نقطه مشترک صحبتهای تمامی بچههای کار این مدرسه، بخشندگی و طبع بلند آنها بود که بسیار خوب مشق کرده بودند.چرا که دل به میز و صندلی و مقام نسپرده بودند و آرزوهایشان را هم با نیازمندان تقسیم کرده بودند...
عمو میشه بخاری رو روشن کنی؟ خیلی سرده. " این جمله را بریده بریده گفت و فاصله کوتاه سمت راننده تا بخاری اتوبوس را به سرعت برق و باد طی کرد و با دو دوست دیگرش به گونهای به بخاری چسبیدند که حاضر بودند آن لحظه همان اندک دارایی خود را بدهند و در ازای آن ذرهای گرما بخرند.صدای قهقهه هایشان همانند چند شاخه گل باقی مانده در دستانشان در فضای کوچک اتوبوس پیچیده بود و چشم انتظار مشتری بودند که شاید قرعه به نام او افتد و بخواهد فال خود را از میان دستان کوچک، اما پر از خط و خطوط و تقریبا چرکین آنها که بوی کار میداد، بخواند.در حال تقسیم کردن خوشحالی و رزقشان با یکدیگر بودند و از حرفهای آنها که تا چند صندلی آن طرفتر هم میرفت، میشد فهمید که قرار است جشن سه نفرهای برگزار کرده و برای یک شب هم شده کودکی کنند.
همین طور که به دستان کوچک این بچهها نگاه میکردم که از بخاری اتوبوس، چتر گرمی برای خود ساخته و حتی به ظاهر و نه در باطن, " ز غوغای جهان فارغ " بودند به یاد تصویری با مضمون " چسبیده بودن به این اتوبوس پشت چراغ قرمز یک کم گرم بشن. همین امشب تهران. " و کودکان کاری افتادم که در یکی از مدارس جنوبیترین نقطه پایتخت درس میخواندند و با وجود این که در حال حاضر، تمامی مدارس به صورت غیر حضوری برگزار میشوند، امّا آنها به دلیل نداشتن وسایل الکترونیکی، چون تبلت و تلفن همراه، مجبور به رفت و آمد و حضور در کلاس بوده و زمان خود را به گونهای تنظیم کرده بودند که بتوانند به کارشان هم برسند.
آنها از آرزوها و آینده شان میگفتند که تصویرش را در دفتر خود نقاشی کرده بودند. یکی خود را در پوشش سپید پزشکی و دیگری با کلاه مهندسی به تصویر کشیده بود.
وصال، پسر بچه ۸ سالهای که در چهارراه نقاط مرکزی پایتخت به گل فروشی مشغول بود میگفت که آرزویش این است که آنقدر پولدار شود و پول خود را به تمامی افرادی که نیازمند هستند، ببخشد و به محض تمام شدن جمله او، محمّد که از بچههای دیگر بزرگتر بود و به همراه پسر عمویش بنایی میکرد از روزهایی میگفت که قرار است برای خود یک شرکت ساختمانی تاسیس کند و به جای نشستن روی صندلی، به همراه دیگر همکارانش با دستان خود چاردیواری گرم برای بی خانمانها بسازد.
هر یک از این بچه ها، آرزوهایی داستند و آرزو را به گونهای معنا میکردند، امّا در میان آن ها، نگاه جاویدِ ۱۰ ساله به آرزو این بود که هر آن چه که فرد بخواهد و برای آن تلاش کند و به آن برسد.
نقطه مشترک صحبتهای تمامی بچههای کار این مدرسه، بخشندگی و طبع بلند آنها بود که بسیار خوب مشق کرده بودند. چرا که دل به میز و صندلی و مقام نسپرده بودند و آرزوهایشان را هم با نیازمندان تقسیم کرده بودند و میدانستند که چرخ هیچ صندلیای تا ابد برای هیچ انسانی نمیچرخد و بزرگ مردی، سن و سال نمیشناسد و برخی از انسانها از همان کودکی، بزرگ میشوند.
