از سال ۸۲-۸۳ طرح آبرسانی به این منطقه آغاز شد ولی "آنقدر کیفیت لولهها پایین بود که شش ماه پس از افتتاح، شروع به شکستگی کردند". مسئولان محلی، اجرای طرح نامناسب لوله کشی منطقه در آن سالها را باعث مشکلات در تأمین آب شرب مردم منطقه میدانند
سالها پیش یک مقام محلی در خوزستان گفته بود، همسایگی با نفت جز بیماری و تخریب اراضی و بیکاری جوانان ثمری برای ما نداشته. محرومیت دیرینه مردم خوزستان هربار به بهانهای خبرساز میشود؛ اینبار مشکل بیآبی غیزانیه است.
"غیزانیه با ۶۰۰ حلقه چاه نفت، آب و آسایش ندارد"، جملهایی از یک گزارش مفصل که ۴ سال پیش در روزنامه "شهروند" به چاپ رسید. ۴ سال از آن گزارش و شرح بیآبی و محرومیت مردمی که سهمشان از ثروت زیر پایشان، تقریبا هیچ است، گذشت. در این مدت مشکل آب شرب مردم این منطقه حل نشد تا اینکه سه روز پیش اما باردیگر نام غیزانیه خبرساز شد. سوم خرداد مردم "غیزانیه" در اعتراض به مشکل بیآبی، جاده مهم اهواز – امیدیه، را بستند و رفت و آمد در این جاده ترانزیتی را متوقف کردند. این اعتراض علیرغم آن که برخی مقامهای استان خواستههای مردم را "یک مطالبه قانونی" میخواندند اما با برخورد قهری نیروی انتظامی مواجه شد که مجروح شدن عداهای و بازداشت شماری دیگر را در پی داشت.
مشکل بیآبی از کجاست و مطالبه مردم چیست؟
"غیزانیه" استان خوزستان، بزرگترین بخش شهرستان اهواز، شامل دو دهستان به نام مشرحات و غیزانیه است که ٨٣ روستا و تقریبا ۲۵ هزار نفر جمعیت که شغل بیشتر مردم این منطقه نفتخیز، کشاورزی و دامپروی است را در برمیگیرد. جعفر مجدمی، عضو شورای بخش غیزانیه به خبرگزاری مهر میگوید: این بخش اصلاً آب ندارد. ظاهرا فرسودگی خطوط آبرسانی، سبب تاخیر در پمپاژ آب به روستاها شده به گونهای که هر چهار روز یکبار برای چهار ساعت آب وصل میشود.
همچنین آب مورد نیاز روستاها که باید توسط تانکرهای سیار تامین شود درحالی که به گزارش خبرگزاریهای درون ایران، فقط چهار تانکر در اختیار تاسیسات آبرسانی نزهه (روستایی در دهستان غیزانیه) قراردارد. به گفته مجدمی، از سال ۸۲-۸۳ طرح آبرسانی به این منطقه آغاز شد ولی "آنقدر کیفیت لولهها پایین بود که شش ماه پس از افتتاح، شروع به شکستگی کردند". مسئولان محلی، اجرای طرح نامناسب لوله کشی منطقه در آن سالها را باعث مشکلات در تأمین آب شرب مردم منطقه میدانند؛ مشکلی که به گفته این مسئولان ۱۲ سال شنیده نشده و مردم برای رفع مشکل بیآبی و سیراب کردن دامهای خود، به حمل آب با تانکرها و خرید آب اشامیدنی روی آوردهاند.
طبق گفته ساکنان محلی۴۰ روستای فاقد لوله کشی در این منطقه وجود دارد که با تانکرهای سیار آبرسانی میشوند. استاندار خوزستان هم میگوید، مشکل آب غیزانیه یک مشکل پانزده ساله است و خط آبرسانی آن خط فرسودهای بوده که "از سال ۹۶ پروژهاش را آغاز" کردهاند. در سال ۱۳۹۵، پس از بازدید استاندار از منطقه، قرار شد، طرح جدید آبرسانی در دو فاز تا پایان همان سال افتتاح شود. این وعده تا به امروز اما عملی نشده است.
