خرمشهر پس از 578 روز اشغال توسط نیروهای بعثی، در روز سوم خردادماه سال 1361 در نتیجه عملیات موفقیتآمیز بیتالمقدس آزاد شد. امروز 37 سال از آزادسازی خرمشهر میگذرد و علاوه بر ویرانهها و آثار تیر و ترکش بازمانده از جنگ بر دیوارهای خرمشهر، خاطرات فاتحان شهر هم هنوز تازهاند.
به مناسبت سالروز حماسه سوم خردادماه پای صحبت چند رزمنده خرمشهری نشستیم که در سال 61 در عملیات بیتالمقدس حضور داشتند و در فتح، به خرمشهر رسیدند.
"جبار بیگی" رزمنده متولد 1339 اصالتا بختیاری و متولد یکی از دهستانهای شهرکرد است و از سه سالگی تاکنون زندگیاش را در خرمشهر میگذراند. وی در عملیات بیتالمقدس 21 ساله بوده و از سال 1359 تا 1367 نیز به طور مستمر در جبهههای نبرد حضور داشته است.
وی درباره آن روزها گفت: در سال 1362 و در دوران جنگ ازدواج کردم و سه پسر دارم. زمانی که دو پسر اولم به دنیا آمدند، در جبهه بودم و یکی از آرزوهای همسرم که همیشه از آن یاد میکند و به خاطر آن ناراحت است این است که در زمان به دنیا آمدن دو فرزند اولم در کنار او و در بیمارستان نبودهام زیرا پدران دیگر نوزادان با گل به بیمارستان رفته بودند و من در عملیات بودم. این قصهای است که هنوز با آن مرا میکوبد! اما زمانی که پسر سومم به دنیا آمد به تلافی گلهایی که به بیمارستان نبرده بودم، دو گوسفند قربانی کردم.
این رزمنده دوران دفاع مقدس با اشاره به حال و هوای خرمشهر قبل از جنگ ادامه داد: خرمشهر قبل از جنگ، پنجمین بندر آب شیرین خاورمیانه و یک شهر توریستی و دلنشین بود. مردم از همه فرهنگهای دنیا در خرمشهر حضور داشتند. خرمشهر مردم خون گرم سخاوتمند و مهربانی دارد. خرمشهر اولین و آخرین جایی است که دیدم مردم زمانی که خرید میکردند، بقیه پول را نمیگرفتند.
بیگی بیان کرد: در آن زمان 80 درصد خرمشهریها بومی بودند و 20 درصد دیگر مهاجرانی بودند که برای کار یا تجارت در خرمشهر ساکن شده بودند. این افراد تا حدی از نظر فرهنگی به هم نزدیک شده بودند که هیچ تفاوتی بین بومی و غیربومی نبود.
وی افزود: کمترین درآمد هم در خرمشهر کفاف زندگی را میکرد. اشتغال زیاد بود. هر چه نیروی انسانی به خرمشهر میآمد باز هم کار وجود داشت. باغها و نخلستانها سرسبز و آباد بودند. همه نوع صیفیجات و سبزیجات در خرمشهر تولید میشد.
این رزمنده دوران دفاع مقدس گفت: با جنگ، ساختار فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، امنیتی و شهری از بین رفت و نابود شد. تنها ساختار اعتقادی ماند که همین ساختار، امنیتی تولید کرد که همه کشور از آن منتفع شدند.
وی بیان کرد: جنگ، شهری که نگین طلایی ایران از نظر اقتصاد غیرنفتی بود را به ویرانهای تبدیل کرد که حتی حیوانات هم در جویهای فاضلاب آن امنیت نداشتند.
بیگی افزود: با این وجود، عدهای رزمنده با 34 روز مقاومت در مقابل ارتش تا دندان مسلح دشمن، کاری کردند که دشمنان آرزوی فتح ایران در یک هفته را برای همیشه به گور بردند.
