امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان - هوشنگ نوبخت : مدت هاست که بواسطه ی بیماری چند تن از نزدیکان ، پایم به فضاهای ناخوشایند بیمارستانی اهواز باز شد ، یکی از مکان هایی که مردم همیشه دعا میکنند که خدا نکند ، کسی بدانجا مسیرش بیفتد و الحق که چه دعای قشنگی و البته تقریبا غیر ممکنی .
طی این مدت متوجه مشکلات و معضلاتی در روند درمان در استان
و بخصوص اهواز شدم که بارها و علیرغم میل باطنی
ام تقاضا کردم که چنانکه روزی شرایط من به
جایی رسید که مجبور شوم به این مراکز بیایم ، وصیت و نصیحت میکنم که در منزل و بدون
مراجعه به بیمارستان ، جان بدهم ولی تن به این شرایط که همان مرگ تدریجی تر و بسا دشوارتر
است ، ندهم .
همه مستحضرید که امید اول مردم
محروم اهواز و حتا استان ، مراکز آموزشی درمانی امام . گلستان و رازی است .
مراکزی که بواسطه ی آموزشی بودن
و استفاده از تعرفه ها ی دولتی و بیمه های مختلف ، کمترین هزینه را نسبت به مراکز خصوصی
دیگر دریافت میکنند
.
بیش از ۳۲ ایراد
اساسی و فاجعه بار را در حضور چند روزه ام در این مراکز ، یادداشت نمودم که هر کدامشان
میتواند باعث عذر خواهی و استعفای مسئولین این مراکز و البته متولیان مربوطه در دانشگاه
علوم پزشکی باشد .
حال چرا با وجود فضای کم ، پرترافیک
، کمبود تخت ، کمبود پزشک و متخصص ، نداشتن وضعیت بهداشتی اولیه ، عدم توجه و مراقبت
کافی از بیماران ، عدم برخورد مناسب حراست و گاه پرسنل با بیماران و همراهان ، ضعف
محرز پزشکان و پرستاران جوان و دانشگاهی در آموزش و اجرا ، تنها گوشه ای از مواردی است که باید کسی جسارت پیدا
کند و پاسخگوی افکار عمومی و سلامت مردم اهواز و استان باشد .
در شرایط مراکز و بیمارستانهای به اصطلاح دولتی که قرار بگیری و متوجه بشوی که بیمار عزیزت دارد جلوی چشمانت از دست میرود ، مجبور می شوی حتا اگر قالی زیر پایت را هم فروخته ای ، به بخش خصوصی مراجعه کنی ، غافل از اینکه ( باید برون کشید از این شهر رخت خویش ) و اینکه در فضای در مانی به اصطلاح خصوصی و بی در و پیکر اهواز هم ، شرایط چندان مساعدتر از فضاهای دولتی نیست
تعرفه های مختلف و گران قیمت
و البته متغیر ، مطب های نامناسب ، تشخیص های اشتباه ، دارو نویسی کیلویی ، اعزام و
پاسکاری به پزشکان دوست و رفیق ،
ترغیب به عمل های جراحی خطرناک و نالازم ، همگی گوشه ای از مشکلات و معضلات مطب ها
و پزشکان بخش خصوصی اهواز هستند که هیچ معیار و مبنایی هم برای پاسخگویی ندارند . آیا به نظر شما و قوانین طبابت
در دنیا و البته حقوق بشر و سازمان ملل و یونسکو و انسانیت و شرافت و قسم پزشکی ، بخش
دولتی و بیمارستان های عمومی یعنی محلی برای آزمون و خطا روی بیمارها و انسان ها ؟ یا بخش خصوصی ، یعنی اینکه همه
چی آزاده و همینه که هست و اگه دوست داری ، بسم ا... و دوست نداری ، برو بمیر ؟! اینکه باید به جامعه پزشکی احترام
گذاشت ، شکی نیست
. جامعه ی قابل احترامی که زحمت
کشیده اند ، درس خوانده اند ، زحمت کشیده اند
و پس از لطف و معجزه ی خداوند ، امید همه ی مردم هستند برای بازگشت به سلامتی
و زندگی . جامعه ی تحصیلکرده ای که قسم
خورده اند برای طبابت سالم و توجه به مردم و اخلاص در کار و تلاش برای رفاه و سلامت
مردم . اما آیا چند درصد از جامعه ی
پزشکی حال حاضر را می شناسید ، که تصور می کنید ، پس از مراجعه ی هر بیمار ، قسم پزشکی
شان ، یادشان می آید ؟ اما آیا اگر با خودمان و جامعه
مان و مسئولین مان و شرایط موجودمان روراست
باشیم ، طبابت را در سطح جامعه محرز تر و واقعی تر می بینیم یا تجارت
را ؟ پاسخ این سوال و دغدغه ام را
واگذار میکنم به همه ی کسانی که مسیرشان به بیمارستانها و مطب ها افتاده است . پاسخ این سوال را واگذار میکنم
به مسئولین مراکز ودانشگاه علوم پزشکی و به کسانی که قالی زیر پایشان را فروخته اند
تا تنها مریضی عزیزشان را نه درمان بلکه فقط تشخیص بدهند . و پاسخ این سوال را واگذار میکنم
به پزشکانی که قسم خورده اند برای طبابت و
روی آورده اند به تجارت آنهم به قیمت سلامتی کسانی که محتاج نان شب اند . و درود می فرستم به شرف و وجدان
و سواد پزشکانی که از جان مایه می گذارند برای بیمارشان . و بیش از پیش وقت می گذارند
. و پول ویزیت را حذف کرده اند و انسانیت را صیقل داده اند و از قضا ، کم هم نیستند
و دعای خیلی ها بدرقه ی راهشان و کارشان است .