شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۰۷۶۳۷
تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۴۰۰ - ۱۵:۴۸
شوشان - محمدرضا چمن نژادیان:

در انتخابات‌ کشورهایی که از توسعه یافتگی مدنی با مشارکت سیاسی سازمان یافته و فراگیر برخوردار نمی باشند و منتخبین از پشتوانه ی سازمان یافته ی پایگاههای اجتماعی خاص و سیاسی برخوردار نیستند. 

افراد و گروههای ذی نفوذ با استفاده از امکانات شخصی و باندی متکی به قدرت رسمی و ثروت دیگران  به میدان رقابتها می آیند و برای شکست یا خارج کردن رقیبان عقیدتی، سیاسی و اقتصادی خود دست به حربه های مختلف می زنند.

وبا بکار بستن حداکثر  توان مادی و معنوی شخصی، قومی و باندی زور می زنند تا وارد چرخه قدرت شوند. این افراد و گروهها بعضاً دارای اهداف صواب و ناصوابی می باشند.

که در قالب شعارهایی   به نفع آحاد ملت به ظاهر مطرح می‌نمایند.

ولی در باطن بدنبال مقاصد فردی، قومی و باند حامی خود می باشند. و پس از هزیمت رقیبان و کسب توفیق ظاهری در دستور واقعی برای اجراء قرار می دهند.

معمولاً پیشقراولان چنین فرآیند انتخاباتی معیوب و پوپولیستی یا از سرمایه های متعدد مادی، معنوی و اجتماعی فردی و قومی برخوردارند. و یا از لابی و رانت قدرت و ثروت درون حاکمیت ها بهره مند هستند.

در هر صورت برای خدمتگزاری یا رسیدن عوام فریبانه به قدرت نیاز به جلب افکار عمومی و کسب حداکثر آراء توده ها دارند. لذا بالاجبار برای اقناع آحاد ملت و یا اقشار خاصی  یکسری برنامه و شعار انتخاباتی تهیه  می کنند.

که در فردای پیروزی باید بتوانند محقق بسازند. در صورتی که شخص از کاریزمای مقبول و تجربه شده ای با عقبه ی تجربی برخوردار باشد.

برای اجرای برنامه های خود در سازماندهی منابع مادی و انسانی متناسب با اهداف و برنامه ها اقدامات شایسته ای بعمل می آورد. و از شایستگان در قالب نگاه مدنی و شایسته سالارانه بهره ها می گیرد.

 تا بتواند به اقوال داده شده جامه عمل بپوشاند. و نام نیک واقعی را مانند امیر کبیرها، مدرس ها...،رجایی ها و هاشمی ها برای مانایی ملی و خدمات تاریخی به یادگار می گذارد.

در انتخابات دور سیزدهم ریاست جمهوری اسلامی ایران که متاسفانه رقابت اصلی با آراء باطله بود. و جناب دکتر رئیسی با توجه به شعارهایی و پیشینه ی انتخاباتی قبلی که داشت. و از سویی  از ناحیه ی ارکان رسمی حاکمیت ساپورت می شد.

علاوه بر اینها از ائتلاف کاندیدایی که اکثریت همفکر و هم جناح بودند برخوردار بود.در فضای سرد مشارکتی و تقریباً یکسویه انتخاباتی پیروز میدان بی رقیب ملی و مذهبی شد.

اما حداقل برای توده ی موکلین، جوانان متدین حامی و  جذب طیفی از منتقدین معتدل مانند تعدادی از روزنامه نگاران اصلاحی و اعتدالی شعارهای امیدوار کننده ای دادند.

از جمله تشکیل دولت فراگیر مردمی فراجناحی، مبارزه با فساد ومفسدین، اجرای عدالت. رفع تبعیض در پرداختها، ساماندهی بورس،  منع حقوقی ها نجومی،کنترل قیمتها و بازار ارز،گره نزدن معیشت مردم به برجام، جلوگیری از باندبازی و قومگرایی ...

