که قرار بود استیضاح شود به سفر حج عمره رفته و در جلسه غایب بود. زنگنه هم پس از بیان مطالبش در اعتراض به استیضاح جلسه را ترک کرد و به شمسایی رای نداد.

سنگ اندازی در تایید حکم

فرایند تایید صلاحیت و حکم شمسایی فرایند طولانی داشت. از استان رایزنی هایی صورت گرفته بود که وی شهردار نشود. با طولانی شدن فرایند تایید حکم ، بحث هایی شکل گرفت که از شمسایی گذر شود و گزینه ای دیگر انتخاب شود اما بالاخره حکم شمسایی در شب استیضاح کردان ( وزیر اسبق کشور) امضا شد و شمسایی به عنوان شهردار معارفه شد.

دو مرتبه استیضاح

شمسایی در اوایل هماهنگی خوبی با شورا داشت و در واقع اولین شهرداری بود که وقتی آمد مخالف چندانی نداشت . فقط زنگنه به او رای نداده بود. شورا هم بالاترین اختیارات را به او تفویض کرد اما به مرور زمان بین شمسایی و حسن زاده اختلافات اساسی به وجود آمد. سرمنشا این اختلافات هم برخی از پیمانکاران بودند و هم برخی از انتصابات. بخشی از این اختلافات هم بر می گشت به روحیات خاص شمسایی . روحیه شمسایی به گونه ای بود که زیر بار حرف شورا نمی رفت و محلی به شورا نمی گذاشت.

رفته رفته پروسه استیضاح شمسایی شکل گرفت . سبزعلی ، فلاحی مقدم و ممبینی مخالف استیضاح بودند . آرزو بابادی ، حسن زاده ، حمادی ، آلبوشوکه ، منجزی و زنگنه در طرف دیگر قرار داشتند. با هم قرار و مدار گذاشته بودند که منجزی شهردار شود. حسن زاده به هر قیمتی می خواست شمسایی را برکنار کند.

هیاهو بر سر رای اسکندر زنگنه

در این بین ، جلسات مفصلی تشکیل شد و اتفاقات متعددی افتاد. این ها آخرین بار ساعت 12 ظهر جلسه گرفتند و با هم بر روی استیضاح توافق کردند. ساعت 4 بعد از ظهر این آقایان سرمست از اینکه شمسایی حتما استیضاح می شود به جلسه شورا آمدند رای گیری انجام شد . حسن زاده با قاطعیت و خوشحالی هر چه تمام تر رای ها را  می خواند اما در کمال ناباوری ، زنگنه به استیضاح رای نداده بود !

در همان لحظه هیاهویی شورای شهر را فرا گرفت. حسن زاده زنگنه را به باد بد و بیراه گرفت. یک نفر روی میز رفت و با فریاد علیه زنگنه صحبت کرد. زنگنه با اسکورت نیروی انتظامی از شورا خارج شد و شب نیز در خانه اش نیروی انتظامی مستقر شد تا اتفاقی نیفتد. در یکی از جلسات آلبوشوکه دست خطی از زنگنه نشان داد که قسم خورده بود که موافق استیضاح است.

رو دست خوردن حسن زاده

اینجا دومین جایی بود که حسن زاده رو دست می خورد. در هر دو مورد زنگنه نقش حیاتی داشت. بعد از جلسه استیضاح و رای نیاوردن استیضاح ، شمسایی مواضع اش نسبت به شورا تندتر شد. البته استیضاح کنندگان هم ناامید نشدند و جلسات مفصلی ترتیب دادند. فضا به سمتی رفت که کسانی که به استیضاح رای منفی داده بودند از شمسایی فاصله گرفتند . دلیل این فاصله هم اجرایی نشدن برخی از پروژه ها بود. البته اعتراضاتی هم به برخی از نزدیکان شمسایی وارد بود.

نقش شهرداری در استیضاح

در این بین ، نقش نیروهای شهرداری برای استیضاح شمسایی به وضوح دیده می شد. اسناد شهرداری مرتبا خارج می شد و به دست مخالفانش می دادند. بالاخره استیضاح دوم شکل گرفت. این بار حسن زاده توانسته بود همه را با خودش همراه کند. اختلافی هم که بین آن ها به وجود آمده بود بر سر انتخاب شهردار بعدی بود که در نهایت بهرام نژاد را انتخاب کردند که البته حمادی، آلبوشوکه و زنگنه با این انتخاب مخالف بودند. اعتقاد من این است که برخی اعضای شورای شهر برای استیضاح شمسایی هماهنگی هایی را بیرون شورا انجام داده بودند. شفاف تر بگویم استاندار هم بدش نمی آمد که شمسایی استیضاح شود و به نوعی از برکناری وی راضی بود. شمسایی حتی فکر نمی کرد استیضاح شود البته وی در مقابل حسن زاده به هیچ وجه کوتاه نیامد و حاضر به معامله با او نشد. بالاخره شمسایی استیضاح شد و شورا ، بهرام نژاد را به عنوان شهردار و صفری را به عنوان سرپرست انتخاب کرد.

سیر انحلال شورای سوم

تا انحلال شورا و انتخاب کتانباف به عنوان شهردار ، اتفاقات متعددی روی داد. آمدن چمران و ارشادمنش به اهواز ، جلسات شورا با استانداری، مطرح شدن سید کریم حسینی برای شهرداری ، رد شدن آقای بهرام نژاد و .... از جمله مواردی بود که اتفاق افتاد. با رد شدن بهرام نژاد ، گزینه های مختلفی برای شهرداری مطرح شد. افرادی چون اقبال محمدیان ، سید کریم حسینی ، کتانباف و ... گزینه های شهرداری بودند.

چرا سید کریم شهردار نشد؟

در مورد شهردار نشدن سید کریم حسینی ، خانم احتشام زاده باعث شد شهردار نشود وگرنه رای می آورد و الان شهردار بود. استدلال خانم احتشام زاده این بود که سید کریم پزشک است . اما واقعیت این نبود ؛ مباحث سیاسی مطرح بود و نمی خواستند سید کریم رای بیاورد .

سید کریم تنها گزینه ای بود که این امکان را داشت که از شورا رای بگیرد و بتواند فضای آرامی را ایجاد کند. بعدها فشار زیادی آوردند که اقبال محمدیان شهردار شود ولی فلاحی مقدم زیر بار نرفت و سرسختانه مخالفت کرد. در مجموع شرایط به سمتی رفت و توافق صورت گرفت بین چمران ، فلاحی مقدم و ارشاد منش . فلاحی مقدم تن به انحلال شورا داد و آنان نیز قول دادند که کتانباف شهردار باشد.

فلاحی مقدم برای انتخاب کتانباف تن به انحلال شورا داد و بحثش هم توانایی وی نبود بلکه تصور می کرد کتانباف نیروی ارزشی و سالمی است دلیلش هم توصیه و تاکید برخی از دوستان زمان جنگ بود. برای انتخاب کتانباف، فلاحی مقدم و برخی دوستان دیگر با من مشورت کردند و من هم به همان دلایل دیدگاه فلاحی مقدم را داشتم. پیگیری های زیادی هم داشتم که بنا به دلایلی نمی خواهم به آن بپردازم.شک نکنید فرایند انتخاب کتانباف به این گونه بود و هر روایتی غیر این خلاف واقع است. جزئیات بیشتری نیز وجود دارد که می توانید از مهندس چمران و فلاحی مقدم بپرسید.

