شوشان - دکتر لفته منصوری:
ماه مبارک رمضان؛ ماه نشاط، شادابی و طراوت مسلمانان و مومنان است. در این ماه بندگان خدا در محضر و بر خوان ضیافت پروردگارشان نشستهاند. و چرا خوشحال نباشند؟ و چرا شادی نکنند؟ و مگر خنده گناه است؟
برای «انسان» تعریفهای بسیاری از سوی فلاسفه و دانشمندان شده است. انسان را اشرف مخلوقات گفتهاند؛ موجودی ناشناخته دانستهاند و حیوان ناطق نام نهادهاند و ... اما انسان یک تعریف دیگر نیز دارد: انسان، حیوانی است که میخندد.
بهراستی، خنده چیست که یکی از صفات جداکنندهی انسان از سایر حیوانات است؟ خنده احساسی است که خواستگاه آن خوشحالی، رضایت و انبساط خاطر است. خنده بیانگر حالت نشاط و شعف انسان است، آدم وقتی خوشحال است، میخندد.
دربارهی خنده بسیار گفتهاند. میگویند خنده عمر را زیاد میکند؛ بر هر درد بیدرمان دواست و مشکلگشای بسیاری از مناسبات اجتماعی است. آنکس که چهرهای بشاش و لبی خندان دارد، با دیگران بهتر ارتباط برقرار میکند.
مردم، آدمهای خندهرو را بیشتر از آدمهای اخمو دوست دارند و آدمهای شاد موفقترند. گرچه گروهی نیز خنده را – بهویژه اگر از حدی فراتر رود و اگر بیهنگام باشد – نشانهی جلفی و سبکی میدانند. هرچه هست، خنده جلوهای از رفتار آدمی است و هواخواهان زیادی دارد.
مطمئن هستم اگر الان از شما بخواهم، فهرستی از دوستان، آشنایان، بستگان و همکاران شوخطبع، بزلهگو و لطیفهسرا را بنویسید با لبی خندان آنها را فهرست خواهید کرد. اینان مگر مشکلات روزمرهی زندگی را ندارند؟ اما چرا میخندند و میخندانند؟ و حتی گاه که خود نمیخندند وقتی لطیفهای میگویند، چنان میخندانند که «رودهبر»ت میکنند! اینان شخصیتهای مهمی هستند. قدر این انسانها را بدانیم.
در روایتی یونس شیبانی گوید: حضرت امام صادق (ع) فرمود: شوخی کردن شما با همدیگر چگونه است؟ عرض کردم: اندک است، فرمود: اینگونه نباشید؛ زیرا شوخی از خوشخلقی است و تو بدان وسیله برادرت را خوشحال و مسرور کنی، هر آینه رسول خدا (ص) با کسی شوخی میکرد و میخواست که او را شاد و مسرور کند.[۱]
این روایت تأکید میکند که شوخی کردن از خوشخلقی که یک کمال نفسانی است، برمیخیزد و کارکرد آن هم داخل کردن شادی در قلب مومن است.
در روایت دیگری فضل بن أبی قره گوید: حضرت امام صادق (ع) فرمود هیچ مومنی نیست جز اینکه در او دعابه هست. من عرض کردم: دعابه چیست؟ فرمود: مزاح.[۲]
درواقع براساس این روایت شرط ایمان، شوخی کردن است و شوخی عنصر موثری در صحت ایمان میباشد.
در روایت دیگر عبدالله بن محمد جعفی نقل میکند از امام صادق (ع) شنیدم که فرمود: همانا خداوند عزوجل انسان بذلهگوی نیکگفتار در جماعت را دوست دارد.[۳]
در این روایت نیز حضرت، شرط شوخی مورد تأیید خداوند را آلوده نبودن به گناه و پلیدی معرفی میکند.
البته شوخی انواع مختلفی دارد که استفاده از هر یک از انواع آن منجر به دستیابی به نتایج متفاوتی میگردد.
در مدل ارائه شده توسط مارتین، پاهلیک-دوریس، لارسن، گری و ور (۲۰۰۳) شوخی در چهار سبک طبقهبندی شده است: سبک شوخی خودفزاینده (استفاده از شوخی بهقصد ارتقای خود، بدون تحقیر خود یا دیگران) و سبک شوخی پیوندجویانه (استفاده از شوخی بهقصد محکم کردن رابطهی خود با دیگران) از انواع سازگارانه و مثبت شوخی است. درحالی که سبک شوخی خودتحقیرگرانه (استفاده از شوخی بهقصد ارتقای رابطه و بهقیمت تحقیر خود) و سبک شوخی پرخاشگرانه (استفاده از شوخی بهقصد ارتقای خود و بهقیمت حمله به دیگران) از انواع ناسازگارانه و منفی شوخی است.[۴]
شادی و نشاط، از نیازهای ضروری روحی و روانی انسان است که در بسیاری از جنبههای حیاتی نقش موثری ایفا میکند و از نگاه صاحبنظران، پیشنیاز اساسی و بستر لازم برای یک نظام تعلیم و تربیت پویا است. بهعبارت دیگر، نشاط به زندگی انسان، معنا و مفهوم خاصی میبخشد و حتی عواطف منفی مانند ناکامی، ترس، نگرانی و ... را کاهش میدهد. یکی از عواملی که میتواند شادی و نشاط ایجاد کند و نشانه شاد بودن انسان است، شوخی و مزاح است.
گویند که چون پیمانهی زندگی میرزا حبیبالله قاآنی شاعر شیرازی، لبریز شد و بر بستر مرگ افتاد و دوستان و آشنایان گرداگردش را گرفته و بهحالت محزون و مغموم ایستاده بودند. گفتند: وقت توبه و استغفار است، به بارگاه الهی طلبکار عجز و نیاز شو. قاآنی این کلمات را شنیده اشک در چشمهایش جمع شد و به صدای حزین و دلگرفته این بیت که از طبعظریف و رندانهاش هست را خواند:[۵]
شرمنده از آنیم که در دار مکافات / اندر خور عفو تو نکردیم گناهی