با گذشت 3 ماه از تشکیل دولت ابراهیم رییسی، تکلیف ریاست سازمان ملی استاندارد که رییس آن بر اساس قانون جدید تقویت و توسعه استاندارد همتراز معاون رییس جمهور شناخته میشود، همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد.
شروین آریا کارشناس ارشد کیفیت: با گذشت 3 ماه از تشکیل دولت ابراهیم رییسی، تکلیف ریاست سازمان ملی استاندارد که رییس آن بر اساس قانون جدید تقویت و توسعه استاندارد همتراز معاون رییس جمهور شناخته میشود، همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد.
27 بهمن سال گذشته انتشار خبری در رسانههای رسمی کشور مبنی بر انتصاب غلامرضا شریعتی به ریاست سازمان ملی استاندارد توسط دولت روحانی، موجی از بهت و حیرت را در میان کارشناسان حوزه استاندارد و صنعت فراهم نمود.
این انتصاب از این جهت عجیب بود که شریعتی در استانداری خوزستان با انتقادات جدی و مشکلات قضایی روبرو بود و براساس مدارک منتشر شده توسط وزارت کشور، نتایج ارزیابی عملکرد استانداری خوزستان در پایینترین ردههای این وزارت قرار داشت.
واکنش رسانههای اصولگرا به این انتصاب قابل پیشبینی و توام با بدبینی بود و رسانههای منتقد دولت روحانی این انتصاب را نشانه و عیار استاندارد مدیریت در دولت روحانی برشمردند اما انتقاد رسانههای نزدیک به دولت نیز در روزهای بعد نشان داد که هر دو جریان اصلی کشور میلی به انتصاب یک نیروی سیاسی در یک سازمان تخصصی ندارند.
شریعتی در بدو ورود به این سازمان با دستگاهی مواجه شد که کارمندان آن سطح حقوق پایینی داشته و خصوصیسازیهای چند سال اخیر آسیب بسیار زیادی به وجه این سازمان زده بود بطوری که ساختار سازمان استاندارد از ناکارآمدی و اثرگذاری سیاسیون در امور آن بسیار رنج میبرد.
شریعتی بعنوان یک نیروی سیاسی وارد سازمانی تخصصی شد که جلوی اعمال مدیریت سیاسیون را بر این سازمان بگیرد.
او در روزهای اول ورود تمام تلاش خود را بکار برد تا با شکستن هیمنه بعضی مدیران پرنفوذ، ریل گذاری صحیح استاندارد را انجام دهد و تقریبا از حمایت بخش قابل توجهی از پرسنل سازمان برخوردار شد.
در این بین نیز انتقال و انتصاب چند مدیر قبلی وی در استانداری خوزستان و یا نماینده سابق آبادان در این سازمان با توجه به سبک و سیاق قبلی مدیریت وی چندان به چشم نیامد.
اما نزدیکی به انتخابات ریاست جمهوری و تغییر و تحول و گردش فضای سیاسی ایران، نمایش چهره جدید شریعتی را کم رنگ و چهره قدیمی وی در استانداری خوزستان پررنگتر شد.
شریعتی که در استاندارد تقریبا سعی کرد با شریعتی استانداری فاصلهای قابل توجه از خود نشان بدهد در آستانه انتخابات تغییر ناگهانی و پرشتاب مدیران کل استانی، مدیران ستادی را در حالی آغاز کرد که معمولا براساس یک قانون نانوشته، دولتهای قبلی پس از پایان دوره 8 ساله خود از انتصابهای مدیران در آستانه انتخابات یا پس از آن بجز ضرورت خودداری میکردند تا دولت جدید با هجمهای از ناهماهنگی مدیران در روزهای اول خود مواجه نگردد.
در فاصله چند روز مانده به اتخابات ریاست جمهوری، اعلام حمایت شریعتی از رییسی و تکذیب آن توسط روابط عمومی سازمان درحالی منتشر میشد که کانالهای تلگرامی منتسب به سازمان استاندارد و مدیران آن بطور انبوه خبر اعلام حمایت ایشان از آقای رییسی را باز نشر میکردند و البته یک تکذیبیه کوتاه در چند ساعت مانده به آغازرای گیری آنچنان بر فضای انتخابات هم تاثیر گذار نبود. انتخابات ریاست جمهوری به پایان رسید.
شریعتی توانسته بود با ظرافت تمام در 6 ماهه اول سال بجز همان موضوع اعلام حمایت از آقای رییسی، از سرتیتری رسانهها دوری کند موضوعی که البته چندان به مذاق نیروهای سیاسی خوش نمیآید.
با شروع دولت آقای رییسی و علیرغم حضور محمد ناظمی اردکانی ریاست سابق سازمان استاندارد در حلقه اول مشاورین رییسی، هیچ اثری از گمانه زنی رسانهها و فعالان سیاسی جهت ریاست سازمان استاندارد نبود.
انتصاب آقای مخبر به معاون اولی ریاست جمهوری و همکاری قبلی شریعتی با دکتر مخبر نیز احتمال و ظن ادامه فعالیت شریعتی را تقویت مینمود اما شریعتی علیرغم همه توصیهها علاقهای به سکوت رسانهای نداشت.
