شوشان / توفیق ساکی:
فذکر فان الذکری تنفع المومنین
اخیرا مطالبی از استاندار سابق خوزستان در فضای مجازی منتشر شده؛ که بحث و گفتگوهایی را بوجود اورده است.
در ادامه گفتگوهای مطرح شده، مطلب زیر جهت گفتگوی بیشتر ارائه می گردد.
اولا: بعد از روی کار آمدن دولت روحانی در سال ۹۲ و تلاش گروههای مختلف برای انتصاب استاندار جدید و ارائه نام های مختلف؛ نام دکتر مقتدایی جهت تصدی مدیریت استان به شکلی قوی مطرح شد.
در آن برهه جمعی از فعالین طرفدار دولت معتقد بودند ایشان شخصیت توانمند و رزومه داری است، و چه بهتر که شرایط انتصاب ایشان برای وزارت و یا سازمان مهم ملی مهیا و فراهم شود، تا این چنین بتوان با یک تیر دو نشان زد؛ یک مدیر خوزستانی مقتدر در سطح ملی خواهیم داشت و همزمان یک خوزستانی دیگر بعنوان مدیر ارشد استان.
این دو در کنار قدرت های موثر دیگر خوزستانی ساکن در تهران و استان می توانند خدمات ارزنده ای به خوزستان انجام دهند.
اما شرایط به گونه ای دیگر رقم خورد و مرکز بنا را بر انتصاب ایشان به استانداری خوزستان گذاشت.
در این میان برخی فعالان طرفدار دولت، تمایلی به انتصاب اقای مقتدایی به عنوان استاندار نداشتند و این عدم تمایل محصول تجربه دوره قبل و نوع مدیریت ایشان در استان بود که به اختلافات شدید بین طرفداران دولت منتهی شده بود.
آشنایی با خلق و خوی شخصی- مدیریتی ایشان در استان و نوع برخورد با طرفداران دولت بر اساس یکسری پارامترهای فردی و همچنین وجود برخی افراد در اطراف ایشان که به حواشی و مسائل حاشیهای بیشتر دامن میزدند؛ باعث ایجاد تنش هایی در استان شده بود که خوف تکرار آنها میرفت، و از اتفاق این اختلافات به شکلی وسیعتر و دوباره ظاهر شد، آنچنان که مقداری از پتاسیل توسعه استان در این دوره را به تحلیل برد و ایشان گرچه مدیر توانمندی بود اما نتوانست مدیریت قابل قبولی از خود به منصه ظهور برساند.
میتوان گفت پاشنه آشیل تصمیمات ایشان به طور عمدهای و در هر دو دوره قبلی و بعدی، بحث انتصابات بود و وسعت موضوعات مرتبط با انتصابات جای بحثی دیگر میطلبد و در این مقال نمی گنجد.
ثانیا: ایشان در اظهارات اخیر خود به مطالبی اشاره کرده و به چند مورد از این سخنان و سئوالات پیرامون انها خواهیم پرداخت.
ایشان در جمله ای اظهار داشته اند که شخصی مانند بنده محبوب مرکز نشین ها نبوده و منفور انها است. اما آقای مقتدایی جنابعالی سه دوره استانداری در دولت های اسبق و فعلی را در کارنامه دارید.
بفرمایید با وجود منفور بودن چگونه حکم استانداری جنابعالی از سوی انها امضا می شد؟
در جای دیگری فرمودید که عزل شبانه بنده به دلیل عزل و نصب چند بخشدار و فرماندار نبوده است بلکه به دلیل مصاحبه جهت انتقال آبی که روز بعد داشتم صورت گرفت.
به نظر شما مصاحبه روز بعد جنابعالی می توانست انها را از انتقال اب به کرمان منصرف کند؟اگر درخواست وزارت کشور مبنی بر تعدیل در انتصابات آنهم در اوان ورود نمایندگان جدید به مجلس دهم که اعتراضات همان نمایندگان را به دنبال داشت، دلیل عزل نبوده، اما در مراسم تودیع شما، آقای امیری، معاون پارلمانی وزارت کشور، به صراحت این موضوع را دلیل عزل شما ذکر کرد و همچنین تمام گفتگوهای حاصله بین استاندار و وزارت کشور را پشت همان تریبون مطرح کرد، اما شما چرا در همان مجلس هیچکدام این موارد را رد نکردید؟!
اگر بحث مصاحبه ای که انجام نگرفت را دلیل حذف خود می دانید، چرا استان را به دلیل انجام یک مصاحبه از وجود خود محروم نمودید؟ آیا انجام دادن مصاحبه و حذف خود را بهتر از تاخیر آن مصاحبه و ماندن خود در راس مدیریت استان و تلاش سیاستمدارانه برای عدم انتقال آب میدانستید؟!
در جمله ای دیگر اظهار داشته اید که برخی خوزستانی های مرکز نشین (که ظاهرا ۶ نفر مد نظر هستند) عامل عدم توسعه استان هستند و سخنتان کاملا درست است و البته شاید بیشتر از این تعداد و در لفافه برخی جناح های سیاسی چپ و راست نیز یافت شوند! ولی چرا این افراد عامل عدم توسعه استان بوده اند؟ آیا کشمکش های سیاسی و قدرتی بین قدرتمندان خوزستانی ( شما و پدرخوانده ها به تعبیر خودتان که تعبیر جالبی بود) تاثیری در عدم توسعه و تاخر و فلاکت استان نداشته؟
آقای مقتدایی جنابعالی دو دوره نماینده مجلس استان و دو دوره مدیریت ارشد استان را با اقتدار به دست داشته اید؛ آیا سهمی برای خود از این همه سال مدیریت در ناکامی توسعه خوزستان قائل هستید؟
آیا شاخص های توزیع اعتبارات و تخصیص انها در دوره خود و دوره های قبل و بعد از آن را بررسی نموده اید؟
ایا تفاوتی در اجرا و بازدهی امور عمرانی، اقتصادی و..... دوره خود و دوره قبل و بعد از ان را قائل هستید؟
و کلام اخر، ضمن اینکه برخی سخنان جناب مدیر ارشد اسبق و سابق خوزستان و نماینده دوره سوم و چهارم حوزه آبادان بجا و درست است اما باید ایشان این نکته را مدنظر خود قرار دهد که سهم خود وی نیز اندک نیست و نقش خود را در بوجود آمدن این عدم توسعه آیا بعهده خواهد داشت؟!
از این باب ایشان طرف سوال مردم خوزستان می باشد. لذا به اعتقاد نگارنده گر چه وضعیت ۵سال اخیر استان در بحران های طبیعی، مدیریتی و قهقهرای اقتصادی کم نظیر است ولی همگی باید قبول کنیم که تمامی مدیران ارشد خوزستان، نمایندگان مجلس و شخصیت های تاثیر گذار در ۴۰سال اخیر در رقم زدن وضعیتی که امروز در استان شاهد هستیم دخیل بوده و هر کدام از انها باید جوابگوی خدا، وجدان خود و مردم باشند.بدیهی است تنها راه خروج استان از این وضعیت؛ اصلاح ساختار فرهنگی درونی صاحب منصبان خوزستان در کسب قدرت و هدف از ان بعنوان قدم اول می باشد.
همانگونه که در اصفهان و یزد و کرمان و....شاهد آن هستیم.