شوشان - دکتر کیوان لطفی :
بعد از گرانی بنزین، دانشآموزان نظر مرا پرسیدند. گفتم اجتنابناپذیر بود. وقتی #آبمعدنی دو هزار تومان است، یک لیتر #انرژی فرآوری شده نمی تواند هزار تومان باشد. اعتراض کردند و فریاد زدند دقیقا مثل بزرگ ترهایشان در #آبان ایران.
گفتم گوش کنید، حرفم ادامه دارد: گرانی بنزین ناگوار است؛ چون دهها میلیون نفر فقیرند. یا بیصدا بیکارند، یا با یارانه زندهاند؛ یا روز مزدند و اگر کار نکنند دقیقا نان شب ندارند؛ یا آبرومندانه و در خفا، کسری نان خود را با مسافرکشی جبران میکنند و یا... . گرانی بنزین کمرشکن است چون شانههای خسته، تاب فشار مضاعف را ندارد و تناقض همینجاست.
حالا حکایتِ #کرونا. #ویروس جهانی مرگ است. همانگونه که پیشتر سیاست، فرهنگ، اقتصاد و ارتباطات، در هیبتی جهانی آمده بود. در زمانه فرو ریختن مرزها، بیجان شدن قیدها و ظهور #دهکده_جهانی، ویروس هم جهانی شده است. اگر #سعادت همگانی است، پس #رنج هم می تواند همگانی باشد.
حال برای دوام و بقا ناچاریم راه عبور کرونا را باز کنیم؛ اما شوربختانه همه کوچههای دهکده، آماده این گذار تاریخی نیست. #معبرهایتنگ و #محله های_کلنگی، چارهای جز عریض شدن و فرو ریختن دیوارها ندارند. اما آوار حاصل از فروریختن دیوارهای کاهگلی بر سر که خواهد ریخت؟
سیاست/ فرهنگ/ اقتصاد جهانی #باید راه را باز کنند و چارهای جز تغییر شیوههای #حکمرانی و #سبک_زندگی نیست. تناقص در عدم آمادگی ما، باریکی کوچهها و تنومندی کروناست.