این رزمنده خرمشهری ادامه داد: پس از آزادی خرمشهر، شهر دوباره از نظر ساختاری شکل گرفت اما ویرانهها در بحث ساختار اشتغال هنوز پابرجاست. نخلستانها همه نابود شدند و مردم بیکار با شهری ماندند که هنوز به وضعیت قبل برنگشته است.
وی گفت: یکی از مشکلاتی که در خرمشهر باقی مانده این است که بیشتر مردمی که قبل از جنگ در خرمشهر زندگی میکردند، به خرمشهر برنگشتهاند و این موضوع باعث شده که اکنون 60 درصد خانههای خرمشهر "تصرفی" باشند و این یکی از معضلات خرمشهر است. بیشتر مهاجرین خرمشهر قبل از جنگ برای اشتغال آمده بودند اما زمانی که اشتغال از بین رفت، در جاهای دیگر کار و زندگی کردند. علت اینکه برخی نقاط تخریبشده خرمشهر هنوز بازسازی نشده این است که ملک به کسی دیگر متعلق است و ساکن آن کسی دیگر است و همین طور خانهها خرابه ماندهاند که باید برای این وضعیت فکری شود.
بیگی ادامه داد: 40 سال از پیروزی انقلاب اسلامی میگذرد و اگر در این مدت، هر شهردار 100 درخت در خرمشهر میکاشت، اکنون تبدیل به 4 هزار درخت شده بود، حتی یک شهروند هم میتواند در یک روز 100 درخت بکارد. شهرداران خرمشهر در این زمینه فعال نبودند تا فضای سبز شهر را به حالت اول برگردانند. خرمشهر به شهری گرم با نمایی از سنگ و آجر تبدیل شده است.
این رزمنده دوران دفاع مقدس گفت: ما به خاطر اعتقاداتمان در شهر ماندیم وگرنه ما هم در روستاهایی که زندگی میکردیم، خانه داشتیم و میتوانستیم برویم اما برای آزادی این شهر، یک کشور بسیج شد. اینکه میگویند خرمشهر را خدا آزاد کرد به معنی این است که خدا موجی از جمعیت و نیروهای انسانی را از کل کشور برای فتح خرمشهر آورد و با بهترین شکل و بیشترین تلفات انسانی از ارتش عراق، خرمشهر فتح شد.
وی گفت: پس از آزادسازی خرمشهر ماندیم تا به وصیت شهدا عمل کنیم که گفتند خرمشهر را آزاد کردیم و باید آباد کنیم. ما ماندیم تا بگوییم ماندیم و یک خشت روی خشتهای این شهر گذاشتیم.
این رزمنده خرمشهری ادامه داد: من اکنون با همین فکر به تنهایی در خرمشهر زندگی میکنم و همسرم و فرزندانم در استانهای دیگر زندگی میکنند. آنها عاقلانه فکر کردهاند و میگویند که خرمشهر بازخوردی برای ادامه زندگی ما ندارد و هوا، محیط، تفریح و هیچ چیز خاصی ندارد. اما من عاشقانه فکر میکنم. من زمانی که در خرمشهر راه میروم به این خرابهها نگاه نمیکنم. به هر چه در خرمشهر نگاه میکنم، عشق است. من از فرزندانم و همسرم ناراحت نیستم چون کاری عقلانی کردند.
وی ادامه داد: من فرزندانم را به گونهای تربیت کردهام که اگر روزی شرایطی پیش بیاید، برای کشور جانفشانی میکنند. هنوز با همرزمانم در ارتباط هستم و در کنار یکدیگر در برنامههای تفریحی و کارهای اقتصادی همکاری میکنیم.
مقصد؛ مسجد جامع خرمشهر
"محمود سبزغلامی" رزمنده 60 ساله خرمشهری که 70 ماه در جبهههای جنگ بوده است هم با ما از حال و هوای آن روزها و امروز خرمشهر گفت.
