به لحاظ هستیشناسی، گفتمانها به این مطلب اشاره دارند که هرچند یک واقعیت بیرونی مانند ویروس کرونا پدیدهای است که مستقل از ذهنیت و تفکر مردم روی میدهد، اما هنگام معنا دهی به آن از سوی مردم مصادف است با گفتمانی شدن آن؛ که افراد بر اساس گفتمانهای خود آن را یک پدیدهی «منحوس»، «جاسوس»، «امتحان الهی»، «جنگ بیولوژیک»، «جنگ رسانهای آمریکا برعلیه ایران»، «گناهان جنسی و لذتگرایی و دوری از معنویت»، «قهر طبیعت و پاسخی به زیادهطلبی انسان»، «کار ایناست»، «کار اوناست» و ... تعبیر و تحلیل میکنند
شوشان - دکتر لفته منصوری :
ویروس کرونای جدید (کووید 19) در دسامبر 2019 میلادی در شهر ووهان چین و در 30 بهمنماه 1398 خورشیدی به دنبال فوت دو بیمار با عوارض تنفسی در بیمارستان کامکار شهر قم در ایران، پا به جهان اجتماعیِ ما گذاشت. اگر تاکنون پدیدهی کرونا یک پدیدهی زیستی – طبیعی و در دانش پزشکی تعریف میشد، اما همینکه این پدیده از ذهنِ جمعیِ ما گذشت، دیگر به یک «گفتمان اجتماعی» تبدیل شده است.
به لحاظ هستیشناسی، گفتمانها به این مطلب اشاره دارند که هرچند یک واقعیت بیرونی مانند ویروس کرونا پدیدهای است که مستقل از ذهنیت و تفکر مردم روی میدهد، اما هنگام معنا دهی به آن از سوی مردم مصادف است با گفتمانی شدن آن؛ که افراد بر اساس گفتمانهای خود آن را یک پدیدهی «منحوس»، «جاسوس»، «امتحان الهی»، «جنگ بیولوژیک»، «جنگ رسانهای آمریکا برعلیه ایران»، «گناهان جنسی و لذتگرایی و دوری از معنویت»، «قهر طبیعت و پاسخی به زیادهطلبی انسان»، «کار ایناست»، «کار اوناست» و ... تعبیر و تحلیل میکنند؛ و ازآنجاییکه «نگرشها» سازندهی رفتار هستند؛ بنابراین هر گفتمانی آثار و پیامدهای خاص رفتاری خود را به همراه دارد که از دود کردن عنبر نسارا (سرگین الاغ مادهای که در بهار جمعآوری میشود)، گذاشتن پنبهی آغشته به روغن بنفشه در ... هنگام خواب، لیس زدن ضریح مطهر، حمله به بیمارستانی در بندرعباس، شوخی با کرونا و بار سفر بستن به شمال تا قرنطینه شدن در منزل، دست ندادن، روبوسی نکردن، شستن مرتب دستها با صابون، گندزدایی و ضدعفونی کردن سطوح با الکل و وایتکس، توکل بر خدا، تعطیلی اجتماعات، سینما، نماز جمعه، مدارس و ... همه را در برمیگیرد.
بنابراین معنا سازی و معنا دهی به واقعیتهای اجتماعی حتی در نوع خطر خیز و انسان کُش آن چون ویروس کرونا گفتمانی است. گفتمانهای اجتماعی را جدی بگیریم. گفتمانها در اتاقهای فکر اینوآن درست نمیشوند. گفتمانها دستوری و از بالا به پایین پدید نمیآیند. جامعه ژله نیست که در قالبهای ما جا بگیرد. دیگر حتی دیر شده است، دست از نقش ایوان برداریم و در پدیدههای اجتماعی تعمق و تأمل درخور آنها داشته باشیم.