مرداد ماه سال گذشته (۱۳۹۸) هم سرپرست شرکت آب و فاضلاب روستایی خوزستان "آبفا"ی خوزستان، از آغاز عملیاتی خبر داده بود گفته بود، «با حفاری و کارگزاری ۱۵ کیلومتر باقیمانده خط انتقال آب در دست احداث این منطقه، مشکل آبرسانی به روستاهای آب غیزانیه برای همیشه حل خواهد شد.» وعدهای که با گذشت یک سال هنوز عملی نشده است.
مسئولان وعده رسیدگی میدهند
شرکت آب و فاضلاب استان خوزستان حالا با شدت گرفتن اعتراضهای روزهای اخیر شکل گرفته در منطقه، با صدور اطلاعیهای با عذرخواهی از مردم منطقه میگوید: «این دهستان به دلیل جغرافیای آن سالها است با مشکل کمبود آب شرب در همه بخشهای شرب، دامداری و کشاورزی مواجه است.» در این اطلاعیه آمده است "با پیگیریهای استاندار خوزستان، پروژه آبرسانی به دو دهستان غیزانیه و مشرحات از سالهای گذشته آغاز اما به دلیل عدم تامین اعتبارات لازم، عدم وجود مواد اولیه تولید لوله و معارضین شامل کشاورزان و سازمان های دولتی دیگر بارها متوقف شد.» شرکت "آبفا"ی استان خوزستان در این اطلاعیه، با اشاره به از سرگیری مجدد پروژه از سال ۹۸ مینویسد: «این پروژه، هم اکنون در مراحل پایانی احداث فاز اول قرار دارد و به زودی به بهره برداری خواهد رسید و مشکل اساسی تامین آب شرب منطقه را رفع خواهد کرد.»
راهکار فوری و کوتاهمدت برای تأمین آب شرب را هم "آبفا"، آبرسانی به وسیله تانکرهای سیار اعلام کرده است.
استاندار خوزستان: ظرف دو هفته آینده مشکل حل میشود
غلامرضا شریعتی، استاندار خوزستان، روز گذشته (۵ خرداد)، پس از بازدید از مسیر و تاسیسات آبرسانی بخش غیزانیه اهواز در جمع خبرنگاران گفته است: «دوازدهم اردیبهشت آخرین بازدید من از پروژه بوده و همانجا قول ۴۵ روزه به مردم دادم و خدا را شاکرم که کار طبق همان برنامهریزی پیش رفته است و ظرف دو هفته آینده آب به مشرحات و بخش غیزانیه بزرگ وصل خواهد شد.» رئیسجمهور هم روز گذشته در گفتوگوهای جداگانه با وزیر نیرو و استاندار خوزستان بر رسیدگی فوری و حل مشکل آب آشامیدنی در برخی مناطق اهواز تاکید کرده است.
افکار آمریکایی در اداره اقتصاد کشور
درگیریهای مرتبط با محرومیت آبی مردم غیزانیه در شبکههای اجتماعی هم بازتاب گستردهای داشت. بسیاری مشکلات به وجود آمده را ناشی از بیمدیریتی میدانند. از جمله مقامات جمهوری اسلامی که نسبت به این موضوع واکنش نشان دادهاند، میتوان به توییت محسن رضایی اشاره کرد با اشاره به تولید نفت این منطقه مینویسد: «این صحنهها از قبیل مسجدسلیمان و برخی مناطق پیرامون عسلویه و... دستپخت افکار آمریکایی در اداره اقتصاد کشور است.» توییت او خود واکنشهای زیادی را به دنبال داشت. در یکی از این واکنشها حسین دهباشی مینویسد: «سردار، ما واقعا از شما معذرت میخواهیم. ببخشید اگر در همه این سالها که مملکت دستِ ما بود، کمکاری کردیم. آمریکایی هم غلط کردند که خوزستان را آباد نکردند.»