اینها تنها بخشی از سکانسهای قصه پر غصه کودکان کار است که حالا برخی از افراد همیشه در صحنه مجازی هم برای گرفتن چند لایک بیشتر دردی روی دردهای هرچه بیشتر این کودکان معصوم شده اند.
به طوری که، در روزهای اخیر، ویدیویی با مضمون کودک آزاری آن هم از نوع کودکان کار در فضای مجازی منتشر شد که با اعتراضهای بسیاری همراه بود.
افرادی که روح و جسم این کودکان را به بازی گرفته و از درد کشیدن دیگران برای خود خنده و لایک میخرند و دردآورتر آن که عدهای دیگر با لایکهای خود، این کار قبیح را تایید میکنند که چندی پیش، قاضی حسین عارفی، رئیس سابق دادگاه ویژه اطفال و نوجوانان در رابطه با تفریح در فضای مجازی به بهای نابودی آینده کودکان کار اظهار کرد: کودکان کار و خیابان از حقوق یکسان و برابر با دیگر کودکان برخوردار هستند، امّا متاسفانه، بسیاری از افراد با اهداف مختلفی که جلب توجه، سرگرمی و... نیز جزء آن است به خود این اجازه را میدهند که حقوق کودکان به خصوص کودکان کار و خیابان را نقض کنند.
این در حالی است که قانون گذار، مجازات سنگینی را برای هر گونه نقض حقوق کودک اعم از کودکان کار و... وضع کرده است.
وی با اشاره به اشد مجازات برای کودک آزاری جدید نوکیسهها در فضای مجازی تصریح کرد: این که عدهای از نوکیسه ها، کودکان کار را دستاویز تفریحات جدید و خارج از عرف خود قرار میدهند و برای دقایقی، خنده و جلب توجه در فضای مجازی، آینده یک کودک را به بازی میگیرند که نوعی کثیف از کودک آزاری است که باید با اشدّ مجازات با این افراد برخورد شود.
رئیس سابق دادگاه ویژه اطفال و نوجوانان گفت: کودک آزاری، از جرایم عمومی بوده و تعقیب و مجازات آمرین و مرتکبین و دست اندرکاران چنین جرائمی نیاز به شکایت شاکی خصوصی ندارد.
به همین دلیل، به استناد قوانین و مقررات فوق الذکر میتوان، مجرمان را بدون شکایت تحت پیگرد قرار داد.محمد جواد حق شناس رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران در پویش " چهارراه کودک " در خصوص کودکان کار و چالش فعالیت در این حوزه اظهار کرد: کودک کار، جانش را به خطر میاندازد تا بتواند در پایان روز، اندوختهای را جمع آوری کند که برای خودش نیست و درواقع ممکن است در جریان مافیایی قرار گیرد که این کودک را مورد بهره برداری قرار میدهد.
وی با اشاره به وضعیت نامناسب بهداشت کودکان کار بان کرد: وضعیت بهداشت کودکان کار مناسب نیست و سلامت آنها در معرض خطر است، تا جایی که حتی ممکن است با خطرهای آسیبهای حوزه حمل و نقل نیز روبرو باشند و قطعا کودکانی که روز آنها بدین صورت است، به هیچ عنوان مشخص نیست که شب بهتری داشته باشند.
رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران تصریح کرد: برای مساله کودکان کار، باید تلاش و فرهنگ سازی کرد و جامعه نیز باید به این مقوله حساس باشد که در این میان، شهرداریها به عنوان یکی از نهادهای مرتبط نمیتوانند به این موضوع بی توجه باشند، چرا که اگرچه وظیفه اشتغال کودکان کار را برعهده دارند، امّا ساماندهی شهر برای این نهاد از اهمیت ویژهای برخوردار است، از اینرو، امیدواریم نهادهای اصلی، چون سازمان بهزیستی، وزارت کشور، استانداریها و نهادهای حمایتی مثل کمیته امداد به وظیفه خود که برخورد با جریانهای مافیایی و بزهکاری است عمل کنند، چرا که متاسفانه این جریان ها، کودکان کار را به خدمت گرفته اند و این گونه استثمار میکنند.