می خواستند شورا منحل شود

اعتقادم این است که می خواستند شورا منحل شود. در این بین نقش اسکندر زنگنه پررنگ بود . زنگنه کسی بود که باعث شد شورا منحل شود. امروز که به قضایا نگاه می کنم اعتقادم این است که بودن شورا بهتر از نبودنش است. به اعتقاد من ، یک شورای ضعیف حتی بهتر از این است که شورایی نباشد. ولی آن شورا با آن وضعیت ، بهتر بود منحل شود . الان که به ماجرا نگاه می کنم می بینم آن آقایانی که به نبود شورا تاکید داشتند حق داشتند و اشتباه فکر نمی کردند. اساسا شورا شده بود 6 نفر . نیامدن یک نفر باعث می شد شورا از حد نصاب بیافتد. در آن شورا هر کدام یک مدل فکر می کردند. خانم احتشام یک مدل فکر می کرد ، زنگنه یک مدل و آلبوشوکه هم یک مدل . حتی اگر می ماند و منحل نمی شد نمی توانست شورای خوبی شود. فلاحی مقدم رئیس وقت شورا خیلی سعی کرد که شورا منحل نشود ولی دیگر کار به یک جایی رسیده بود که خودش رضایت داد . وی می توانست با انتخاب یک نفر به عنوان شهردار ، شورا را حفظ کند اما تصمیم اش این بود که بیش از این نمی توان ادامه داد و شورا نمی تواند موثر واقع شود.

نقش شهرداری در انحراف شورا

من به عنوان کسی که 4 سال در شهرداری معاون بوده و زیر و بم شهرداری را می شناسد معتقدم به جز زمینه های فردی که برخی اعضای شورا داشتند و شورا را به انحراف کشاندند ، نقش شهرداری در انحراف شورا ، نقش پررنگی بود ؛ هم شهرداری و هم پیمانکاران وابسته به شهرداری .

باندهای مختلف در شهرداری

در شهرداری باندهای مختلفی وجود دارد که ارتباطات خانوادگی ، مالی و اقتصادی زیادی با هم دارد. این باندها منافع مشترکی دارند که بخشی از این منافع مشروع است و بخشی دیگر  نامشروع. این باندها به طرق مختلف برای شورا تصمیم سازی و نظر سازی می کردند. شما به عنوان عضوی از شورا می بینید که از چند کانال مختلف یک سری اطلاعات که مبنای غلطی دارد به شما می رسد.

بنابراین شما ناخواسته هدایت می شوید. خوب که به قضایا نگاه می کنید متوجه می شوید این کانال ها متفاوت اند اما منشا همه آن ها به یک جا بر می گردد. قاطعانه می گویم هیچ یک از 9 نفر شورا نمی تواند ادعا کند که تحت تاثیر این جریانات قرار نگرفته است .

در شهرداری چند باند داریم که به طور جدی به دنبال نقش آفرینی و تامین منافع به طرق مختلف هستند . گاهی وقت ها باید مدت ها در بین آن ها باشی تا این موارد را درک کنی. شهرداری قطعا و یقینا سیاسی ترین دستگاه اجرایی در استان خوزستان است. شما نمی توانی در شهرداری کسی را پیدا کنی که وابسته به این حلقه های به هم پیوسته نباشد. حتی نیروهای خدماتی هم از این امر مستثنی نیستند. این حلقه ها شکل گرفته و محکم است.

کاهش فساد بعد از آمدن کتانباف

البته هم اکنون فساد در شهرداری کاهش یافته و آن هم به دلیل روحیات،برخورد و ویزگی های خاص کتانباف است. البته نظارت دستگاه های نظارتی خارج شهرداری هم بیشتر و شدیدتر شده که امیدوارم سازمان بازرسی نظارت های دقیق تر منظم تر و کارشناسانه تری داشته باشد.

تحلیلی از انتخابات دوره چهارم شورای شهر اهواز

شما شک نکنید با آغاز به کار شورای چهارم فیتیله باندها بالا می رود و جریانات دوباره فعال می شوند. از همین الان به کسانی که وارد عرصه شورا می خواهند بشوند می گویم که باید برای برخورد با این باندها آمادگی داشته باشند وگرنه به سادگی ، پیچیده ترین و با تجربه ترین شان عین آب خوردن در دام گرداب هایی می افتند که آن ها برایشان فراهم می کنند و کاری می کنند تا اعضای شورا ناخواسته برای آن ها بازی کنند. این یک واقعیت است.

در شهرداری اهواز بدون اینکه شهردار اهواز بخواهد و بداند جریانات مختلفی دارند برای انتخابات شورا برنامه ریزی و ساماندهی می کنند.

