شوشان - عبدالرحمن نیک سرشت:
یک خدا بیامرز، به سبک بچه های آبادان، نثار روح بزرگ روشنفکر ایران زمین، شادروان نجف دریا بندری کنیم و مختصر در تجلیل آن مرد فرهنگ و ادب به اصل مطلب بپردازیم.
القصه، به ذکر کوتاه، آنچه دیگران در شرح حال و بیوگرافی هایی از وی عرضه داشتند را مرور می کنیم.
از این که او چگونه به فراگیری زبان انگلیسی موفق شد یا این که چطور در دهه ی 30
اولین اثر خود را که ترجمه کتاب معروف «وداع با اسلحه» نوشته ارنست همینگوی بود، را برای چاپ به تهران فرستاد.
از چگونه به زندان افتادن او بخاطر فعالیتهای سیاسی در آبادان نیز نوشتند.
جالب اینجاست که نجف دریا بندری، در زندان با فراگیری فلسفه علاقهمند شد و در مدت حبس، کتاب «تاریخ فلسفه غرب» اثر برتراند راسل را ترجمه کرد که بعدها توسط انتشارات سخن به چاپ رسید.
در پایان دهه 30 او به عنوان سردبیر انتشارات فرانکلین به ترجمه آثار ادبی رماننویسان و نمایشنامهنویسان معروف آمریکایی پرداخت و کتابهایی همچون «پیرمرد و دریا» اثر ارنست همینگوی و «هاکلبری فین» اثر مارک تواین را ترجمه کرد.
بعد از انقلاب بهطور جدی به ترجمه و تألیف پرداخت که از جمله آثار وی میتوان به ترجمه کتابهای «یک گل سرخ برای امیلی» و «گور به گور» نوشته ویلیام فاکنر، «رگتایم و بیلی باتگیت» اثر دکتروف، «معنی هنر» از هربرت رید و «پیامبر و دیوانه» نوشته جبران خلیل اشاره کرد.
در خاتمه باید گفت؛ مرحوم نجف دریا بندری برخلاف اغلب روشنفکران
که وانموده هایی از فرهنگ و ادبیات جهان را بعنوان دستاوردهای جدید به افکار عمومی عرضه می کردند، اما ایشان بعنوان روشنفکری برخاسته از دروازه های طلایی مدرنیته توانست به غرب و شرق مجال زندگی در فضای متجدد ایران بدهد. یعنی؛ همان رسالتی که هانری کربن برای جهان غرب در شرق انجام داد.