به واقع رئیسی اصل و مورد انتظار  با توجه به پیشینه سازی که در سایر ارکان به ویژه قوه ی قضاییه شده بود، همین بود. که چنین شعارهای داده است. و ملت هم از سر صدق و صفا از اصل دکتر رئیسی تحقق شعارهایش را انتظار داشته و دارند.ولاغیر. 

اما از آنجایی که رئیسی اصل با رئیسی اصلی تفاوت ماهوی دارد. رئیسی اصلی در اثر فرآیندهای معیوب حمایتی و نامدنی رخ نمایان کرده ورئیسی اصل و دولت مردمی فراجناحی او را مصادره به مطلوب با فرمان گیری کرده است.

هم اکنون مشاهده می شود. رئیسی اصل بر سیبلی می رود که عوام پسند است، ولی رئیسی اصلی آنانی هستند که عنان ارکان اساسی ،مدیریتهای اجرای و سیاسی را بدست گرفته اند. و باب طبع خود و خارج از اراده و شعارهای رئیسی اصل با توجیه و دهن کجی به ایشان و ملت دارند چینش و کار خود را می کنند.

اینان حتی بر سینه ی شایستگان ستادی خودی و نیروهای توانمند معتقد اعتدالی دست رد زده اند. و با تیغ انتصابات محفلی، گعده ای و تنگ نظرانه ی پادگانی لایه ای دیگری از منابع انسانی مجرب و متعهد را طرد نمودند.و موجبات اخراجی سرمایه های میهنی و مذهبی را از چرخه ی مدیریت فراهم نمودند. و رئیسی اصلی را چنین در انظار ملت و حامیان با بی تفاوتی به رئیسی اصل بنمایش گذاشتند. 

اما برای اينکه افکار عمومی و حامیان تزبین مطالبه ای نداشته باسند،و متوجه عملکرد رئیسی اصلی نشوند. رئیسی اصل را پرسه زنانه در کوچه و پس کوچه ها با چانه زنی بر سر وعده های سر خرمنی و خارج از تاب و توان واقعی ملی،مدیریتی و پولی رها نمود. 

دکتر رئیسی اصل از روی صدق و صفا آمد تا با شعارهایی همگرایی ها ایجاد کند. تا شاید بخشی از ناکارآمدیهارا مرتفع و اصلاح نمایند، گسستهای ملی و اجتماعی را پر نمایند.

حامیان و حتی منتقدان منصف معتدل جناحی که این قدرت و اراده را با توجه به پیشنه سازیها و شعارهای القایی در او می دیدند. و رای دادند، توقع داشته و هنوز دارند، که رئیسی اصل به اصل شعارهایش پایبند و جامه ی عمل بپوشاند.

یکی از مکانیزمهای  اساسی مردمی نمودن مشارکت و دولتها توجه به حقوق اساسی ملت با حمایت از احزاب فراگیر و نهادهای واسط ملت و حاکمیت می باشد. لیکن عملاً مشاهده می شود، رئیسی اصلی بدنبال تحکیم واگرایی ها با تعمیق شکافهای دولت و ملت تا سر حد حذف مشارکت ملت با ابزارهای نامتعارف مدنی و اقتدارگرایی می باشد.

انتصابات فامیلی، خارج از شئونات قانونی و شایسته سالارانه در مرکز با استارت در شهرداری تهران آغازیدن گرفت.

نگاه توجیه گرایانه ی امروز دکتر چمران در عدم وجود قانون برای بکارگیری اقوام و خویشاوندان، جذب بدون پشتوانه ی مدنی و تجربی اقوام و خویشاوندان (دامادها سالاری معروف شده)، بکارگیری طیف وسیعی از نظامیان و شبه نظامیان در بدنه ی مدیریت خرد و کلان کشور بدون توجه به نیروهای پخته ی معتدل و جوان مجرب تحصیلکرده ی حامی و امیدوار شده و...در اصل رئیسی اصل را از گردونه ی مدیریت اصلی اجرایی و سیاسی خارج کرده است.

که اگر حضرت آیت الله جناب دکتر رئیسی اصل برای تحقق اصل شعارها و دولت مردمی خود صداقت داشته، امروز صادقانه  نجنبد.

فردایش چون احمدی نژاد شاید بسیار بدتر دیر گردد.

نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار