کژکارکردهای توسعه در خوزستان
« هرگاه خوزستان به حالتی که امروز است بماند ، چیزی نخواهد گشت که باعث ندامت خواهد شد ».
عبدالغفار نجم الملک
خوزستان ، بحثی ملی و نه منطقه ای
گسترش انفجاری مسایل خوزستان و فراگیری ملی اعتراضات ِ آن ، نشان از ضرورت و توجه دوچندان و چند باره به مشکلات ِ توسعه ناپایدار و نامتوازن ِ خوزستان دارد .
▪️خوزستان الگویی نامناسب ، از توسعه ناپایدار ( نادیده گرفتن مسائل زیست محیطی ) و بدون توجه به ابعاد اجتماعی آن ( خصوصا بی توجهی به مردم عرب ) در کشور دیده شود و به فوریت در صدد حل و فصل مسایل آن درآید .
اعتراف معاون اول دولت دوازدهم به ناموفق بودن طرح های عمرانی و تولیدی در خوزستان ، بار دیگر ، اهمیت توجه ویژه به خوزستان و اصلاح رویکردها را گوشزد می کند . مشکل ِ خوزستان بودجه نیست . پول و بودجه مشکل خوزستان را حل نمی کند .
کارکرد درست توسعه ، تنها با حضور برنامه همه جانبه نگر و با مدیریت کارآمد محلی امکان پذیر است .
خوزستان با دارا بودن یک سوم آب کشور ، نفت و گاز و پتروشیمی ، معادن بی شمار و گرانبها ، بنادر آزاد و دسترسی آسان به آبهای خلیخ فارس ، ارتباط با بازارهای مصرف ِ در دسترس ، زمین های مرغوبِ با امکانِ کشتِ دو بار در سال با قابلیتِ کشت انواع محصولات زراعی ، وجود قابلیت های بی نظیر در گردشگری ، وجود منابع انسانی متخصصِ فنی و کارگری ، قابلیت تولید برق از سدهای برقابی و نیز انرژی خورشیدی ، سابقه تمدنی چند هزار ساله ، و … می تواند سرمایه و ذخیره ای پایان ناپذیر برای توسعه ایران باشد .
▪️تخریب کلیه زیرساخت های توسعه ای در هشت سال جنگ تحمیلی و توقف و بی توحهی به اقدامات توسعه ای در هشت سال جنگ و در کنار آن ، نگاه ِ شبه غارتگرانه و انتفاعی ِ صرف ، از ثروت و منابع آن، خصوصا در زمینه آب و نفت و معادن گسترده آن ، وضعیت خوزستان را اینگونه بغرنج و ناامیدانه کرده است .
نگاه به خوزستان ، از سوی حاکمان ، همواره با نگاهی سوداگرانه همراه بوده است و مردم غائبان ِ اصلی آن بوده اند .
نگاه خراج گیری و مالیات ستانی به خوزستان
▪️ از زمان شکل گیری دولت شبه ملی صفویه تا دوره های اخیر ، از جمله حکومت ِ قاجاریه ، همواره خوزستان ، صرفا به عنوان منبعی برای اخذ مالیات برای دولت مرکزی تلقی شده است .
بنا به استاد تاریخی ، موضوع حاکمیت سرزمینی و تمامیت ارضی ، از زمان فتحعلی شاه قاجار ( آنهم با نگاه انقیاد خوزستان ، با هدف اخذ عواید و مالیات ) تا دوره رضا شاه ، بتدریج مورد توجه قرار گرفت .
اولین تلاش ها برای شناخت خوزستان و یا به تعبیر متداول آن عصر ، عربستان ، با اعزام نمایندگانی از سوی ناصرالدین شاه آغاز شد .
«سفرنامه لرستان و خوزستان» در ۱۲۶۶ ق ، با گزارش حسنعلی خان افشار آغاز و با بعدها ، گزارش نماینده بعدی ناصرالدین شاه یعنی ، عبدالغفار نجم الملک در ۱۲۹۹ صورتی منظم تر با عطف به مشکلات و بحران ها و ظرفیت ها مادی و طبیعی در خوزستان ، با عنوان «سفرنامه خوزستان» نگاشته شده است .
▪️حسنعلی خان افشار ، گزارشی روزانه ، از وضعیت اجتماعی ، اقوام و اوضاع برخی شهرهای لرستانوخوزستانارائه داده است ، اما مشاهدات ِ عبدالغفار نجم الملک ، جامع الاطراف و با تکیه بر وضعیت ِ عمران و آبادی و عقب ماندگی های خوزستان و هشدارهایی ، مبنی به ضرورت ِ اقدامات ِ فوری دولت مرکزی ، برای حفظ خوزستان همراه است .
اثر دیگری که به اهمیت بندر خرمشهر ( بقول ان زمان محمره ) و محصولات کشاورزی خوزستان پی برد ، کتاب « گنج شایان » به اهتمام سید محمد علی جمال زاده است . جمال زاده با نقل از لرد کرزن می نویسد : اراضی خوزستان از جمله غنی خاک های رسوبی جهان محسوب می شود و در اینجا از شرح جزییات اجتناب می شود .
نکته قابل توجه ای که نجم الملک در سفرنامه خود می نگارد ، همچنان امروز مساله ایران است و آن عدم توجه دولت مرکزی به خوزستان است .
می نویسد : « هرگاه خوزستان به حالتی که امروز است بماند ، چیزی نخواهد گذشت که باعث ندامت خواهد شد » .
▪️ آیا زنگ خطر این ندامت ، پس از حدود ۱۵۰ سال هنوز حاکمیت و دولت ها را را بیدار نکرده است ؟ نجم الملک از قول والی هویزه می نویسد :« ما عرب ها هیچگاه خیالِ ریاست و گردنکشی نداریم ..، اما دولت باید به فکر آب ، خاک و ملک خود باشد .»
واقعیت تلخی دیگری که از نگاه نجم الملک دور نیفتاده اینکه می گوید : « تمامی مامورانی که به سرحدات خوزستان می آمدند در فکر پر کردن کیسه های خود و ظلم به مردم هستند و به این دلیل عرب ها از عجم ها دل خوشی ندارند » .