یک دسته دیگر در انتخابات شورای چهارم ، آدم هایی هستند که تلاش می کنند با انتخاب یک شورای همراه ، شهردار شوند . دسته دیگر در انتخابات ، بخشی از پیمانکاران هستند که به طور مستقیم یا غیر مستقیم ورود پیدا کرده اند.

هزینه های میلیاردی

عده ای نیز از طریق دیگر قصد ورود به انتخابات دارند و هزینه های میلیاردی می کنند. این افراد بنا به دلایلی همچون نداشتن مدرک تحصیلی و ... نمی توانند وارد انتخابات شوند و یا می دانند تایید نمی شوند به همین دلیل بر روی گزینه های خاص سرمایه گذاری می کنند تا رای بیاورند. در واقع می خواهند آدم های خودشان را به شورا بفرستند.  مردم به نامزدهایی که هزینه های سرسام آور تبلیغاتی دارند حساس باشند.

یقینا هزینه های میلیاردی برای به دست آوردن کرسی نمایندگی شورای شهر، نماینده را از وظایف اصلی و احقاق حقوق شهروندان باز داشته و به سمت گیری منافع و اغراض شخصی و گروهی سوق می د هد. جریانات سیاسی هم در انتخابات فعال اند ؛ هم اصلاحات و هم اصولگرایان . ائتلافات عجیب و غریبی دارد شکل می گیرد.

خطر بزرگی که استان خوزستان را تهدید می کند این است که به جای این که دنبال شایسته سالاری باشیم دنبال فامیل و یا قومیت ها می رویم. باید دنبال عده ای رفت که شایستگی و توانایی بیشتری برای ورود به عرصه شورا دارند.  عده ای فقط دوست دارند کاندیدا شوند و عشق انتخابات دارند. هر جا پای انتخابات است پای آنان نیز در میان است : انتخابات شورای شهر ، مجلس ، نظام پزشکی ، نظام مهندسی و انتخابات مدیر ساختمان !  هرجا که می گویند انتخابات است شرکت می کنند. آخر این چه استدلالی دارد !

هنر نیست که به هر نحوی بخواهی از ملت رای بگیری. اگر هدفت خدمت است عرصه شورا یک چیز است عرصه نماینده مجلس یک چیز است ، عرصه نظام مهندسی چیز دیگری است. این ها با هم چه سنخیتی دارد ؟ اگر بگذارند در انتخابات صنف دام پزشکی هم شرکت می کنی !

شورا آدم خود رای نمی خواهد

امیدوارم مردم آگاهانه در انتخابات شرکت کنند و به افراد توانمند و متقی رای بدهند. شورا مثل مجلس نیست که کسی بگوید من یک نفرم ! شورا آدم خودرای و تک مضراب نمی خواهد. در شورا باید در کنار هم باشند با هم تعامل داشته باشند تا شهر توسعه پیدا کند .

اگر قرار است کسی بیاید بگوید حرف من و لاغیر .... این که نمی شود خاصیت شورا. این است که از یک جایی به بعد باید به نظر دیگران احترام بگذاریم و تمکین بکنیم ولو این که سلیقه ما نیست.

شورای بعدی اگر می خواهد موفق باشد باید در وهله اول افرادی عضو شوند که دنبال منافع شخصی نباشند و در وهله دوم باید آدم هایی بیایند که به مقوله مدیریت شهری آشنا باشند.

نشریه راوی خوزستان / موسی شاعری / معاون سابق فرهنگی شهرداری اهواز


comment
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
انتشار یافته: ۱
comment
comment
فاطمه صادقیان
|
-
|
۰۵:۵۵ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۹
comment
0
0
comment با سلام حضور سرور گرامی آقای شاعری
جالب و منطبق برواقعیت ها نوشتید. خاطرات چند سال حضور در جلسات شورا(به عنوان خبرنگار)برایم زنده شد.ای کاش این داستانها دیگر تکرار نشود و اعضاء شورای آینده ازموقعیتشان برای پیشبرد منافع شخصی استفاده نکنند.
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار