شوشان - زمان بابادی شوراب :
دو همسایه بودن که همیشه با هم مشاجره و دائم برای هم کرکری می خواندند، با وجود داشتن ثروتمندی فراوان، خانواده های آنها در فقر و فلاکت زندگی می کردن، چون بیشتر وقت ، پول و سرمایه خود را بجای بهبودی خانه و رفاه خانواده، صرف تلاش برای نابودی و ضربه زدن به یکدیگر می کردند.
روزی یکی از همسایه ها، تصمیم خطرناکی گرفت، تا بتواند مدعی را به زانو در آورد.
به غلامش گفت من امشب روی بام می خوابم و تو هم بیا مرا بکش و آلت قتاله آلوده به خون را به داخل منزل همسایه بیانداز، تا قتل من به گردن او افتاده و او را به مجازات برسانند.
غلام فرصت طلب هم دید از فوت ارباب، زن و زندگی و مال، به وی می رسد، امر را اطاعت و ارباب خود را کشت.
فردا صبح، هنگامی که نظمیه آمد، با بررسی صحنه و انجام تحقیقات محلی، همسایه را به جرم قتل دستگیر کرد و قاضی حکم اعدام برایش صادر کرد و همسایه با نفوذی که داشت، با دادن پول فراوان، خود را از مخمصه رها کرد.
واقعیت :
اساس سیاست نظام حاکم بر ما دفاع از مظلوم و دشمنی با آمریکای ظالم می باشد و ظاهرا بنظر می رسد این دشمنی باید از سوی دو طرف به هر شکلی پایدار و تداوم داشته باشد.؟
ملت ظلم ستیز ایران به دلیل همین سیاست بیش از چهل سال است در زمینه های مختلف با تحمل سختی های فراوان، این دشمنی را تحمل کرده و هرگونه سختی را به جان خریده و زمام امور خود را در اختیار دولت مداران و سیاستورزان قرار داده و این انتظار را داشته تا آنان از حق شان دفاع کنند ولی متاسفانه ظاهرا در بیشتر مراحل، این سیاستمداران نتوانستند پیروزی چشم گیری برای ملت خود بدست آورند و هر سال و در هر توافق با نیت حفظ دشمنی با آمریکا، از منابع و منافع خود کوتاه آمده و امتیازات منافع را نصیب دیگران نموده اند.
از واگذاری حق سهم دریای خزر گرفته تا حق صید دریای عمان و دیگر منابع و سرمایه های کشور به دولت هایی که آنها هم دست کمی از آمریکای جنایتکار ندارند
و در آخرین توافق(برجام)نابودی تاسیسات هسته ایی که حاصل فروش سال ها سرمایه و منابع معدنی وملی مردم،
و همچنین در سالهای اخیر هزینه ها و امتیازات برای خرید انواع سلاح های جنگی برای مقابله با آمریکای استعمارگر هزینه کردند و اخیرا توافق ایران و چین مطرح شده که پیشاپیش نمی توان در مورد آن قضاوت کرد، ولی مطمئنا دولت چین (با تاریخچه رفتار خود با دیگر کشورها که همیشه با قراردادهای خود آنها را به استعمار درآورده است) که دست کمی از استعمار آمریکای جهانخوار ندارد و شوربحانه می توان گفت ، دل شان برای مردم ما نسوخته و سیاستمداران آن کشور، منافع مردم خود را در نظر گرفته
مردم ما هم این انتظار از سیاستمداران و دولتمردان خود دارند که در ارتباط گیری با چین، دقت بیشتری کنند.