حق شناس گفت: قطعا شهرداری و شورای شهر تا جایی که امکان داشته باشد دغدغه مقوله کودکان کار را دارند؛ به طوری که ما درصدد تصویب عنوان " شهر دوستدار کودک " برای شهرمان هستیم و تلاش میکنیم که شهر دوستدار سالمند و حقوق کودک داشته باشیم و در این راستا، زمینههایی برای حمایت از کودکانی که ممکن است در معرض آسیب و استثمار قرار گیرند، فراهم کنیم و پناهگاه آنها باشیم.
از سال ۲۰۰۲ بود که سازمان بین المللی کار، اقداماتی در زمینه مبارزه با کار کودک را آغاز کرد که مدتی پیش هم، برخی از رسانهها از تعداد ۲۵۰ میلیون نفری کودکان کار در جهان خبر دادند که بیش از سه چهارم تا ۹۰ درصد از آنها در کشورهای مختلفی در حال رشد و در خیابان ها، در حال کار بوده اند، امّا این کودکان در خانه زندگی میکنند و در حقیقت، نان آور خانه شان هستند که طبق آمار سازمان جهانی کار, ۱۲۰ میلیون نفر از ۲۵۰ میلیون کودک کار، وارد بازار کار شده و به صورت تماموقت کار میکنند.
این در حالی است که ۱۳۰ میلیون کودک دیگر که اغلب آنها نیز پسر هستند به صورت پاره وقت کار میکنند.بر اساس تخمینهای جدید سازمان جهانی کار, ۱۲۲.۳ میلیون کودک کار در منطقه آسیا, ۴۹.۳ میلیون در آفریقا و ۵.۷ میلیون کودک در آمریکای لاتین و کارائیب زندگی میکنند که این آمار نشان میدهد آسیا با حدود ۶۱ درصد کودک کار، حائز رتبه اول است.
نکته شایان ذکری که وجود دارد این است که سازمان بین المللی کار در طول چهار دهه گذشته، اقدامهای گستردهای به منظور مقابله با کار کودک انجام داده است. امّا چالش اصلی سازمان بین المللی کار، نحوه تعامل با نظامهای ملی و حمایت از آنها برای مقابله با کار کودک و محو قطعی آن در جهان است.
فربد مفیدی، روانشناس در رابطه با کودکان کار و فعالیت آنها اظهار کرد: موضوع کودکان کار را باید به چند دسته تقسیم و اول باید تعریفی از کودکان کار ارائه کرد. سپس، باید به عواملی که باعث میشوند کودکی به سمت کار برود، پرداخت و پس از آن باید به آسیبهای ناشی از کار اجباری برای کودکان و نهادهای متولی اشاره کرد.
وی بیان کرد: کودکان کار به کودکانی گفته میشود که به نوعی مشارکت در تامین مسائل اقتصادی خانواده و خودشان دارند که طبق تعاریف رسمی، سنین مختلفی را برای کودک کار درنظر گرفته شده است؛ به طوری که برخی، سنین زیر ۱۰ - ۱۱ سال و برخی از کشورهای دیگر مثل ایران، سن ۱۵ سال را درنظر گرفته اند.
یعنی کودکی که زیر این سن باشد در زمره کودک کار قرار میگیرد.این روانشناس تصریح کرد: کودکان کار، صرفا کودکانی که ما در خیابانها مشاهده میکنیم نیستند بلکه کودکانی که به نوعی در کارگاههای زیرزمینی و غیرقانونی مشغول به کار هستند، کودکانی که ممکن است به اجبار مشغول کشاورزی باشند و در زمینه کاری، با والدین خود مشارکت میکنند و یا کودکانی که در کارگاههای ساختمانی درگیر میشوند همگی از گروههای مختلف کودکان کار هستند.
