شوشان - دکتر فاضل خمیسی :
گفته میشه مسافرت و بخصوص بازدید از جوامع و مکان هایی که متفاوت از جغرافیای سیاسی و اجتماعی محل زندگی و سکونت است ذهن و افکار را تصفیه و روزآمد میکنه، این تحلیل تا آنجا پیش میرود که مسافرت در اجتماعات را بسان «کلیه » جامعه دانسته و نهادینه شدن آنرا برای اعضاء ضروری میدانند بطوری که در بعضی کشورها یارانه مسافرت برای کارکنان سازمان ها و حتی افراد عادی از ضرورت بودجه ریزی و برنامه های مالی ،بشمار میآید ، البته برای کشور خودمان که اکثریت کارکنان دولتی و بخش خصوصی اش زیر خط فقر هستند این وعده ها را به آنسوی جهان و به بهشت حواله می کنند .
در این ایام قرنطینه! که مهاجرت و مسافرت برای تمامی مردم کره ی خاکی ممنوع و وضعیت عدالت محوری در نرفتن ها! برای همگان و از جمله ما ایجاد شده، امید است یک مسافرت ِمجازی خارجی آنهم موجز و خلاصه و بدون هزینه بتواند اندکی بر، داشته های جغرافیای و اجتماعی مان بیفزاید.
همیشه دوست داشتم به سه کشور :«مصر و هند و مراکش» مسافرت جانانه ای داشته باشم ، اما متاسفانه ، هیچ وقت به خیلی دلایل که مهم ترین آن اقتصادی و هزینه بالای سفر است این اتفاق رخ نداد ، بناچار و برای ارضای ذهنِ مسافرت طلبم ،چند سفرنامه معاصر و حتی تاریخی مربوط به سه کشور موصوف را مطالعه کردم ، شاید که اگر روزی بخت یار گشت از این توشه ی مجازی و تجارب دیگران در سفر واقعی به این کشورها بهره مند شوم :
از «مراکش» آغاز میکنم ، کشوری که میگویند دروازه ورود آفریقا به اروپاست ، نزدیکترین کشور آفریقایی به قاره ی سبز ... جالب است که بدانید فقط ایرانیها مراکش را به این نام خطاب میکنند ، جهان عرب به این کشور «مغرب» ، ترکیه به آن «فَس» ، و غربیها و نزد سازمانهای بین المللی به «مورُکو(morocco) » معروف است ؛ بعد از رباط که پایتخت و مرکز سیاسی آنست،
«کازابلانکا » دومین شهر بزرگ و مهم ترین بندر آفریقایی و مراکش است که به زبان اسپانیولی به «خانه ی سفید» معنی شده این بندر ۴ و نیم میلیون نفری در تمام کشورهای اسلامی به دارالبیضا شهرت داشته و یک فیلم هالیوودی درام به این نام ساخته و گویا برنده یا نامزد جایزه «اسکار» نیز شده است ،
واحد پول «مراکش» درهم و تورم تک رقمی زیر ۵ درصد و هزینه خوراک بخصوص میوه جات و غذاهای دریایی نسبتاً ارزان و هر چند ارزش پولشان از تومان ایرانی بالاتر میباشد اما هزینه های خورد و خوراک از کشورمان ارزان تر است .
سیستم حکومتی این کشور با مرکزیت رباط با دهها سال بصورت پادشاهی اداره میشود ، پادشاه و مذهب درآمیختگی شدیدی داشته و حمایت شدیدی از هم میکنند بطوریکه گفته میشود انعطاف قوانین و پیوند پادشاه و مذهب رمز ماندگاری حکومت این کشور آفریقایی است ، علیرغم پادشاهی بودن و رگه های استبداد اما تنوع فعالیت احزاب چشمگیر و براساس قانون اساسی «تک حزبی» در کشور ممنوع است.
نوشیدنی بیشتر مردم چای نعناع و بدلیل وفور باغات مرکبات ، آب پرتقال ارزانترین و در دسترس ترین نوشیدنی هاست،سوپ صدف هم از مشهورترین غذاهایی است که سر و کوچه ی هر محله مراکشی می توان دید ، سوپی ارزان که با حدودیک هزار تومان خودمان میتوان یک ظرف آنرا تهیه کرد.
تنوع غذایی دریایی از صدف تا اختاپوس و کوسه و انواع ماهیها آنقدر بینظیر است که در کمتر کشوری یافت می شود ، ماهی هایی که کمتر شکل و اسم آنها را در کشور خودمان دیده ایم.
تقریبا در این کشور همه چی آزاد و آزاد نیست!! حتی سینماهایی است که با تهیه بلیط البته گران تر از قیمت معمول می توانی در آن همه چیز ببینی بجز نگاه کردن به فیلم!! در درون سینما خوردن و آشامیدن و گپ زدن و خلوت گزینی عاشقانه آزاد میباشد ! این سینماها برای مردم منطقه مشخص هستند و متشرعین حتی از کنار آن عبور هم نمیکنند ...
زبان های فرانسه و اسپانیولی بعد از زبان عربی زبان های دوم و سوم این کشور بشمار آمده که اکثر مردم برای صحبت با هر سه زبان مذکور مشکلی ندارند.
تنوع همزیستی مذهب و آزادیهای فردی عمومی باعث گردیده مسجد و کافه و سینما تداخلی در امور یکدیگر نداشته و میتوان گفت فقط انتقاد از «سلطان» خط قرمز حاکمیت است.
بجز رباط و کازابلانکا شهرهای توریستی «طنجه» و«فَس» و «مراکش» و «شَفشاون» از مهمترین مناطق درآمدزایی کشور محسوب شده که با جذب گردشگر خارجی و بخصوص غربی ها و سرمایه داران متمول کشورهای عربی نقش مهمی در اقتصاد کشور ایفا میکنند.
و اما وجود امامزاده ای بنام «سیدی عبدالرحمن» در وسط محله ای که به این نام در شهر «دارلبیضاء» قرار دارد میتواند جالب باشد، در این محله که پُر از خانه های کوچک و اتاقکی است «جن گیرها» سکونت دارند ، آنها که در کنار سیدی عبدالرحمن مستقرند از بزرگ ترین جاذبه های منطقه محسوب میشوند ، چه بسیارند مسافران خارجی که مسافرتشان برای دیدن و یا حتی درمان خود یا مریضاشان محله ی « سید عبدالرحمن» است ، اما اینروزها بدلیل شیوع «کرونا» بازار «جن گیرها » کساد است...