سبزغلامی اظهار کرد: متولد سال 1338 هستم و زمانی که به جبهه رفتم 20 ساله بودم. 70 ماه در جبهه ماندم. اصالتا خرمشهری هستم. اکنون به علت کارم در اهواز زندگی میکنم اما مرتب به خرمشهر میروم.
وی افزود: اوایل جنگ سرباز بودم اما مجروح شدم. پس از درمان از بیمارستان مرخص شدم و پس از آن مجددا به جبهه رفتم و در عملیات بیتالمقدس شرکت کردم. البته در عملیاتهای دیگری مانند والفجر 8، کربلای 4 و کربلای 5 هم شرکت کردم.
این رزمنده با اشاره به سقوط خرمشهر گفت: صددرصد خیانت بنی صدر موجب سقوط خرمشهر شد. در آن زمان ما چیزی در دست نداشتیم اما صدام با چندین لشکر حمله کرد. بنی صدر به ما خیانت کرد و مانع از حمله ما شد. ما همچنان مقابله کردیم اما پشتیبانی نشدیم. با فرار بنی صدر دوباره برنامهریزی شد و خرمشهر را گرفتیم.
سبزغلامی با اشاره به اهمیت آزادی خرمشهر عنوان کرد: با توجه به اینکه عراقیها میتوانستند به اهواز برسند، باید از منطقه خارج میشدند زیرا اگر این منطقه را میگرفتند صدام به هدف خود میرسید و منطقهای نفتی را در دست میگرفت. بنابراین همه مردم کشور دست به دست هم دادند. عملیات بیتالمقدس در چند مرحله برای آزادی خرمشهر انجام شد. بعد از عملیات بیتالمقدس، همه دنیا مقابل ما ایستادند زیرا وسعت زیادی از هویزه تا خرمشهر را در چند مرحله آزاد کردیم.
این رزمنده گفت: در چند مرحله از سمت دارخوین وارد شدیم و به سمت جاده اهواز - خرمشهر و از آنجا به سمت شلمچه رفتیم و خرمشهر را محاصره کردیم. مقر به مقر عملیات را انجام دادیم. محوریت همه نیروها، مسجد جامع خرمشهر بود و روز سوم خردادماه همه به مسجد جامع رسیدند.
وی افزود: در این روز، یک نفر بالای مسجد اذان گفت و نماز جماعت را برگزار کردیم. این عملیات غرورآفرین بود و توانمان را به ما نشان داد.
سبزغلامی گفت: خرمشهر قبل از جنگ یک شهر زیبا و اقتصادی بود. در خرمشهر 11 کنسولگری از کشورهای مختلف وجود داشت که نشاندهنده اهمیت این شهر بود. خرمشهر قطب اقتصادی منطقه بود.
وی افزود: خرمشهر در طول تاریخ در سه مرحله به دست دشمن افتاد؛ نخست در زمان عثمانیها که شهر از بین رفت. بار دوم به دست انگلیسیها و بار سوم به دست عراقیها افتاد که این حملههای دشمن، نشان از اهمیت بالای خرمشهر دارد.
این رزمنده دوران دفاع مقدس ادامه داد: زمانی که جنگ به پایان رسید، بسیاری از کسانی که در این شهر سرمایهگذاری کرده بودند از شهر خارج شدند و سرمایه خود را به شهرهای دیگر بردند.
سبزغلامی گفت: دولتمردان نیز آن گونه که باید جهت برگردندان خرمشهر به وضعیت قبل، کار کنند؛ کار نکردهاند. جای سوال دارد که چرا به خرمشهر رسیدگی نمیکنند؟ نمیگویم کار نکردند اما این میزان رسیدگی در شان خرمشهر نیست و روند کارها بسیار کند است.
خرمشهر را به ما برگردانید
"کریم ملاعلیزاده" رزمنده خرمشهری یکی دیگر از رزمندههایی است که در عملیات بیتالمقدس حضور داشت و در فتح شهر به خرمشهر رسید.
