شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۸۸۹۰۶
تاریخ انتشار: ۰۴ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۶:۲۲
یک‌سال از انتخابات دوازدهمین دوره ریاست‌جمهوری می‌گذرد و نامزدهای این انتخابات هرکدام نوعی از مواجهه را با دولت برگزیده‌اند
آیت وکیلیان ـ شهروند| یک‌سال از انتخابات ریاست‌جمهوری ٩٦ گذشت؛ انتخاباتی که در آن نزدیک به ٤٢‌میلیون نفر از واجدان شرایط رأی به پای صندوق‌های رأی رفتند و درنهایت حسن روحانی نامزد جریان اصلاح‌طلب ـ اعتدالگرا با کسب نزدیک به ٢٤‌میلیون رأی، دور دوم انتخاب خود بر پاستور را تثبیت کرد. انتخاباتی که به گفته تحلیلگران یکی از رقابتی‌ترین و پرشورترین انتخابات در تاریخ سیاسی جمهوری اسلامی بود. 

حضور دو رقیب جدی و سرسخت از اردوگاه اصولگرایان تنور انتخابات را داغ کرده بود؛ چرا که اصولگرایان و رسانه‌های همسو با آنان از دو‌سال قبل از برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری نیز این شائبه را در اذهان عمومی راه انداخته بودند که حسن روحانی نخستین رئیس‌جمهوری در تاریخ جمهوری اسلامی خواهد بود که دوره ریاستش بر پاستور «تک دوره‌ای» خواهد بود. این ادعاها و حمله‌های بی‌امانی که منتقدان روحانی در طول چهار‌سال نخست به او و دولتش به راه انداخته بودند، موجب شده بود که فرآیند انتخابات با التهاب بیشتری برگزار شود. 

انتخابات در پی مناظراتی داغ برگزار شد و پس از آن سیدابراهیم رئیسی مهمترین رقیب رئیس‌جمهوری وقت در نبود محمدباقر قالیباف توانست نزدیک به ۱۶‌میلیون رأی کسب کند اما دو کاندیدای دیگر یعنی سیدمصطفی میرسلیم و سیدمصطفی‌هاشمی‌طبا روی هم یک‌میلیون رأی هم نداشتند و حتی دومی، خودش هم به روحانی رأی داد.

انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم شش کاندیدا داشت که درنهایت اسحاق جهانگیری به نفع حسن روحانی و محمدباقر قالیباف به نفع سیدابراهیم رئیسی کنار رفتند تا درنهایت چهار نفر که مشخص بود دو نفرشان رقبای اصلی و جدی هستند در ۲۹اردیبهشت در انتظار آرای مردم بنشینند. 

انتظاری که به سر رسید و حسن روحانی برای بار دوم راهی پاستور شد. اکنون که یک‌سال از آن زمان گذشته، شاید برای مردم جالب توجه باشد که رقیبان کاندیدای پیروز به چه مشغولند؟ سرنوشت سیاسی آنها چه شده است؟ آیا رقیبان روحانی همچنان منتقد دولت مستقر باقی مانده‌اند یا رویکرد مسامحه را پیش گرفته‌اند؟ در این گزارش به این مسأله پرداخته‌ایم که رقیبان دیروز، امروز چه سیاستی اتخاذ کرده‌اند.

محمد باقر  قالیباف
منتقد پدرخوانده‌های اصولگرا

محمدباقر قالیباف یکی از رقیبان جدی حسن روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری ٩٦ بود؛ قالیباف در همان ابتدا با تقسیم‌بندی رقیبان خود به دو دسته ٤ درصدی‌ها سعی کرد که از خود یک برندینگ فردی در آن کارزار سیاسی بسازد. اما همه عملیات روانی و سخنان تندی که او نمایندگی می‌کرد، منجر به خلق برندینگی از او نشد و اتفاقا عکس آن اتفاق افتاد. قالیباف با آتش توپخانه‌ای که از همان ابتدا راه انداخت، جایگاهش به گونه‌ای تنزل کرد که اتاق فکر اردوگاه اصولگرایان تصمیم گرفت تا او را متقاعد کند که به نفع ابراهیم رئیسی کنار بکشد. 