شریعتی در شهریور و مهر دوباره به سرتیتر رسانههای خبری بدل شد. درحالی که فعالان حوزه صنعت در آستانه 22 مهر روز جهانی استاندارد، منتظر چهره جدید و متحول شده سازمان استاندارد بودند اما مشاوره غلط اطرافیان کم شمار شریعتی اورا دوبارعترند رسانه کرد.
انتصاب رییس هیات فوتبال بوشهر به مدیرکلی دومین استاندارد مهم کشور بعد از تهران یعنی البرز جاییکه که ستاد اصلی، پژوهشگاه و آزمایشگاههای سازمان در آن واقع شده موضوعی نبود که از دید منتقدان شریعتی پنهان بماند.
انتصاب فردی با خصوصیات عجیب مدیریتی که قبلا در هیات فوتبال بوشهر ناگهان در یک روز روسای انتخابی چند هیات فوتبال را برکنار کرده و در سال 1388 علیرغم ریاست ستاد احمدی نژاد در استان بوشهر و همراهی بسیار با رحیم مشایی، پس از انتخابات ریاست جمهوری بلافاصله از سمت مدیریتی خود برکنار و در این 12 سال بجز حضور در هیات فوتبال استان و ریاست کمیته ساحلی فدراسیون فاقد سمت دولتی قابل توجهی بود، توجه فعالان حوزه رسانه را به خود جلب نمود.
ابتدا خبرگزاری اصولگرای فارس در روز ششم شهریور به این انتصاب واکنش شدیدی نشان داد و در حالی که محتشم در مسکو حضور داشت به همزمانی پست مدیرکلی استاندارد و ریاست هیات فوتبال بوشهر پرداخته و حضور در یک فرد در 2 پست مدیریتی را غیر قانونی دانست چرا که براساس قانون رییس هیات فوتبال باید مقیم استان خود باشد.
تنها 24 ساعت بعد دیگر خبرگزاری اصولگرا یعنی تابناک نیز با انتشار مقالهای تحت عنوان مدیر 3 گانه سوز بشدت به این انتصاب تاخته و خواستار استعفای محتشم و توضیحات سازمان ملی استاندارد شد.
اما محتشم که او نیز نشان داده بود دست کمی از رییس بالاتر از خود ندارد تنها چند روز پس از بخش نامه معاون اول رییس جمهور مبنی بر عدم هرگونه تغییر مدیران کشوری، استانی و شهرستانی، تمام مدیرانی که به رییسی رای داده بودند را برکنار و رییس هیات فوتبال البرز را بعنوان معاون پشتیبانی و اداری مالی خود برگزید تا انتصاب فوتبالیها در استاندارد ادامه دار شود.
انتصاب مدیرکل جدید قم پس از بخشنامه معاون اول توسط شریعتی نیز بر آتش مذکور افزود و موجب انتقاد شدید خبرگزاری فارس را فراهم نمود.
نزدیک شدن به روز 22 مهر روز جهانی استاندارد کمی این التهابات را کاهش داد تا نشان دهد رییسی با پختگی بنا ندارد ریاست سازمان را قبل از این روز و تقدیر از واحدهای فعال صنعت کنار بگذارد.
برگزاری مراسم سرد و منجمد شده روز جهانی استاندارد بصورت آنلاین و عدم حضور مقامات رسمی دولت رییسی نیز نشان داد که دولت جدید چندان به شریعتی روی خوش نشان نداده است.
در حالی که جهانگیری معاون اول دولت روحانی در سالهای قبل یک پای ثابت مراسم روز جهانی استاندارد بود اما مراسم امسال تنها به تقدیر از چند واحد و حضور فیزیکی مدیران استاندارد در واحدهای تولیدی برای اهدای تقدیر نامه گذشت.
برگزاری سرد این مراسم و بی توجهی مقامات عالی رتبه دوبت روحانی به شریعتی اما از علاقه شریعتی به دیده شدن در رسانهها نکاست.
شریعتی بدون توجه به این بی مهری دولتیها با همراهی مدیران ارشد خود در استانداردهای تهران و البرز به دیدار آیت الله سید حسن خمینی شتافتت تا ظرفیت سیاسی خود را به رخ منتقدان بکشد.
دیداری که در آن یادگار امام در معدود دیدارهای خود با دولتیها ضمن تمجید بسیار از شریعتی، طی سخنانی مبسوط هدف حکمرانی در یک جامعه را آسایش مردم دانست.
شریعتی شاید برای ناظران و منتقدان بیرونی خود بلحاظ رفتار مدیریتی همچنان یک معما باشد اما واقعیت آن است که شریعتی استاندارد با شریعتی استانداری تفاوتی ندارد.
تکیه بر محورمشورت از معدود مشاوران خودی، اقدامات غیر قابل پیش بینی مدیریت و بی توجهی به نظرات منتقدان چهرهای را نشان میدهد که دیگر امروزه در سیستم مدیریتی جهان و کشور جواب نمیدهد.
اما معما فقط رفتار مدیریتی غیر قابل پیش بینی شریعتی نیست، معمای اصلی آن است که دوره حضور شریعتی کی در استاندارد به پایان میرسد؟ معمایی که طی روزهای آتی دولت آقای رییسی یا باید آن را حل کند یا با تمدید مدیریت وی بر رفتار معما گونه وی مهر تایید بزند. چیزی که باید به انتظار روزهای بعد و نحوه حل این معما نشست.