شوشان - عبدالرحمن نیک سرشت:
محسن رضایی، ذیل گفتمان فدرالیسم اقتصادی به طرز علمی و برحسب تجربه ی عملی به باورهایی رسیده که اجرایی شدن آنها در حقیقت، تزریق خون سبزی است در کالبد توسعه ی بیمار گونه ی ایران، که هر ناظر بیطرفی را نسبت به آن گفتمان به اقناع می رساند.
1- ایالتی شدن اقتصاد ایران به هیچ وجه تهدیدی برای ملاحظات قومی، منافع ملی و ترجیحات امنیتی کشور محسوب نمی شود، بلکه گامی محکم و استوار در راستای وحدت، همدلی مردم و تقویت روابط عادلانه بین ایالت های ایران است، به گونه ای که عملا، روابط میان استان ها را برحسب ضرب المثل معروف قدیمی، یعنی حساب، حساب، کاکا برادر برقرار می سازد.
2- ایالتی شدن اقتصاد، صلاح و صرفه بیشتری را در ساختار اجرایی کشور تعریف می نماید ، زیرا ، بدین سیاق، استان ها اختیارات کافی در تصمیم گیری مدیریت اجرایی خود بدست می آورند و دیگر مجبور نیستند برای حل مشکلات ریز و درشت خود در سطح کلان ملی ارجاع و چانه زنی کنند و وقت و هزینه بیشتری را صرف این قبیل امور زائد بروکراسی و لابیگری های مفسده برانگیز بنمایند. همان روش های موهنی که استقلال حقوقی و اراده تصمیم گیری ایالت ها را عملا سلب نموده و از طریق مدیران انتصابی وابسته به مرکز با اتخاذ سیاست های تمرکزگرایانه ای تمام منافع و مزایای اقتصادی واحدهای تولیدی و حتی انتقال حساب های بانکی آنها را به نفع ارگان های مرکزی پایتخت نشین کارسازی می نمایند.
4 - ایالتی شدن اقتصاد کشور در راستای تقویت اسلامیت نظام است چون در کاهش عملیات سیاست های ربوی بانک ها و مؤسسات مالی و نیز بر ضد پولشویی، سفته بازی و اخلال در بازار ارز، سکه و مسکن توسط بخش دولتی و خصوصی اقدام سازنده می نماید.