درنهایت او از عرصه انتخابات کنار کشید اما بعدها مشخص شد که خود او راضی به این کناره‌گیری نبوده است؛ این‌گونه بود که چند صباحی از پیروزی حسن روحانی نگذشته بود که طی بیانیه‌ای که مضمون آن تبیین فرمی جدید از «نواصولگرایی» بود، به بزرگان این جریان حمله کرد و همچنین به صورتی مشخص تشکل انتخاباتی «جمنا» را زیر سوال برد.

 قالیباف در آن یادداشت از «خود انتقادی» و تشکیل جریان «نواصولگرایی» سخن گفت. یادداشت قالیباف در زمانی نگاشته شد که شایعات فراوانی حول شغل آینده وی مطرح شده بود؛ ازجمله این مشاغل می‌توان به «ستاد اجرایی فرمان ١٠ امام(ره)»، «بنیاد مستضعفان و جانبازان»، «قرارگاه خاتم‌الانبیا» و «معاونت اقتصادی آستان قدس رضوی» اشاره کرد. پست‌هایی که با گذشت یک‌سال هیچ‌کدام به او نرسید. زمانی که کلید شهرداری تهران را به محمد علی نجفی داد، برخی اصلاح‌طلبان همچون موسوی‌خوئینی‌ها خواستار حفظ حرمتش شده بودند و از شهردار جدید درخواست شده بود که گزارشی از عملکرد قالیباف ارایه نکند، درخواستی که البته مورد توجه نجفی قرار نگرفت و او بعد‌ها گزارشی از تخلفات و فساد‌ها در دوران شهرداری محمد باقر قالیباف منتشر کرد که جنجال فراوانی به پا کرد. 

گفت‌وگوی اخیر قالیباف با روزنامه خراسان نشان داد که او همچنان بر موضع انتقادی خود که بعد از کناره‌گیری اجباری از انتخابات مطرح کرد، ایستاده است. 

شهردار پیشین تهران در این گفت‌وگو با انتقاد از مشی «جمنا» گفته که «آن سه‌هزار نفری که در مجمع جمنا بودند فکر می‌کردند باید نظر خودشان را بگویند، ممکن است من یک نظر شخصی داشته باشم، ولی وقتی جامعه و جهت‌گیری‌ها را ببینم ممکن است به تصمیم دیگری برسم. این ایراد در جمنا مشهود بود.» قالیباف همچنان دل پر دردی از «پدرخواندگان اصولگرایی» دارد، چنانچه در همین گفت‌وگوی اخیر خود با انتقاد از آنان گفته که «منظور همان کسانی هستند که ممکن است در مرکزیت جریان اصولگرا باشند و بگویند ما یک تصمیمی گرفته‌ایم و همه باید گوش کنند.» شهردار سابق تهران با صراحت تمام از «دیکته کردن» در این جریان می‌گوید که به گفته او «ضعف جدی اردوگاه اصولگرایی است».

 قالیباف از این‌که «پیشکسوتان اصولگرا نیازی نمی‌بینند حرف بقیه را گوش کنند» گلایه کرد و در این مورد اذعان کرده که «گفت‌وگو بین اصولگرایان باید از متن جریان بالا بیاید.» قالیباف از نبود گفت‌وگو بین جریان اصولگرایی و نگاه از بالا به پایین سخن می‌گوید با این مضمون که «گفت‌وگو بین همه اتفاق بیفتد. یعنی افراد را به پیشکسوت و آماتور تقسیم نکنند. درست است که انصاف و عقل حکم می‌کند آماتور‌ها و تازه وارد‌ها به حرف پیشکسوت‌ها بیشتر توجه کنند، اما معنای این حرف این نیست که فرد پیشکسوت نیازی به گوش دادن ندارد.» 