مفیدی گفت: عواملی که ممکن است باعث روی آوردن کودک به کار شود متعدد هستند که از آن جمله میتوان به فقر، به عنوان یکی از عوامل مهم اشاره کرد که همین موضوع میتواند ناشی از بی سرپرست، ازدست دادن سرپرست خانواده، اعتیاد والدین و یا همچنین مهاجرت از روستاها و شهرهای کوچک به کلانشهرها باشد که باعث افت درآمد خانواده و مجبور شدن کودکان به کار شود.
مفیدی با اشاره به آسیبهای ناشی از کار به کودکان تصریح کرد: آسیبهایی که میتواند به کودکان وارد شود به دو دسته کلی آسیبهای جسمانی و آسیبهای روانی تقسیم شود که آسیبهای جسمانی شامل انواع صدمات ناشی از کارهای سنگین و نبود بهداشت و در معرض بیماریهای متعدد قرار گرفتن است که به دنبال آن، سوء تغذیه و رعایت نکردن بهداشت عمومی را نیز به همراه دارد.
وی بیان کرد: در زمینه آسیبهای روانی مسئله بسیار گستردهتر است و یکی از آسیبهایی که این کودکان میتوانند ببینند یک احساس تفاوت و تبعیضی است که از کودکی در آنها شکل میگیرد که این احساس تفاوت و تبعیض میتواند به تدریج در دوران نوجوانی تا دوران بزرگسالی رشد پیدا کند و در آنها احساس منفی را نسبت به جامعه و افراد بزرگسال ایجاد کند و در نتیجه به تدریج آنها را به سمت مخالفت و ناسازگاری و بزهکاری پیش ببرد.
این روانشناس تاکید کرد: یکی از احساساتی که ممکن است کودکان کار به طور دائم با آن درگیر باشند، یک اضطراب دائمی است که این اضطراب از چند جهت ممکن است به آنها وارد شود.
یکی از جهت خانوادهای است که میتواند خشونت داشته باشد و کودکان را به کار کردن و در نهایت گرفتن پول آنها مجبور میکند و اضطراب دیگر به این خاطر است که این کودکان فکر میکنند نمیتوانند مخارج خانواده را تأمین کنند و فشارهایی که ممکن است مردم و جامعه به صورت خواسته یا ناخواسته به کودکان کار وارد کنند و آنها را مورد تهدید قرار دهند از دیگر اضطرابهای آنها است که باید خودشان با این اضطرابها دست و پنجه نرم کنند و برای آنها راه حلی پیدا کنند.
مفیدی با اشاره به دیگر آسیبهای روانی کودکان کار تصریح کرد: از دیگر آسیب های روانی که می توان برای کودکان کار در نظر گرفت این است که ممکن است آن ها مورد سوءاستفاده گروهها و باندهای خاصی قرار بگیرند که آنها را از لحاظ اقتصادی، روانی و متأسفانه گاهی اوقات جنسی مورد سوءاستفاده قرار دهند که این مسائل می تواند اثرات پایدار و سنگینی را در ذهن کودکان ایجاد کند.
وی گفت: احتمال دارد به تدریج، خشم درونی شده ای در این کودکان شکل بگیرد که این خشم در بزرگسالی، آنها را به سمت مقابله با جامعه و رفتارهای پرخطر و انتقام گرفتن از جامعه سوق دهد و حتی در موارد خاص در آنها مشکل شخصیتهای ضد اجتماعی، اختلال سلوک و مشکلات رفتاری شدیدی را ایجاد کند.
این روانشناس ادامه داد: یکی دیگر از مشکلاتی که ممکن است برای کودکان کار پیش بیاید، بحث ادامه تحصیل و استفاده از امکانات آموزشی و پرورشی است که در اختیار کل کودکان قرار دارد و این کودکان ممکن است از آنها محروم شوند که همین مسئله یکی از بخشهای کودکآزاری محسوب میشود.
