شوشان - اکبر ظریفی:
مسابقه فینال والیبال قهرمانی آسیا، میان ایران و ژاپن برگزار شد و تیم ایران همانند بازی های پیشین در این مسابقات، بانتیجه سه بر صفر برنده شد.
این مسابقه یک چیزی ورای یک مسابقه ساده برای ما مخاطبان بود. تماشاگران ژاپنی برنده این دیدار بودند.
چنان لذتی از رفتار این آدم ها در طول مسابقه بردم که هم وزن قهرمانی تیم ایران در مسابقه ها بود.
چه زمانی که تیم ژاپن امتیاز می گرفت و چه زمانی که تیمایران...در هر دو صورت همه تشویق می کردند.
زمان بازی، کوچکترین صدای مزاحم ایجاد نمی شد، بازیکن مصدوم ما که از زمین بلند شد، همه تشویق کردند. به غیر از شادی کردن و کف زدن، هیچ صدای مزاحم دیگری به گوش نرسید.
مهم تر اینکه، وقتی سرود ملی ایران نواخته شد، تمام تماشاگران از جای خود بلند شدند و رو به پرچم ایران ایستادند و...
در موقع اجرای مراسم مدال و اهدای کاپ قهرمانی، هیچ کسی به جز بازیکنان ،نزدیک سکوها نبودند، لباس ها منظم، رسانه ها در جاهای مخصوص و...
رفتار فرهنگی، پس از کنش و واکنش های گوناگون در بستر زمان شکل می گیرد. در این شکل گیری ،خانواده، نهاد های آموزشی، رسانه ها و در عرض اینها متولیان فرهنگ عمومی نقش دارند.
مثل همین تماشاگر، آدم های رسانه های آنجا، مدیران متولی و...همه دست پخت همین فرهنگ سازی هستند. تلویزیون آنها، پیش از مسابقه روی وظایف آموزشی خود متمرکز است نه ایجاد هیجانهای کاذب برای مخاطبان...! دست اندرکاران رسانه آنجا، عموما کارشناسان حوزه کاری خود هستند...!
در پایان، تماشاگر برای دست یابی به یک موقعیت مطلوب روحی و جسمی راهی ورزشگاه می شود.
این شرایط مطلوب، خیلی با برد و باخت تیم ها دگرگون نمی شود. مساله مهم لذتی است که در آن لحظات می برند و روحیه خودشان را نیرو می دهند.
البته ناگفته نماند برای آدم های عشقی و عاطفی ای چون ما مردم خاورمیانه، دستیابی به این موقعیت روانی ،چندان ساده نیست! اما شدنی است!
آموزش می خواهد و اراده...