شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۷۹۱
تاریخ انتشار: ۲۷ فروردين ۱۳۹۱ - ۰۷:۲۱

 

سرانجام آب گوارای اشترانکوه و سرشاخه های دز از دو استان محروم و رنج دیده خوزستان و لرستان برای مصرف کشاورزی و صنعت و شرب به گلپایگان و قم رسید. و مبلغی در حدود 1000 (هزار) میلیارد تومان ناقابل برای آن هزینه شد و در این راستا شکر خدا هیچ گونه مسئله و مشکلی پیش نیامد. ماه ها پیش نمایندگان محترم خوزستان در مجلس در خصوص این سرقت آبی دادِ سخن سردادند و ضمن دفاع از حق طبیعی مردم این خطه، خلایق برای شان اسپند دود کردند و به آنها امید بستند غافل از اینکه این جنگ های زرگری جز پاشیدن خاک در چشم مردم نیست.

هنوز حافظه تاریخی استان هم جوار یعنی لرستان، فراموش نشده است که پتروشیمی اراک طرحش حتی در حدود درود یا دشت سیلاخور اعلام و کلنگش نیز به زمین زده شد اما خوش خدمتی و بی لیاقتی نماینده ی وقت خرم آباد دو دستی آن را به اراک پیشکش نمود و آب از آب تکان نخورد.

در همین استان چند بار مبالغ هنگفتی به دلیل عدم نیاز به مرکز عودت داده شده تا مردم آن سامان روز به روز فقیرتر، عقب مانده تر و مظلوم تر واقع شوند و صدالبته صبورتر!! آن هموطنان عزیزتر از جام و خونشان رنگین تر از ما ! مشکل نداشته باشند ما را بس ! اگر آب سرچشمه های دز و اشترانکوه به مذاقشان خوش نیامد. دریاچه ی گهر هم هست که از همان ارتفاع دو هزارمتری با چندصدکلیومتر لوله 70 اینچ دو قبضه، سفارشی به قدوم مبارکشان سرازیرکنیم. اصلاً گور پدر بودجه و پول ! فردا پس فردا هم عزیزان رفسنجان و کرمان هم بلانسبت مردم به ریشمان پوزخندی زده و مابقی آب این دیار را به یغما برده و به جشن و پایکوبی خواهند پرداخت.

هم اینک کارون بوی تعفنش برخاسته و آدم را فراری می دهد. دیگر کارون توانایی راندن فاضلاب های وارد شده به آن را ندارد که پس آن و فاضلاب 16 بیمارستان و درمانگاه هم قوز بالا قوز شده و هزاران میکروب ناشناخته و کشف نشده در آن روزانه نوش جان می شود. هر انسان با شرفی که گذرش به شهر مسجدسلیمان بیفتد از فقر و درماندگی مردم این شهر که قرنی است روی نفت و گاز سکنی گزیده اند جز بوی تعفن گاز و آلودگی هوا نصیبی نبرده و سایه شوم بیماری های اجتماعی نفس این شهر را مسدود کرده است.

بغضش می ترکد شهر آبادان که کمترین معتاد موجود را داشت هم اکنون چه در شهر و چه در حاشیه خانواده هاست که بر اثر این پدیده منفور متلاشی شده و در بدترین شرایط موجود در فلاکت به سر برده و آینده ای تیره و تار در انتظار فرزندانشان به کمین نشسته است. شهرهای دیگر نیز به همین ترتیب. اهواز که مرکز استان می باشد دریغ از پنجاه متر آسفالت مناسب. دریغ از هزاران درد بی درمان که ذکرشان مثنوی هفتاد من می شود. از بی تدبیری و ناکارآمدی برخی از مسئولان و مدیران بعلت عدم برنامه ی توسعه گرا از اقتصادی تولید محور و آموزش و پرورشی دانایی محور خبری نیست والله اعلم که کی هویت فرهنگی مردم این دیار باز تولید شود و گام های بلندی در حوزه های شعر و موسیقی برداشته شود. برنامه  منسجم توسعه ی متوازن، هماهنگ با برنامه های چشم انداز بیست ساله که بر اساس این برنامه، برای همه ی ظرفیت ها و قابلیت های استان مدیران دولت خدمتگزار که از سال 85 روی کار آمدند نه تنها چاره اندیشی نشد بلکه با بی تدبیری و نداشتن دانش مربوطه سال ها استان را به سیری قهقهرایی سوق داده که هیچکس گناه آن را به گردن نمی گیرد. قانونی که از مرکز صادر می شود در استان به بایگانی حبس می شود. مثلا در خصوص حضور افرادی به عنوان پیمانکار در شهرداری ها، سازمان آب و برق و ارگان های دیگر بخشنامه ها صادر شد که پیمانکاران ضمن تسویه حساب با کارگران از آنها خلع ید شود اما شوربختانه شرکت هایی هستند که هنوز هفت ، هشت ماه و بعضاً سه چهارماه حقوق دریافت نکرده اند.

برخی از پیمانکاران  محترم که دست به سیاه و سفید نمی زند احجاف به  کارگران کافی نیست که حقوقش را هم به حساب خود واریز کرده تا سودی هم از بابت آن به غنیمت بگیرد. زندگی اعیانی و ماشین های مدل بالایشان حکایت از پشتوانه  و اهرم نیرومندی می کند که حامی آنهاست والا چرا علیرغم دستور دولت وجود نامیمون آنها همچنان سبب ساز نارضایتی و رنج و مشقت کارگران گردیده است. سازمان آب کارگرانش ماه چهارم می باشد که از حقوق شان خبری نیست. جناب پیمانکار هم آفتابی نمی شود و توسط عوامل خود فقط وعده ی امروز و فردا می دهد. به راستی انسانی که فقر و بدبختی این قشر شریف کارگر را مشاهده می کند و منافع خود را ترجیح می دهد می توان در زمره انسانیت و داشتن خصائل انسانی به شمارش آورد. کارگران شهرداری که سخت ترین و دشوارترین وظیفه نظافت شهر را به عهده دارند بدون شک در پایان کار جسم نیمه جان خود را به خانه می کشانند و آنگاه پیمانکاری قلدر بعد از ماه ها که نصفه نیمه حقوقشان را پرداخت می کند. انگار از جیب خود و یا به عبارتی صدقه به آنها می دهد.

کارگرانی که به علت کار سخت و زیان آور سخت ترین بیماری ها در انتظار آنهاست از حلقوم آنها لقمه را بیرون کشیدن کار ناجوانمردانه ای است که فقط از آدم های قسی القلب برمی آید. پیشایش ضمن گرامی داشت روز جهانی کارگر امید است که مطالبات این قشر شریف پرداخت شود.

 


نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار