شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۹۸۲۱۵
تاریخ انتشار: ۲۱ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۰:۵۹
برای او ؛ پدرام طاهری؛
نه از نادیدن و بی رمقی چشم، که از بی تفاوتی ها و نادیده گرفته شدن. از سال ها قلم زدن بی بیمه و حقوق و اکنون انزوایی با میراث مهیب نابینایی.

شوشان - هادی خوش‌سیما: با دست هایی کشیده بر دیوار و‌ قدم هایی لرزان و مکثی چند دقیقه در هر پله ی آپارتمان. ۶۰ پله و چند پاگرد برای آمدن به دفتر روزنامه و نشستن بر صندلی و برداشتن قلم؛ مسافتی کوتاه و خیزی دو پله ای برای ما و فاصله ای نیم ساعته و زجرآور برای " او ". با دیدگانی هر روز کم رمق تر اما شوقی دو چندان برای نوشتن که " فراموش نشود که تسلیم نشود که با شب خو نکند " بی چشم و بی هیچ چشمداشت. 

این روزها دیگر دستانش هم کمتر بر دیوارها ساییده می شود و با چشمانی کم سوتر از پیش، بناچار کُنج عزلتی در خانه برگزیده و در پیچ بدعهدی ها به خاطره ها سپرده شده و حتی در روز خبرنگار - روزی که به نام اوست - از این گنجینه ی فرهنگِ خوزستان دعوت و یادی نمی شود و بجایش، ردیفِ مسئولین در ردیفِ اول، خودنمایی می کنند تا خاطری مکدر نشود.  

همه ی ما - از صدر تا ذیل- در این نادیده گرفتن ها و ندیدن ها، در این رنجی که  "او" در چند قدمی ما می برد، به کوری مبتلا شده ایم؛ کورهایی که به قول ساراماگو می توانند ببینند اما نمی بینند. و چه کسی است که نمی داند و نمی بیند که پدرام طاهری - این یگانه روزنامه نگار عرصه فرهنگ- چه دردی می کشد و چه رنجی می برد ؛ نه از نادیدن و بی رمقی چشم، که از بی تفاوتی ها و نادیده گرفته شدن. از سال ها قلم زدن بی بیمه و حقوق و اکنون انزوایی با میراث مهیب نابینایی. 

کوری به همه ما سرایت کرده است؛ آی آدم ها... یک نفر در آب دارد می سپارد جان.


پی نوشت: 

سپاس از وحید کیانی نه در قامت یک مدیرکل که در لوای فرهنگ و هنر، و در روزگار بی عملی ارشاد و خانه مطبوعات و در زمانه بی تفاوتی همه ما، در یک دورهمی دوستانه، با تقدیر از پدرام طاهری، لبخند زندگی را بر لبان این روزنامه نگار نشاند. سپاس از حبیب بهرامی که با عمل خود، پیشکسوتی را معنایی دوباره بخشید و تشکر از دوستانی که با دل و جان آمدند به امید آنکه گشایشی شود برای رفع بیماری و دغدغه های این هنرمند. باور کنیم که فردا شاید دیر باشد...
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار