شوشان - ملک محمد مکوندی:
اگر قرار است کشور به رشد و توسعه اقتصادی،اجتماعی و مکارم اخلاقی،ثبات و امنیت پایدار دست یابد، این موضوع با تغییر افراد و افزایش مدارج تحصیلی و برگزاری انتخابات انهم از نوع انتخاب بین بد و بدتر در زمین نظارت استصوابی شورای نگهبان بدست نمی اید. بلکه محتاج تحول اساسی در ساختار کشور واندیشه افراد است.
البته افراد بعنوان عناصر تعیین کننده مفید هستند، اما مهم تر از انها ساختار و ظرف اندیشه ای است که افراد در چارچوب ان فکر و عمل می کنند.
بیشتر کشورهای جهان مدتهاست از پدیده سنت که حول محور افراد شکل می گیرد عبور کرده. و روی به پدیده نوینی تحت عنوان سیستم و تشکیلات اورده اند.
اصلاح ساختار و تغییر در قانون اساسی در جهت تقویت نهادهای انتخابی مردم از قبیل مجلس و ریاست جمهوری و پذیرفتن نقش مشارکت مردم در تصمیمات مهم اداره کشور،تنها راه حل اصلی تقویت نظام جمهوری اسلامی است. بنابراین نظر کاندیدا ها در ار تباط با این موضوعات برای مردم و افکار عمومی بسیار مهم است و باید انرا روشن سازند.
درانتخابات اتی باید به قالب اندیشه افراد و ساختاری را که به ان معتقد هستند و در راستای اصلاح ان تلاش خواهند کرد و به ان عمل می نمایند،توجه کرد.
هرچند که شخصیت و توانمندی نامزدها و جامع الاطراف بودن انها بعنوان یک مدیر و تصمیم گیر مهم است، اما مهم تر از شخص، چارچوب تفکر و اندیشه ی اوست.
علی رغم اینکه کمتر از سه ما تا انتخابات ریاست جمهوری باقی نمانده است،اصول گرایان در حال موقعیت سنجی، رصد و پایش افراد هستند، و به جز مسائل کلی، برنامه و ایده های دقیق و جزئی برای اداره کشور ارائه نکرده اند.
انها در مورد مسائل اقتصادی و اشتغال و سرمایه گذاری و افزایش تولید ناخالص ملی و داخلی، حوزه فرهنگ و اجتماع، مشارکت و ابعادان بخصوص مشارکت مردم در تصمیم گیری ها، نظارت استصوابی که خود از عوامل کاهش دهنده مشارکت مردم در تصمیم گیری هاست، مساله زنان، حجاب، هنر و هنرهای نمایشی، موسیقی،مسائل سینمایی و ابعاد ان.
روابط بین الملل، سیاست خارجی،احزاب، ازادی های فردی و اجتماعی، ازادی رسانه ها بخصوص فضای مجازی و مطبوعات، تلویزیون های اینترنتی برنامه ای ندارند.
وقتی می خواهند در یک موردی اظهار نظر کنندعمدتا مواضع انها سلبی و نقدی است تا اثباتی،اگر به سخنان این روزهای کاندیداهای نظامی اصول گرا "که حضور انها در انتخابات عاقبت خوشی نخواهد داشت،" توجه کنید تماما سلبی و نقدی هستند، و تنها هنر انها حمله به دولت روحانی است و هیچ برنامه ای از خود ارائه نمیدهند.
بیش از انکه بگویند در اینده چه برنامه ای خواهیم داشت، به گذشته می پردازندو توجهی به اینده ندارند.
سوال تحلیل گرایان و نخبگان سیاسی از کاندیدا های اصول گرا قالیباف،دهقان،رستمی سعید محمد، رضایی، وهمچنین سه جریان مهم اصول گرا از قبیل شورای ائتلاف، شورای وحدت، حزب پایداری این است که نقد برجام ایرادی ندارد و اصلا برجام و ۱+۵ به قول شما یک سراب بوده و به زعم شما که بارها از تریبون های مختلف اعلام نمودید تفاهم نامه ی خیانت باری است که توسط جاسوسان و وابستگان به غرب منعقد شد است "گرچه هیچ گاه دلیل مستند و محکمه پسندی برای این اتهام ارائه نکردید" انتظار دارند بدانند که اصول گرایان غیر خائن و طرفدار ملت و کشور بخصوص نظامیان!!!!!، چه برنامه ای به جای برجام دارند؟.
منتقدین باید شفاف، بدون مغلطه و بدون ابهام بگویند چه اقدامی در اینده انجام خواهند داد ؟. به جای اینکه در مجلس و سایر تریبون ها انقدر فریاد بزنید و همه را نفوذی بپندارید و به همه جای خود فشار اورید که خدای ناکرده ممکن است اسیبی به جسم خود برسانید.
بگویید به جای برجام چه برنامه ای دارید؟ شما طی این ۴ سال به عناوین مختلف برجام را رد کردید و در راه عدم تحقق ان از هیچ کوششی دریغ نکردید، و انرا به ضرر کشور دانستید.
بنابراین برگشت به برجام عین نفاق و دورویی است حق ندارید به برجام که شاهکار دیپلماسی دولت روحانی طی ۴۲ سال اخیر بود، برگردید، حق ندارید در مورد سیاست منطقه ای و موشکی که بشدت مخالف ان بودید و دولت را متهم به سازش و خیانت می کردید، با غرب مذاکره نمایید، اگر چنین اقدامی انجام دهید، چهره نفاق و دو رویی جریان اصول گرا برای مردم روشن خواهد شد.
مطلب بعدی این است که با لغو برجام، ۶ قطعنامه شورای امنیت با مکانیزم ماشه فعال می شود و چه بسا ممکن است قطعنامه های جدید به ان اضافه شود.
برنامه دولت اصول گراها برای رفع تحریم ها "نه تنها تحریم های امریکا" بلکه تحریم های بین المللی چیست؟ برنامه دولت اصول گراها برای مقابله با حمله نظامی که در یکی از این قطعنامه ها ایجاد ائتلاف نظامی بین المللی بر علیه ایران تصویب شده است، چیست؟ شایسته است اصول گرایان برنامه اقتصادی و اجتماعی خود را برای چنین شرایطی به صورت شفاف و نه در ابهام برای افکار عمومی اعلام نمایند.
مردم علاوه بر اعتقادات اسلامی به فرهنگ و اداب و سنن کهن خود بسیار معتقدند و به انها افتخار می کنند.
انها حق دارند بدانند کاندیداهای اصول گرا نظرشان در مورد عید نوروز، مراسم سیزده بدر، چهار شنبه سوری، تخت جمشید و داریوش و کورش که منشور نوشته شده توسط او در دو هزار و پانصد سال پیش از منشور حقوق بشر فعلی سازمان ملل بهتر و حقوقی تراست چیست؟ حق دارند بدانند نظر شما درموردخدمات ایرانیان به اسلام چیست، ابعاد اقتصاد مقاومتی راکه این روزها بصورت شعاری مطرح می شود و تعریف علمی و چارچوب مدیریتی و برنامه ای ندارد را توضیح دهید.
اگر منظور از اقتصاد مقاومتی همان اقتصاد ریاضتی است، به مردم اعلام نمایید ویا اگر تعریف دیگری از ان دارید.
برای جامعه و مردم تشریح فرمایید. به یاد داشته باشید که کلی گویی و شعار دادن تنها بعنوان فریب افکار عمومی تلقی می شود. مردم در این دوره از انتخابات تنها شعار بدون برنامه از هر گروهی که باشد را نمی پذیرند.
انچه که تا کنون به صورت جسته و گریخته از سوی اصول گرایان بیان شده است، تکرار جمله "توجه به قابلیت های داخل است" و از اقتصادی که نگاه به داخل دارد صحبت به میان می اورند، انهم بدون توجه و اظهار نظر به سیاست هموار ساختن توسعه اقتصادی و امر صادرات و مبادلات بازرگانی با سایر کشورهای دنیا.
توجه به قابلیت ها و مزیت های داخل کشور مورد توجه همه ی دولت های گذشته بوده است و انچه که در توان داشته اند در احیا قابلیت ها و مزیت های داخلی بکار گرفته اند و این حرف شما چیزی جدیدی نیست.
اما حتما می دانید اقتصاد صرفا درون زا محکوم به شکست است.صنایع و محصولات تولیدی چنین اقتصادی بدون داشتن بازار صادراتی بزودی به شکست می انجامد، و تولید انها از نظر توجیه اقتصادی مقرون به صرفه نخواهد بود.
قطعا دولت اصول گرا با توجه به قبول نداشتن برجام و با اعمال تحریم های بین المللی قادر به صادرات محصولات تولیدی داخل نخواهد بود.
هیچ کشوری منافع خود را با توجه به مصوبات شورای امنیت و تحریم های حاصل از ان به خطر نمی اندازد.تنها اقتصاد درون زای برون نگر باعث رشد و توسعه و رفاه عمومی جامعه خواهد شد.
اگر به امید چین و روسیه هستید انها خود ذیل هر شش قطعنامه ی شورای امنیت را امضا کردند. قراداد ۲۵ ساله با چین به یک رویا تبدیل خواهد شد.تاخیر اخیر چین در انعقاد قرار داد ۲۵ ساله بستگی کامل با نتیجه برجام دارد.
حتی روس ها هم قرارداد ۲۰ ساله با ایران را لغو خواهند نمود. برای توسعه اقتصادی و صادرات محصولات تولیدی باید سیاست، در خدمت اقتصاد باشد و مسیر را برای رشد اقتصادی فراهم نماید.
تنها با شعار و نقدهای غیر منصفانه از دولت و بدون اینکه اعلام شود چه برنامه هایی برای اداره کشور دارید، نمی توانید مردم را با توجه به افزایش اگاهی انها و وجود فضای رسانه ای اغفال نمایید.
اصلاح طلبان بطورنسبی برای اداره امور کشور و موضوعات مختلف برنامه و نظر دارند، و بارها و بارها انها را مطرح کرده اند. علی رغم کارشکنی ها و مقابله ها ی منفی و ایجاد بحران های مختلف همچون هر نه روز یک بحران در دولت خاتمی و یا بحران های دولت روحانی توانستند برخی از اهداف اقتصادی و مدنی خود را محقق سازند. امار و ارقام رسمی نشان می دهد.بهترین توسعه اقتصادی و اجتماعی در دولت خاتمی اتفاق افتاده است، این دولت علی رغم شعار توسعه فرهنگی،بهترین عملکرد اقتصادی را در کل عمر جمهوری اسلامی تا کنون داشته است. بعلاوه با وجود کار شکنی ها، در زمینه های فرهنگی وسیاسی و اجتماعی و بخصوص تعاملات بین المللی تا حد زیادی موفق بوده است. دولت روحانی بر مبنای قول های انتخاباتی خود، گره کور و نافرجام ۱۲ سال مذاکرات برجام را گشود و با یک دیپلماسی تاریخی با ۵ قدرت بزرگ دنیا توانست به یک توافق برد برد برای همه اعضای برجام دست یابد. فرایند تولید انرژی هسته ای را جامعه ی بین المللی به رسمیت شناخت، "اقدامی که بعد ازجنگ دوم جهانی بی سابقه بوده است."توانست تحریم ها را لغو نماید و همچنین شش قطعنامه شورای امنیت بر علیه ایران را بدون جنگ و خون ریزی ملغی نماید. واز همه مهمتر ایران را که همواره بعنوان یک کشور متمرد و سر کش و محور شرارت در دنیا مطرح بود، بعنوان عضو متعهد و با فرهنگ جامعه بین الملل به دنیا معرفی نماید. حاصل این اقدامات نرخ رشد اقتصادی بالای ۷ در صد و تورم تک رقمی در دولت اول روحانی بود. و مردم به همین سیاست اعتماد کردند و در دور دوم هم به روحانی رای دادند.اما متاسفانه مخالفین بر خلاف منافع ملی و تنها بدلیل منافع گروهی و باندی که خود را بازنده ی اصلی می دانستند و احتمال می دانندکه درادامه کار، تغییرات ساختاری و اصلاح قانون اساسی با توجه به روندمطلوب اقتصادی و اجتماعی صورت گیرد، و مردم نقش اصلی در اداره حکومت پیدا کنند، دست به هر نوع اقدام نا پسند و خارج از عرف و شرع زدند تا برجام را ناکام و به شکست برسانند.لذا بدلیل کارشکنی این عوامل در ایران، امریکا از برجام خارج شد. هرچه اوباما تذکر می داد که ایران روح برجام را اجرا نکرده است، هیچ گونه توجهی به ان نشد و اجازه فعالیت به شرکت های امریکایی همراه با شرکت های اروپایی، چینی و روسی داده نشده بود. منظور از عدم اجرای روح برجام چه بوده است؟ روح برجام مسائل اقتصادی بود که در عمان و در جریان مذاکرات وین با امریکاییها و سایر اعضا توافق شده بود. پمپئو وزیر خارجه ترامپ در همین اواخر به صراحت اعلام کرده بود، که ایا ما تحریم ها را برداریم تا سود انرا انگلیس، فرانسه، المان ایتالیا، روسیه و چین ببرند. نتیجه این شد که دولت دوم روحانی با ابر بحران تحریم امریکا مواجه شد. بلایای طبیعی همچون سیل، زلزله خشکسالی و کرونا هم مزید بر علت شدند.هر دولتی جای دولت روحانی بود، فروپاشی اقتصادی و اجتماعی قطعی بود. اما این دولت با لبان بسته به خاطر حفظ منافع ملی،اقداماتی انجام دادند که کشور را علی رغم تورم بالا و کاهش اشتغال و کاهش ارزش پول ملی، در طی سه سال مقاومت سر پا نگهداشته اند. و نگذاشتند مملکت از هم بپاشد. شرایط از زمان جنگ هم بسیار بدتر بود. ادعایی وجود ندارد که دولت روحانی ارمانی و بدون نقص و ایراد بود و ضعفی نداشت اما در سرجمع مقابل تحریم های بی نظیر امریکا ایستاد و کشور را حفظ کرد.
اصلاح طلبان ضمن حفاظت از اعتقادات دینی، منافع ملی را در سیاست خارجی بر هر چیز دیگر ترجیح می دهند.
خواهان ارتباط سالم و عادلانه ومنصفانه با تمام دنیا غیر از اسرائیل هستند.می خواهند ایران را به عنوان یک کشور متعهد و"نه سرکش و متمرد" به قوانین بین الملل در دنیا مطرح کنند.در نظر دارندچهره ی جنگ طلبی رااز رخ ایران بزدایند.
خواهان گفتگوی تمدن ها و نزدیکی ادیان و صلح و ارامش در دنیا هستند. معتقد به توسعه اقتصادی درونزای متکی بر قابلیت ها و مزیت های داخلی همراه با نگاه به تجارت ومبادلات بازرگانی با جهانند.
بشدت بدنبال تنش زدایی با سایر کشورها از جمله همسایگان و رفع تحریم های ظالمانه از طریق برجام هستند.