ملاعلیزاده درباره خودش گفت: در سال 1334 در خرمشهر به دنیا آمدم و تاکنون در این شهر زندگی میکنم. در آن زمان یک گروه مردمی در مسجد داشتیم و از طریق این گروه در 22 سالگی به صورت داوطلبانه به جبهه رفتم و در طول هشت سال دفاع مقدس برای دفاع از خاک وطن در جبههها بودم.
وی افزود: قبل از اینکه جنگ آغاز شود نیز در مرزهای خرمشهر نگهبانی میدادم. در آن زمان گزارشهایی مبنی بر اینکه عراقیها در حال انجام کار مهندسی هستند، میدادیم اما کسی به حرفهای ما گوش نمیداد تا اینکه یک روز معاون فرماندار خرمشهر را به مرز بردیم و کار مهندسی عراقیها از جمله حفرههای تانکها را به وی نشان دادیم. عراقیها این کارها را انجام میدادند تا بتوانند وارد خرمشهر شوند. آن زمان بود که فرماندار به استاندار وقت اطلاع داد اما استاندار وقت این موارد را منعکس نمیکرد.
این رزمنده خرمشهری دوران دفاع مقدس با اشاره به سقوط خرمشهر گفت: علت سقوط خرمشهر نرسیدن تجهیزات و نیروی کمکی از شهرهای دیگر کشور به خرمشهر بود.
وی در خصوص بازپسگیری خرمشهر گفت: طبیعی است که در هر جنگی اگر قسمتی از خاک به دست دشمن بیفتد، جهت باز پسگیری آن تلاش میشود و این طبیعت ذاتی نیروهای نظامی است. موضوع دیگر نیز دستور امام(ره) برای آزادسازی خرمشهر بود که باید عملی میشد بنابراین همه رزمندگان جهت آزادسازی خرمشهر تلاش کردند.
ملاعلیزاده بیان کرد: با انجام عملیات بیتالمقدس، 5 هزار و 400 کیلومتر مساحت از هویزه تا خرمشهر را که در دست دشمن بود، آزاد کردیم.
وی افزود: دو سه شب قبل از این مرحله از عملیات بیتالمقدس، از قرارگاه کربلا به ما دستور دادند که منطقه را از نزدیک شناسایی کنیم و وضعیت سازمان دشمن را بفهمیم. من و 26 نفر از همرزمانم در مسیر تعیین شده جلو رفتیم و کار شناسایی برای انجام عملیات بیتالمقدس را به طور اساسی انجام دادیم.
این رزمنده خرمشهری دوران دفاع مقدس گفت: عملیات بیتالمقدس بسیار سخت بود. باید از رودخانه عبور میکردیم و بعد با دشمن میجنگیدیم. باید 36 کیلومتر را طی میکردیم و میجنگیدیم تا دشمن به مرز خود برگردد.
ملاعلیزاده گفت: از اینکه دستور فرمانده کل قوا در آزادسازی خرمشهر به نحو احسن اجرا شد، بسیار خوشحالم.
وی افزود: اگر روزی دوباره چنین مشکلی برای کشور پیش بیاید، قطعا نه تنها فرزندان من بلکه همه جوانهای امروزی بهتر از ما کار میکنند زیرا فکر آنها بسیار روشنتر از ما است.
این رزمنده خرمشهری افزود: ضعف مدیریت، مانع رسیدن خرمشهر به حداقلها است. همیشه میگویم خرمشهر را همان گونه که بود، به ما برگردانید اما هیچ مدیری نیامد که بتواند خرمشهر را به حالت اول برگرداند. اگر همه خرمشهریها، خرمشهر را ترک میکردند، وضعیت شهر از این بدتر میشد ولی من به عنوان مطالبهگر در خرمشهر ماندهام.