مفیدی با اشاره به خطراتی که کودکان کار را درگیر می کند، افزود: یکی از خطراتی که کودکان کار را به تدریج در سنین نوجوانی و بالاتر درگیر میکند، احتمال گرایش به سمت اعتیاد و مواد مخدر است که توسط دوستانشان و گروهها و باندهایی که ممکن است آنها را تحت فشار قرار دهند ایجاد شود و از این جهت که میتواند موقتاً و به صورت کاذب استرس آنها را کاهش دهد، گرایش این کودکان را به سمت اعتیاد زیاد میکند و بعدها، تبدیل به یک بیماری پایدار یعنی اعتیاد در این افراد میشود.
وی گفت: یکی دیگر از خطرات دیگری که این کودکان را مورد تهدید قرار میدهد گروهها یا افرادی هستند که در یک وجهه مطلوب اجتماعی یا به عنوان یک کار خبیرخواهانه به اقدام به کمک کردن به این کودکان میشوند ولی در عمل بهرههای اقتصادی، اجتماعی و تبلیغاتی خودشان را از کمک به این کودکان میبرند که البته اینها محدود هستند و کسانی که در صدد کمک به کودکان کار هستند، قطعاً مشمول این گروه نمیشوند.
این روانشناس خاطرنشان کرد: نهادهایی که معمولا به این کودکان کمک میکنند مانند سایر کشورها متعدد هستند و خوشبختانه گروههای زیادی در صدد کمک به این کودکان و زندگی آنها هستند. یکی از آن ها سازمان بهزیستی است که کمکها و دستورالعملها و قانونهای خوبی را دارد و اقدامات زیادی در این زمینه انجام داده است.
وی بیان کرد: یکی دیگر از نهادهای کمک کننده شهرداری است که کمکهای خوبی به این کودکان انجام میدهد و نهادهای دیگری هم هستند که در حقیقت همکاری و کمکی هستند که از آن جمله می توان به نیروی انتظامی، وزارت بهداشت و آموزش و پرورش اشاره کرد که این سازمان هم با تنوع در شرایط آموزشی و امکان درس خواندن در کلاسهای ویژه در ساعات مختلف و مکانهای مختلف سعی کرده است که فرصتهای رشد و آموزشی را برای کودکان کار فراهم کند و همچنین در کنار نهادهای نام برده شده، نهادهای مردمی کمکهای خوبی برای این کودکان فراهم کردهاند.
مفیدی تصریح کرد: از آنجا که کودکان کار فقط محدود به کودکان خیابانی نمیشوند لازم ست ارگانها و نهادهایی که در این زمینه فعالیت میکنند تمام طیف کودکان کار را مد نظر داشته باشند و سعی کنند کودکان و علت آسیبها را شناسایی کنند و به هر گروهی کمکهای جداگانه و خاصی دهند.
وی تاکید کرد: کارگاههای غیر مجاز باید بیشتر تحت نظر باشند. چرا که کودکانی هستند که حتی در خانه مشغول به کار هستند ولی جزء کودکان کار محسوب میشوند و اینها باید توسط گروههای مردمی و دولتی شناسایی و معرفی شوند و بعد از شناسایی و طبقهبندی آنها دو کار اساسی باید صورت بگیرد.
این روانشناس گفت: اولین کار این است که ریشه و علت اصلی این آسیب که ممکن است خانواده بد سرپرست، خانواده فقیر، خانواده دارای معلولیت و خانواده دارای فرد بیمار یا بیسرپرست باشد، مشخص شده و تلاش شود که تا حد زیادی از آسیبها کم شود که این کار، کمک کردن به کودکان کار را می طلبد.
مفیدی در پایان خاطرنشان کرد: کمکهایی که به خود این کودکان میشود باید در زمینه آموزشی، بهداشت فردی، امنیت و در زمینه بهداشت روانی باشند.
منبع : باشگاه خبرنگاران