شوشان - دکتر محمدرضا اسلامی، مدرس دانشگاه ایالتی پلی تکنیک کالیفرنیا:
نشر: گاهنامه مدیر
مدتی پيش به همراه تعدادي از همكاران برای بازديد از برج عظيمی كه بجاي برجِ فروريخته در ١١ سپتامبر احداث شده، به نيويورك رفتيم. ديدن سازه شعف انگيز است؛ نمونه اي عالي از دانش مهندسى سازه و آخرين تجريبات بشر در حوزه مهندسى.
□پاي برج، چند لحظه اي ايستادم و قامت بلند و شكوه مهندسي اين بنا را تماشا كردم. بلندترین سازه در نیم کره غربی دنیا. محصول طراحی سازه شرکت WSP، طراحی معماری شرکت SOM و پیمانکاری ساخت با شرکت توانمند Tishman .
در پيرامون برج، مردم با جنب و جوش عجيبى در حركتند و "عجله”، بيشترين چيزي است كه در خيابانهاى اطراف در چهره ها مي بينى. انرژي عجيبي در اين فضا هست و سرعتِ حركت و رفتارِ بدن انسانها، نشان از تكاپو و تقلّاى انسان در منهتن دارد.
روزی روزگاری عده ای «انسان» تصمیم گرفتند نهایتِ نفرت خود از تمدن آمریکایی را با کور کردن چشم منهتن و پایین کشیدن بلندترین برج های آن، نشان دهند. بر سرِ این کار، جان خود و همرزمانشان (در هواپيما)، مسافران پرواز و ساکنان برج ها را هم فدا کردند.
فردایِ ماجرا، عده ای «انسان» دیگر، بهترین متخصصین و مغزها را استخدام کردند تا برجی بهتر، بلندتر، مجلل تر را با آخرین دانشِ مهندسی طراحی کنند. بهترین پیمانکاران هم برای ساخت استخدام شدند و از بهترین مصالح هم استفاده شد.
«امروز» برجِ جدید، برپا شده اما نفرت، همان نفرت است و «فاصله» همان است که بود یا شاید هم بیشتر! بهترین مغزها برای طراحی بکار گرفته شد، و ميلياردها دلار خرج شد، اما از هیچ مغزى براى كم كردنِ اين نفرت (و واكاوى علل آن) استفاده نشد. نفرتِ القاعده از آمريكا همان است كه بود و اوجِ مديريت و حل مساله به شیوۀ آمريكايي هم منجر شد به دو جنگِ ابتر و بى حاصل در عراق و افغانستان.
اداره امور دنيا دست مهندسين و نظامیان است و مغز مهندسين، عاجز از حلِ مسائلی است كه به رفتار انسانى مرتبط است. ساختارهاى مديريت سيستم ها، بر مبناى رياضيات و دانش مهندسی بنا شده، و دانش آموختگانِ اين رشته ها، مغز کم توانی در واكاوى «نفرت» و چرائىِ آن دارند. برجى ريخته، برجِ ديگرى بايد طراحى شود؛ كسي به ما حمله كرده، ما هم بايد حملۀ بزرگ به او را تدارك ببينيم. در اين ميانه، مدلهاى كامپيوترى متعدد براى مدل سازى حملات تروريستى طراحى شد.
مهندسين بسياري به دنبال راهكار برای طراحىِ نرم افزارهاى كنترل بك گراند اشخاص رفتند. صدها ميليارد دلار بعد از يازده سپتامبر خرج شد و مى شود، اما همه در راستای حل فيزيكىِ صورتِ مساله. حال آنكه يازده سپتامبر، ريشۀ انساني دارد. ريشه ذهنى و ايدئولوژيك دارد…
از دل مردانِ القاعده، نقاب پوشانِ داعش برخاست و از دل مديرانِ فارغ التحصيل برترين دانشگاههاى آمريكايي، تصميمِ انداختن مادر بمب ها (بمب شانزده ميليون دلارى) بر ايالت ننگرهار، خارج شد. بمبى كه با پول آن مي شُد حقوق يكسالِ شش هزار معلم در سراسر افغانستان را پرداخت كرد.
سياسيون، براى حل مشكلات و اداره كشورها، دست به دامان مهندسين هستند، همچنان كه براى اداره جنگ ها دست به دامان ژنرال ها هستند و راهكارهاى مهندسين و ژنرال ها، مبتنى بر مدلهاى رياضی و نظامى است كه آموخته اند. مدل هايى كه در آنها، بحثِ «انسان» و آگاهی و روح و «گفتگو»، جايى ندارد.
زمانی کسی گفته بود ما ظلم را نشانه گرفته بودیم! اشتباه کردیم، ایکاش جهل (ناآگاهی) را نشانه می گرفتیم.
يازده سپتامبر، نمادِ «صحبت نكردنِ بشر» است و نماد «حلِ فيزيكي يك مشكل». مشكلي كه ريشه اش نخشكيد، بلكه ریشه دارتر شد. آخرین مثال اینست که طالبان دوباره بعد از بیست سال برخاسته اند! چرا؟ چون آگاهی و ذهن تغییر نکرد. یازده سپتامبر تمام شده. داستان کاملاً ادامه دارد! منتظر قسمت های بعد این سریال باشید!
پانوشت: انتخاب عنوان از گاهنامه مدیر است. ویرایش جزئی در متن نوشته صورت گرفته است.