شوشان - عبدالرحمن نیک سرشت :
سه فرضیه برای پاندومیک(عالم گیر) شدن کرونا ویروس 2019، وجود دارد، که هر سه نشان از طبع خود تحمیلی و خصلت های مستبدانه ی او دارد.
نخستین فرضیه ی خوش بینانه ی پزشکی این است، که ویروس جدیدی، از خانواده ی کرونا، در سال 2019، بطور طبیعی طبق نظریه ی جهش (به فرانسوی: Mutation، موتاسیون)(به انگلیسی: Mutation، میوتیشن) به اقتضای زمان، توانسته مراحل تغییر ژنتیکی خود را، درون حیواناتی چون خفاش و یا نوعی مورچه خوار گذارنده و به انسان سرایت دهد.
دومین نظریه، برخلاف فرضیات دسته ی اول، منشای جهش یافته گی کرونا را، ماحصل هوشمند سازی آن ویروس در لابراتوارهای تحقیقاتی ارزیابی نموده و دلیل شان، را، از دور خارج شدن غیرطبیعی
سیستم ایمنی بدن بیمار، از جمله انجام اسکن و تهیه پادتن، برای نابودی ویروس مذکور عنوان نمودند و علت شیوع آن را احتمالا، نشت لابراتواری، تحلیل می نمایند.
دسته ی سوم، نظریه خود را برپایه ی مطالعات علمی دسته دوم، با این تفاوت پایه گذاری کردند، که منشای لابراتوری نسل هوشمند ویروس کرونا را، بطور عمدی و نه تصادفی، بسیار بدبینانه اعلام می نمایند و دلیل عمده ی خود را، بر اساس بیوتروریسم، مطرح می سازند.
البته، اکنون که شیوع این ویروس عالم گیر شده است، دیگر فرقی نمی کند، که ما در این مصیبت قرار گرفته، طرفدار کدام نظریه باشیم، زیرا، اولا، فاجعه ی مذکور در سطح بینالملل، در بین همه ی دولت های قوی و ضعیف
پاندومیک شده، و دوما، در درون همه مرزهای ملی و منطقه ای، کرونا، چتر استبدادش را بر سر همه ی همه اقشار و اصناف از پیر گرفته تا جوان، از غنی، تا ضعیف، از حاکم، تا محکوم، از زندانی، تا زندانبان، از دکتر، گرفته، تا بیمار، گسترانده است.
پس بنا بر این توصیف، ما در مستبد بودن کرونا ویروس 2019، هیچ شکی نباید به خود راه بدهیم، چون همانگونه که تجربه نشان داده است، کرونا، خودش را به بیمار تحمیل می کند و قدرت دفاعی او را از کار می اندازد، ولی برای مقابله و نابودی آن، همه ی دولت ها و همه ی ملت ها، چه فردی و چه جمعی، باید مرتبط و متحد با هم، کاملا، دموکراتیک عمل کنند، وگرنه نخواهیم توانست، که آن را ریشه کن نمائیم.