قالیباف به روزنامه خراسان در پاسخ به این سوال که قرار است چه کار کند، گفته که «همین دیروز در منزل اتفاقی به جلد مجله همشهری برخوردم که جمله‌ای از من تیتر کرده بود و پاسخ سوال شما بود! به نقل از من نوشته بود که «تا زنده هستم جهادی کار می‌کنم، مهم نیست کجا هستم.» قالیباف اکنون به عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام در آمده است. اما شواهد نشان می‌دهد او سعی دارد که جریان تازه‌ای را در عرصه سیاسی ایران به نام «نو اصولگرایی»   نمایندگی کند.

سیدابراهیم رئیسی
 همچنان منتقد جدی دولت

سیدابراهیم رئیسی نیز ازجمله جدی‌ترین رقیب حسن روحانی در انتخابات‌سال گذشته بود. چهره‌ای که جریان اصولگرایی هم بر روی آن به یک وفاق تشکیلاتی رسید.

 رئیسی درنهایت نزدیک به ۱۶‌میلیون رأی کسب کرد. این تعداد رأی اعتمادبه‌نفسی به رئیسی داد که باوجود این که مدت‌هاست از فضای انتخابات گذشته، همچنان رویکرد انتقادآمیز خود از دولت را حفظ کرده است. رئیسی همچنان در موضوعات مختلف به دولت انتقاد می‌کند. شاید جدی‌ترین رویکرد انتقادآمیز او علیه دولت را آن گونه که رسانه‌ها منتشر کردند مربوط به اعتراضات دی‌ماه ‌سال گذشته بود که کانون آن از مشهد آغاز شد.

 در آن اعتراضات شعارهایی علیه دولت سر داده شد و درنهایت بسیاری از تحلیلگران به این نتیجه رسیدند که این اعتراضات به دلیل حضور رئیسی و آیت‌الله علم‌الهدی در این شهر نمی‌تواند بی‌ارتباط باشد.

انتقادات رئیسی از دولت مدام ادامه داشته است؛ چندی پیش بود که او در  ماجرای مالیات آستان قدس گفت که «خدا نگذرد از آن کسی که ‌شبهه مالیات آستان قدس ‌را در ذهن‌ها ایجاد کرد.» سید ابراهیم رئیسی در نشستی که دهم اردیبهشت‌سال جاری با دانشگاهیان در دانشکده علوم دانشگاه فردوسی مشهد داشت، در پاسخ به سوالی درباره مالیات‌های آستان قدس، گفت: «مالیات آستان قدس تا ۳۵‌سال به امر امام(ره) بود که آستان قدس رضوی و شرکت‌های تابعه از مالیات معاف خواهند بود.» رئیسی با شبهاتی که در بحث مالیات آستان قدس مطرح شده، همچنان از تولیت متبوع خود دفاع می‌کند و می‌گوید: «چرا یقه سفیدانی که مالیات پرداخت نمی‌کنند را نمی‌گویید؟ چرا از افرادی که فرار مالیاتی دارند چیزی نمی‌گویند؟ کارمند دانشگاه فردوسی و فلان دستگاه اول مالیات می‌دهد اما فلان فرد که درآمد نجومی دارد فرار مالیاتی می‌کند.»

او در جریان سفر اخیر رئیس‌جمهوری به خراسان آن‌چنان که مرسوم است تولیت آستان قدس در مراسم استقبال و سخنرانی‌های رئیس‌جمهوری حاضر باشد برای آن‌که با رقیب خود مواجه نشود، ترجیح داد به تهران سفر کرده و از نمایشگاه کتاب بازدید کند. 

حتی آیت‌الله علم‌الهدی، پدر زن او نیز از استقبال از رئیس‌جمهوری امتناع کرد. رئیسی این روزها عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام هم هست و در جلسات این مجمع با چند صندلی فاصله از حسن روحانی می‌نشیند. 