گاو شیردهی که نه آب و هوا دارد و نه دلسوز
پروانه سلحشوری، نماینده مجلس هم در واکنشی به محرومیت غیزانیه و در کل مردم خوزستان، از "تناقض" میگوید و خوزستان را "گاو شیردهی" دانسته که "نه آب و هوا دارد و نه دلسوز". محمود صادقی، دیگر نمایندهی مجلس که به این رخداد واکنش نشان داده است، در توییتی با اشاره به ماده قانونی برنامه ششم توسعه مینویسد: « دولت مکلف است ۳درصد از درآمد صادرات نفت خام و میعانات گازی را به ترتیب یک سوم به استانهای نفت خیز وگازخیز و دو سوم به مناطق و شهرستانهای کمترتوسعهیافته جهت اجرای برنامههای عمرانی درقالب بودجههای سنواتی اختصاص دهد.»
استان پرآبی که خود کمآب است
اما مسئله مدیریت منابع آبی و بهرهبرداری از منابع آبی خوزستان و محرومیت مردم خود منطقه از این منابع، مشکل دیروز و امروز نیست. روزنامه ابتکار در گزارشی در این باره مینویسد، «استانی که اگر از بارندگیهای سیلآسای سالهای اخیر چشمپوشی کنیم، با وجود خشکسالی ۶۳ درصدی رودخانههایش، همچنان سهم ۳۰ تا ۴۰ درصدی از آبهای سطحی ایران دارد و با ۱۰ سد آبی بزرگ و مهم بیشترین نیاز آبی سایر استانها را به وسیله لولههای انتقال آب تامین میکند، غیر از شهرستان اندیمشک که آب شرب تقریبا مطلوبی دارد و آن را از سد دز میگیرد، سایر شهرها و روستاهایش از آب شرب لولهکشی مطلوبی برخوردار نیستند.» این بعد ماجرا در شبکههای اجتماعی هم بازتاب زیادی داشته است.
در یکی از این واکنشها، یکی از کاربران با زبان موسیقی، از انتقال آب کارون و آبادانی دیگر نقاط به قیمت محرومیت و کمآبی خوزستان میگوید. جلگه خوزستان روزگاری بهترین جا برای کشاورزی در ایران بود. به گفته کارشناسان اما این جلگه، از جمله در اثر پیامدهای" بهرهبرداری غیراصولی از آب، طرحهای آبی کارشناسینشده و احداث سدهای متعدد، حالا تبدیل به زمینی نیمهبایر شده که کشاورزی دیگر حرفهای بهصرفه محسوب نمیشود." این مسئله باعث شده که بسیاری از کشاورزان و دامپروران این منطقه دست از کار کشیده و از محل سکونتشان مهاجرت کنند.
از سوی دیگر کمبود امکانات آموزشی و بهداشتی و زیرساختی اجتماعی در بسیاری مناطق استانی که نه تنها روی ثروت نفت نشسته که ۸ سال در جنگ ایران و عراق بیشترین هزینه را متحمل شدهاست، زخمی عمیق است که هر چند وقت یکبار با یک نارضایتی و محرومیت جدید، سرباز میکند. واکنشها به مسائل خوزستان هم خیلی زود انگ یا رنگ و بوی قومیتگرایی یا تجزیهطلبی به خود میگیرد.
در پرآبترین استان کشور ما آب نداریم!
سالهاست که هر وقت نام تکهای از خاک خوزستان بر سر زبانها میافتد، نه در مورد ثروت این خطه است و نه در مورد آثار باستانیاش و نه در مورد خاک حاصلخیزش. خبرها در مورد خوزستان، سالهاست که بد است. "خوزستان هوا ندارد"، "آب ندارد"، "کوتعبدالله" در فاضلاب دست و پا میزند، سیل دار و ندار مردم را میبرد، "هفتتپه" حقش را فریاد میزند و کارگرانش سر از زندان در میآورند. عامر مجدمی رئیس شورای روستای نزهه و عضو شورای بخش غیزانیه ۴ سال پیش در گفتوگو با "شهروند" گفته بود: «آب؟ در پرآبترین استان کشور ما آب نداریم. همسایگی با نفت جز بیماری و تخریب اراضی و بیکاری جوانان ثمری برای ما نداشته.
اگر میشد نفت را بردارند و ما را برگردانند به دامداری و کشاورزی بهتر میشد.» همان که خندیده بود و گفته بود: «با این حجم تولید و پمپاژ نفت، رئیس اوپک باید این منطقه را بشناسد».