تا مردم بیش ازاین درفقر و فلاکت و تنگدستی بسرنبرند. حق ملت ایران نیست که با وجود این همه ثروت های خدادادی صرفا به خاطر اعتقادات تنگ نظرانه و گاها ایدئولوژی افراطی عده ای در داخل کشور،فقر، بیکاری، تنگندستی و ناامیدی و بی اعتمادی، شکاف طبقاتی و سایر ناهنجاری های اجتماعی از قبیل خودکشی، مهاجرت انهم به روش های خطرناک، صدمات روحی ناشی از ناامیدی، بیکاری و فقر مطلق را متحمل شوند.
اصلاح طلبان خواهان جلوگیری از اقدامات خود سرانه و سانسور سلیقه ای فیلم های سینمایی، اثار هنری، تاتر و کتب و نشریات هستند.
گرچه با جوسازی ها و فشارهای نهادها و ارگان هایی که سالیانه هزاران میلیارد بودجه از بیت المال می گیرند و هیچ کار مثبتی انجام نمی دهند، مواجه هستند، اما تا انجا که بتوانند از فعالیت های هنری، سینمایی، و نوشتاری حمایت می کنند.
هنرمندان،اندیشمندان،نویسندگان و ژورنالیست ها را سرمایه بزرگ ملی می دانندکه می توانند در اصلاح جامعه و حرکت به سمت مدرنیته و ایجادیک جامعه چندصدایی و همچنین توسعه اقتصادی و اجتماعی و بارقه ی امید در داخل کشور و شکوفایی استعداد های نهفته، بسیار کارگشا و خط شکن باشند.
اصلاح طلبان خواهان بر خورد با گروه های خودسر و تنگ نظری هستند که جلوی نمایش برخی فیلم ها و کنسرتها و اجرای تاتر و هم چنین چاپ و نشر کتب و نشریات را می گیرند و بازور و فشار راه توسعه فکری جامعه را مسدود می نمایند.
اصلاح طلبان خواهان مشارکت حقیقی مردم بخصوص در تصمیم گیرها هستند و از نهادهای برخواسته از جمهوریت نظام مثل مجلس و ریاست جمهوری حفاظت می کنند.
و در پی ایجاد شرایط مناسب و برابر برای حضور تمام اقشار کشور در صحنه های اجتماعی و انتخاباتی هستند.
نظارت استصوابی را عاملی محدود کننده در راستای مشارکت مردم در صحنه های سیاسی و اجتماعی می دانند.
هیچ کس خواهان هرج و مرج و یا نبودن شرایط معمول برای مردم در صحنه ی انتخابات نیست اما باید شرایط به گونه ای باشد که حقوق فردی و اجتماعی مردم همانند کشورهای دموکراتیک رعایت شود، و ضایع نگردد.
با گشت های تنگ نظرانه ارشاد و همچنین جریمه کردن خانم ها به خاطر اینکه رو سریشان در هنگام رانندگی انهم در محیط خصوصی خودرو کمی عقب رفته است مخالفند.
موسیقی و هنر را ارج می نهند و انرا برای ارامش روح مفید می دانند .به نقش احزاب و سایر نهاد های مردمی دراداره حکومت اعتقادکامل دارند، و به ان بها می دهند.
باسانسور فضای مجازی و کاهش پهنای باند و قطع اینترنت و ایجاد پارازیت درشرایط کنونی دهکده جهانی
مخالفند.
با دخالت دولت موازی، دولت در سایه، و دولت پنهان، مخالفند و معتقدند که دولت قانونی بر خواسته از رای مردم باید با اختیارات کامل کشور را اداره نماید.
اصول گرایان باید بطور شفاف نظرات خودرادر مورد موضوعات فوق از طرق مختلف به سمع و نظر مردم برسانند.
تا ملت با علم و اگاهی در صحنه انتخابات وارد شوند و تصمیم درست را اتخاذ نمایند.انها باید بدانند سرانجام کار با انتخاب یک نیروی نظامی به کجا می انجامد.و اگاهانه و با علم به اینده رای دهند.تا بعد ها خود را سرزنش نکنند.