شوشان - قاسم امیری :
حتما متوجه شده اید که این روزها چقدر بازار شایعه داغ است.اینکه منبع تولید شایعات چه کسانی هستند و به دنبال چه اهدافی می گردند مهم نیست.به هر حال آنها همیشه در ایام انتخابات مانند لاشخورهایی بال می گسترانند و بدنبال لقمه متعفنی می گردند. آنها بدنبال مدیریت اذهان عمومی برای کنترل و هدایت آرام آرام آنها به سمتی که می خواهند هستند. سعی خواهد شد در یادداشت بعدی -اگر فرصتی به دست آمد- به آن پرداخته شود.
مهم این است چرا جامعه ما اینقدر شایعه پسند شده است.مگر سرشت آدمی بر پذیرش صدق و راستی نیست؟ چرا این همه در چنین ایامی از شایعه- که در واقع دروغی بیش نیست - استقبال می شود؟
اوضاع عجیبی شده است. به همدیگر که می رسیم اخبار فوق سری را به هم می رسانیم. دم از ارتباط با بالاترین مقامات امنیتی و سیاسی می زنیم.
جیمزباند مامور دوصفر هفت اگر در خیالپردازی سازندگانش در این ایام انتخابات به شهر ما بیاید همان یکی دو روز اول آچمز می شود. و از شدت اخبار محرمانه ای که در فضای مجازی و گروههایی که از عناوین پر طمطراق و مزین به واژه های زیبایی چون امید،توسعه،آینده،فرهیختگان و... هویتی تصنعی پیدا می کنند، یاتاقان می زد.
به جملات زیر دقت کنید:
خبر آمد خبری در راه است...
بزودی....
...حتمی است
.....قطعی است
دیگر تمام
فقط یک روز دیگر
این مدل خبررسانی ها فقط در صورتی آدرنالین خون را افزایش می دهد که مخاطب بخاطر نیازهایی که دارد پذیرای آن باشد و منتظر شنیدن آن باشد.
اما بطور خلاصه چرا ما از شایعه استقبال می کنیم؟
۱- جریان سالم انتقال اخبار و اطلاعات وجود ندارد.
۲- ما را از حقی یا مطلوبی محروم کرده اند برای داشتن آن دست و پا می زنیم و از هر دروغی برای رسیدن به آن ممکن است استقبال کنیم.
۳- شرایط مان اینقدر بد است که منتظر رستمی هستیم که بیاید سامانش دهد.برای برون رفت از شرایط بد ،ناخودآگاه بدنبال روحیه دادن به خودمان هستیم .
۴- با شنیدن شایعه و دریافت آن ،خیلی سریع خودمان را صاحب خبری سری برای جمعی دیگر می دانیم که آنها هم تشنه شنیدن هستند.
۵- وقتی که شایعه را پخش می کنیم بدلیل استقبال مخاطب، ذهنیتی از یک آدم توانمند و ذی نفوذ از خودمان به جای می گذاریم. این ذهنیت ساختگی ایجاد شده می تواند ما را در رسیدن به برخی اهدافمان توانا کند. می تواند از ما یک مرجع بسازد.
۶- برای رسیدن به هدفمان موانع سختی داریم. بشدت از این موانع ترسیده ایم. کوچکترین خبر دروغی که نوعی مانع تراشی برای هدفمان باشد را باور می کنیم. پس ترس یک عامل دیگر است.
۷- گاهی اوقات در برابر شایعه و انتشار آن اجیر شده ایم. یعنی خودمان به بی اساسی آن باور داریم اما نقش آنرا بازی می کنیم که شایعه را باور داریم. همین الگویی می شود برای پذیرش شایعه از سوی دیگرانی که ما را قبول دارند.
پس مواردی چون :
خلاء سیستم خبر ،محرومیت،فشارهای محیطی و شرایط ناگوار،شهرت طلبی و مهم جلوه دادن خود،ترس از شکست،نیاز و ایفای نقش از جمله عوامل مهمی هستند که ظرفیت پذیرش شایعه را در جامعه بالا می برد.