سفرهای استانی رئیسی همچنان ادامه دارد و برخی سخنرانی‌های انتقادی‌اش نشان‌دهنده عزم او برای حضور در انتخابات آینده است آن هم با پشتوانه رأی ١٦ میلیونی که در انتخابات ۹۶ کسب کرد، به‌خصوص که او در بیانیه پس از شکستش هم تلویحا به این موضوع اشاره کرده است: «رأی قریب به ۱۶‌میلیون ایرانی خواهان تغییر، سرمایه‌ای مهم و پشتوانه‌ای عظیم است که به‌ هیچ وجه نمی‌توان آن را در عرصه سیاسی و تصمیم‌گیری کلان کشور نادیده گرفت. اینجانب با اتکا به همین پشتوانه مردمی، همه ظرفیت‌ها را برای پیگیری مطالبات مردم در مبارزه با فساد و تبعیض و تحکیم ارزش‌های انقلاب اسلامی به کار خواهم بست و هر اراده و تلاشی در دولت آینده با این جهت‌گیری را مورد حمایت قرار خواهم داد و همواره زبان گویای محرومان خواهم بود.»

رئیسی رویکرد انتقادات‌آمیز خود نسبت به دولت را از ناحیه برجام نیز ادامه داده است؛ چنانکه همین دیروز در مراسم تکریم و معارفه رئیس دانشگاه بین‌المللی امام رضا(ع) در این مورد گفت: نباید جامعه را اسیر دست برجام و غیربرجام کرد. ایران ظرفیت متراکمی از نیروی انسانی جوان و فرهیخته دارد؛ نباید این کشور و ظرفیت‌های عظیمش را اسیر دست برجام و غیربرجام کرد، به‌گونه‌ای که با یک اخم آمریکا و اروپا جا بخوریم و احساس کنیم عرصه بر ما تنگ شده است.» رئیسی با بیان این‌که جامعه ما، جامعه‌ای پرتلاش و بالنده است که با استفاده از ظرفیت‌های عظیم آن می‌توان گام‌های بلندی برداشت، بیان کرد که «نباید این جامعه را اسیر برخی توهمات کرد.» تولیت آستان قدس رضوی در طول این یک‌سال که از انتخابات گذشته، چندین سفر استانی انجام داده و حتی سفرهایی نیز به لبنان و جمهوری تاتارستان روسیه داشته تا نشان دهد حوزه فعالیت‌هایش تنها محدود به داخل نیست.

‌سیدمصطفی میر‌سلیم
 منتقد به شیوه «پرسیدن سوال»

معرفی ‌سیدمصطفی میر‌سلیم به‌عنوان کاندیدای حزب مؤتلفه اسلامی برای انتخابات ریاست‌جمهوری ‌سال گذشته یک خبر غافلگیر‌کننده بود؛ این غافلگیری به این دلیل نبود که موتلفه از وزن بالایی برخوردار بود یا فرد معرفی‌شده رقیب قدرتمندی برای رئیس‌جمهوری روحانی به حساب می‌آمد، بلکه بیشتر به این سبب است که سال‌ها بود از وی خبری نبود. 

میرسلیم در این سال‌ها بیشتر سرگرم پروژه موتور ملی در یک شرکت بزرگ خودروسازی بوده و به جز جلسات حزب متبوع و مجمع تشخیص مصلحت نظام حضور پررنگ سیاسی نداشت. نکته جالب درباره میرسلیم اما یک فاصله ٣٦ساله برای آمادگی در تصدی مدیریت اجرایی بود. ٣٦‌سال قبل و در مرداد ١٣٥٩ اولین رئیس‌جمهوری (‌ابوالحسن بنی‌صدر) قصد داشت او را به‌عنوان نخست‌وزیر معرفی کند، اما پس از چند روز که فضای مجلس را مساعد ندید، این پیشنهاد را پس گرفت. نه که افکار او به بنی‌صدر نزدیک باشد، اما همین که گزینه اصلی حزب جمهوری اسلامی نبود، برای رئیس‌جمهوری کفایت می‌کرد.

 او در آن زمان رئیس شهربانی کل کشور بود و به خاطر سال‌هایی که در فرانسه اقامت داشت و تحصیل می‌کرد، با بنی‌صدر آشنایی داشت، هر چند به لحاظ فکری به حزب جمهوری اسلامی نزدیک بود. نکته جالب توجه کاندیداتوری میرسلیم به این دلیل بود که ٣٦‌سال بعد درحالی معرفی شد که خود مؤتلفه هم مطمئن نبود که نامزد نهایی ائتلاف اصولگرایان باشد.

 مصطفی میرسلیم به خاطر چهره و پوشش خاص و کم‌حرفی و قبول مسئولیت‌های نامرتبط با تخصص دانشگاهی مانند ریاست شهربانی و وزارت ارشاد قدری رازآلود به نظر می‌رسید و از این نظر معرفی او جالب بود. اتفاقات جالب توجه حول محور سیدمصطفی میرسلیم در انتخابات‌ سال گذشته کم نبود؛ یک مورد این بود که حاضر نشد به نفع رئیسی از انتخابات ۹۶ کنار برود.

 هرچند مشخص بود رأی چندانی نخواهد آورد، اما ترجیح داد به مبانی حزبی موتلفه پایبند بماند. او اکنون عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی است. میرسلیم در این یک‌سال همانند ایام انتخابات منتقد سرسخت روحانی بوده و تلاش کرده در سخنرانی‌هایش به مشکلات کشور اشاره و همچنان سوالاتی را در زمینه نحوه اداره کشور مطرح کند.

 میرسلیم همچنین اظهارات زیادی هم درباره حمایت از کالای داخلی و اقداماتی که دولت باید در این زمینه انجام دهد، داشته است. این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام درحالی‌که بسیاری از دولت‌مردان امیدوارند با خروج آمریکا از برجام، با پایبندی اروپایی‌ها این توافق پایدار بماند، در آخرین اظهارنظر خود گفته که «برجام دیگر پا نخواهد گرفت و اظهارات مثبت مقامات سیاسی اروپا مانع احتیاط و امتناع اقتصادیون آنها نخواهد شد.»

سید مصطفی‌ هاشمی‌طبا
همچنان حامی دولت

اگرچه سابقه حضور مصطفی ‌هاشمی‌طبا، در سطح اول سیاست ایران به حضور در کابینه محمدجواد باهنر و دولت اول میرحسین موسوی به‌عنوان وزیر صنایع بازمی‌گردد، اما نام‌ هاشمی‌طبا بیشتر به‌عنوان رئیس سازمان تربیت‌بدنی در دولت دوم‌ هاشمی‌رفسنجانی و دولت اول محمد خاتمی در یادها مانده است. 

او همچنین دو دوره رئیس کمیته ملی المپیک ایران بوده است؛ یک‌بار از ‌سال ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۷ و بار دیگر از‌ سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۳. او با ۷۱‌سال سن از تمامی نامزدهای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری ایران مسن‌تر بود، جزو سیاستمداران باسابقه ایران محسوب می‌شود. در کنار بهتر شدن رابطه بین ورزش ایران با جهان، یکی از بخش‌های برجسته عملکرد مصطفی ‌هاشمی‌طبا (در کنار فعالیت‌های فائزه ‌هاشمی، دختر اکبر‌ هاشمی‌رفسنجانی) به‌عنوان رئیس سازمان تربیت بدنی توجه بیشتر به ورزش زنان بود. 

وی پیشتر به خبرآنلاین گفته بود که «دقیقا ورزش بانوان و احیای آن مدیون آقای ‌هاشمی است.»‌ هاشمی‌طبا که از بنیانگذاران حزب کارگزاران سازندگی بود، با وجود حمایت حزب از محمد خاتمی، وارد رقابت با رئیس خودش شد.

