شوشان - سید سجاد جلویانی:
دولت اشغالگر اسرائیل در هر بازه زمانی با حملات پراکنده موشکی به سوریه خود را سرگرم یک جنگ روانی در منطقه بحران زده خاورمیانه و سوریه می نماید و بخشی از این تهاجمات موشکی برای ارزیابی و اهداف تخریبی در سوریه است.
اینکه چرا دولت سوریه اقدام مقابله به مثل نمی کند در چگونگی مدیریت بحران آن کشور جای دارد و نیازمند پژوهش جداگانه است .
اما اینکه دولت اسراییل در استراتژی نظامی خود پایگاه مستشاری نظامی ایران را هدف حمله قرار می دهد قابل بررسی و تحلیل همه جانبه است .
ایران بعنوان رهبرسیاسی ، نظامی و دینی محور مقاومت ،در سوریه دارای اهداف استراتژیک است.
این متغییر در مقابل تمام منافع دولت صهیونیستی اسرائیل در خاورمیانه است . چرا که در طول چهل سال اخیر دولت سوریه همواره خط اول مقاومت و جهاد در مقابل اسراییل بود .
عقب نشینی نظامی اسرائیل از استراتژی مرزهای نیل تا فرات به درون مرزهای اسرائیل و سپس دیوار حائل در درون جغرافیای آن کشور و شکست های جنگ های ۲۰۰۶ م تا کنون با حزب الله و حماس در غزه و کرانه باختری بزرگ ترین شکست امنیتی آن کشور است .
شکست پروژه حذف و تجزیه دولت قانونی سوریه ،دولت اسرائیل را به ورطه نابودی سیاسی سوق می دهد .
اسرائیلی ها تلاش دارند توان نظامی محور مقاومت را یک جنگ فرسایشی و توسعه آن به دیگر کشورهای منطقه ازبین ببرند.
حضور توطئه آمیز در پوشش در کردستان عراق و سفارت خانه های اروپاییان دسترسی آنها را به ایجاد بحران سیاسی و امنیتی و قومیتی در ایران فراهم می نماید و مهم ترین تهدید علیه منافع ملی ایران می باشد .
طراحی و اجراء علمیات های ترور هسته ای و شهادت فرماندهان محور مقاومت در فرودگاه عراق و ناامن سازی روابط ایران و همسایگان عرب و کشورهای دریای خزر و مرزهای شمال غربی بخشی از این پروژه نفوذ در عراق است.
شهادت افسران مستشاری ایران در حملات موشکی در ۱۶ ، اسفند ۱۴۰۰ در یکی از پایگاه های نظامی سوریه این حق را برای دولت سوریه و ایران محفوظ می دارد که علیه تهدید منافع ملی و مشترک خود اقدامات تنبیهی داشته باشند .
اقدام مقابله به مثل دولت ایران توسط نیروی هوافضای سپاه پاسداران در همین راستا در وقت تاریخی ۱/۲۰ دیشب انجام گرفت .
و پایگاه های جاسوسی اسرائیل در اربیل را در پوشش پایگاهای نظامی دولت آمریکا مورد حمله نظامی قرار دادو قابل ستایش می باشد .
اما چند پرسش هم برای مردم ایران نظام سیاسی و مردم عراق و همسایگان بوجود می آورد که در جای خود حائز اهمیت است و باید پاسخ شایسته به آنها داده شود .
_اینکه حمله موشکی اسرائیل در سوریه انجام گرفت و می شد از سرزمین سوریه اقدام مقابله به مثل صورت می گرفت که پاسخی مشترک ازایران و سوریه تلقی گردد قانونی و توجیه پذیرتر بود .
_اقدام تلافی جویانه ایران برای تنبیه اسرائیل را با هماهنگی کلی با دولت عراق بدون درج زمان و مکان انجام می گردید که مانع از انتشار اطلاعات عملیات می گردید .
_ سرزمین عراق و حاکمیت سیاسی آن یک اصل تخلف ناپذیر است و نقض آن از سوی دولت و نیروی مسلح ایران ابدا قابل تصور نیست و پیامد بسیار بدی در روابط دیپلماتیک میان دو کشور دارد و تبعات آن در موضع گیری نخست وزیر و جریان های سیاسی عراق و نخبه گان عراقی اشکار است و حتی نهاد های حقوقی جهانی را علیه منافع ایران بسیج می کند و ایران را متجاوز به کشور عراق معرفی می نماید .
_ جامعه عراق دارای شکاف اجتماعی و سیاسی ،مذهبی و حاکمیتی است و مستعد هرگونه تحرکات آتش افروزی علیه ایران و منافع ملی می باشد .
از سوی دیگر انجام عملیات نظامی در خاک عراق بدون اطلاع و هماهنگی با دولت عراق ،در منطقه خاورمیانه در میان دوست داران جمهوری اسلامی تولید شک و تردید خواهد نمود و دست توطئه گران را در خدشه وارد کردن به چهره سیاسی ایران باز خواهد گذاشت .
در نتیجه برای انجام عملیات های تنبیهی باید قوانین و مقرارات بین المللی و قواعد حسن هم جواری را ،رعایت نمود تا از وارد آمدن ضرر های احتمالی به منافع ملی جلوگیری نمود .