شوشان - مهدی مکارمی:
۱- انتخابات، رویدادی سیاسی و اجتماعی است. در انتخابات، با "جامعه" مواجهیم و جامعه متشکل از "انسان"هاست و انسانها ربات نیستند، ایستا نیستند و پیچیدگی های خاص خود را دارند.
۲- پدیده های اجتماعی، با ذهن و اندیشه و روح و روان انسانها مرتبطند و البته ساختارها و واقعیت های اجتماعی در شکل گیری آنها بسیار موثرند. در واقع، نه ساختارهای بیرونی به تنهایی در وقوع پدیدارهای اجتماعی و سیاسی موثرند و نه عاملیت انسانی به تنهایی پدیده ها را رقم می زنند.
۳- پیچیدگی های انسانی و دخالت عنصر اندیشه، ذهن و روان در تصمیم گیری ها و کنشگری های انسانی، نوعی پیش بینی ناپذیری و لااقل دشواری پیش بینی ها را موجب می شود.
بنابراین اعلام قاطعانه و پیشینی پیروزی یک نامزد، تحلیلی ساده انگارانه است که امروز بنظر می رسد هواداران یکی از کاندیداها بدان دچار شده اند.
۴- واکنش های جامعه به رویدادها و تحولات سیاسی، تغییر می کند. رفتار جامعه به مثابه قاعده و قانون ثابت بروز نمی یابد.
جامعه به اقتضای شرایط، کنشگری می کند.
۵- شرایط انتخابات پیش و پس از تعیین کاندیداهای قطعی، متمایز است. پیش از اعلام صلاحیت ها، حتی با فرض تایید صلاحیت کاندیداهای شاخص اصلاح طلب، شانس رییسی بیشتر بود اما امروز بسیاری از آگاهان با رصد جامعه، معتقدند جامعه در حال تغییر نحوه کنشگری در انتخابات است و شرایط رییسی روز به روز دشوارتر و شانس دو رقیب جدی او-همتی و رضایی- بیشتر می شود.
۶- بنظر می رسد هرچه به انتخابات نزدیکتر می شویم سقف رای رئیسی به آرای سیاسی اصولگرایی تنزل می یابد و رای غیرسیاسی او کمتر و عمدتا به رضایی و تاحدود کمتری همتی متمایل خواهد شد.
آرای سیاسی همتی در حال افزایش است و تغییر نحوه کنشگری جامعه در انتخابات بسوی مشارکت بیشتر، وضع او را مطلوب تر خواهد نمود.
چه بسا تغییر معادلات و تمایل آرا، وضع را به سمتی ببرد که اصولگرایان برای پیروزی راهی جز حمایت از رضایی و بهره مندی از آرای غیرسیاسی او و افزودن آرای سیاسی به آن نداشته باشند و چه بسا ماندن در موضع کنونی، شانس رقیب سیاسی-همتی- را افزایش دهد و همتی را به شانس اصلی انتخابات تبدیل کند.
۷- در تحلیل و پیش بینی شرایط و نتیجه انتخابات، باید مولفه های روان شناسانه ی اجتماعی و جامعه شناسانه را نیز مدنظر داشت و جامعه را به مثابه یک پدیدار ایستا و ساکن تحلیل نکرد.
شاید حتی این انتخابات هم تحلیلی ساده انگارانه را بر نتابد.