 تصمیمی که گفته می‌شود منجر به کنار گذاشته شدن او از حزب کارگزاران شد. سیدمصطفی ‌هاشمی‌طبا در انتخابات گذشته نشان داد که تنها برای مطرح کردن مواضعش پا به این عرصه گذاشته است، چراکه در روز انتخابات هم با وجود این‌که کنار نکشیده بود، اما خودش به روحانی رأی داد و اخیرا هم در گفت‌وگویی بیان کرده است که اگر‌ سال ۹۶ تکرار شود باز هم به روحانی رأی خواهد داد. او در این گفت‌وگو از اقدامات دولت روحانی حمایت کرده که «با توجه به این‌که ما درحال حاضر با دشمنان و دنیای استکبار روبه‌رو هستیم و با آنها درگیریم، دولت با وجود تلاش خود نمی‌تواند به اهدافش دست پیدا کند، از این‌رو دولت در شرایط امروز یک روال عادی و طبیعی را انجام می‌دهد.»

اسحاق جهانگیری؛ مرد نخست دولت

یکی از کسانی که ورود او به ساختمان فاطمی برای ثبت‌نام در انتخابات ریاست‌جمهوری ‌سال گذشته بحث‌های زیادی را پیرامون خود به وجود آورد، اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس‌جمهوری بود.

 اصولگرایان از همان ابتدا این‌گونه مطرح کردند که او سوپاپ اطمینان رئیس دولتی است که خود او معاون اول آن است. اگرچه خود جهانگیری نیز در مناظره‌های داغ آن زمان گفت که به میدان آمده تا از طرفی تریبونی برای مطرح‌شدن نظرات و خواسته‌های اصلاح‌طلبان باشد و از سوی دیگر به حمایت قاطع از دستاوردهای دولت اول روحانی بپردازد تا رئیس‌جمهوری در مقابل رقبای سرسختش تنها نماند.

 استدلال جهانگیری البته درست از آب درآمد؛ حمله بی‌امان رقیبان روحانی به او در مناظره‌ها به خوبی نشان داد که رئیس‌جمهوری تا چه اندازه به این سپر نیاز داشت. 

جهانگیری پس از انجام دادن موفقیت‌آمیز این ماموریت و ایجاد موج مناسب به سود روحانی از نامزدی انصراف داد تا در دولت بعدی همچنان معاون اول رئیس‌جمهوری باقی بماند. نکته دیگر در مورد جهانگیری این بود که بسیاری فرازونشیب یا برخی ضعف‌های دولت را به دلیل حضور کمرنگ جهانگیری یا در سایه قرار گرفتن او ارزیابی می‌کردند؛ مسأله‌ای که رئیس‌جمهوری درصدد جبران آن برآمد و بعد از پیروزی‌اش حضور جهانگیری به‌عنوان مرد نخست اجرایی دولت پررنگ‌تر شد، به گونه‌ای که بسیاری از امورات دولت عملا زیر دست جهانگیری افتاد. معاون اول پرکار دولت اکنون به سفرهای استانی می‌رود تا پروژه‌های دولت را در شهرستان‌ها پیگیری کند و از نزدیک در جریان مشکلات و پروژه‌های نیمه‌تمام قرار می‌گیرد. 

اعلام دلار ۴۲۰۰ تومانی از سوی جهانگیری خبرسازترین فعالیت او در این اواخر بود که البته باعث شد انتقاداتی نسبت به دستوری‌بودن نرخ ارز و عملی‌نبودن این کار صورت گیرد، اما به نظر می‌رسد معاون اول رئیس‌جمهوری با این کار بار دیگر نشان داد که در دولت هم همچنان همان نقشی را که در انتخابات بازی کرد، به عهده دارد و تلاش می‌کند با سینه سپر کردن جلوی برخورد تیغ تیز انتقادات به رئیس‌جمهوری را بگیرد. هرچند گاه‌گاهی شایعاتی درباره اختلاف جهانگیری با برخی اعضای دفتر و نزدیکان رئیس‌جمهوری شنیده می‌شود، اما جدیت او در پیش بردن اقدامات اجرایی دولت نشان می‌دهد نباید زیاد به این شایعات توجه کرد.
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار