سیسمونی گیت / واتر گیت

سفر خانواده قالیباف به ترکیه و موضوع خرید سیسمونی برای نوه آقا زاده ایشان ،آنچنان بازتاب وسیعی در فضای مجازی و محافل داخلی و شبکه های بیرونی داشته است که ما را به یاد قضیه واترگیت آمریکا انداخت، رسوایی واترگیت به رویدادی گفته می شودکه در جریان اتتخابات ریاست جمهوری آمریکا، میان سال های 1973 تا 1975 در هتلی به همین نام در واشنگتن دی سی اتفاق افتاد که بدلیل یک  موضوع بسیار پیش افتاده "استراق سمع رقیب انتخاباتی" منجر به بالا گرفتن احتمال استیضاح و در نتیجه کناره گیری ریچارد نیکسون، رئیس جمهور وقت ایالات متحده آمریکا شد. البته به زعم  برخی از آقایان آنجا بلاد کفار است و سکولاریسم حاکم بود، وکفار بایدبسزای اعمالشان می رسیدند و رئیس جمهور بزرگترین قدرت جهانی بدلیل این خطای استراق سمع از رقیب، که در ایران امری عادی است استعفا می داد، اما این قبیل اتفاقات و مسائل بسیار بزرگتر از آن در  کشوری که اسلام حاکم است از منظر برخی آقایان توجیه شرعی و قانونی دارد، موضوع را طوری ‌مدیریت می کنند تا آب از آب تکان نخورد و بنحوی خودمانی سرو ته آنرا بهم می آورند، درب توبه به روی همه باز است و انسان هم جایز الخطا

اینجا ایران است و قالیباف در مافیای قدرت پشتش به کوه قاف است ،موضوعاتی همچون املاک نجومی، تخلفات عیسی شریفی قائم مقام قالیباف، نوار لو رفته در مورد اختلاس 8هزار میلیاردی در سپاه، که هرسه مرتبط با قالیباف بودند نتوانست خدشه به مقام شامخ ایشان وارد نماید، سیسمونی که موضوعی بچگانه و پیش پا افتاده است و قطعا هیچ گونه تاثیری بر جایگاه او که وابسته به جریان قدرتمند خراسان است نخواهد داشت و عنقریب انتشار دهنده این خبر همچون یاشار سلطانی در موضوع املاک نجومی، بدلیل توهین به این سردار محترم و انقلابی به دادگاه احضار خواهند شد، 

1- اولا آقای قالیباف و سایر مسئولین محترم نظام علاوه بر توجه داشتن به احادیث و روایات متعدد از رسول گرامی اسلام و ائمه اطهار دال بر پاکدستی و پرهیز ریا و فساد این شعر بسیار پر محتوای مولوی را باید آویزه گوش خود قرار دهند. و بدانند که خدای عزوجل پاسخ بسیاری از اعمال آنها را در همین دنیا خواهد داد و به قولی دنیا دار مکافات است. مولوی می فرمایند،

این جهان کوه است و فعل ما ندا

سوی ما اید نداها را صدا،

فعل تو کان زاید از جان و تنت

همچو فرزندی بگیرد دامنت،

آقای قالیباف باید می دانست  زمانی که در نطق های انتخاباتی خود در سیمای جمهوری اسلامی آنهم در مقابل چشم میلیون ها بیننده وزیر آموزش و پرورش دولت قبل را به حق و یا به ناحق و بدون بررسی موضوع در محاکم صالحه مورد هتک و حرمت قرار داده و آبروی او را برده بود خود دقیقا به همین روز مبتلا خواهد شد. او گفت : "شما نگاه کنید، وزیر آموزش و پرورش کشور ما میره لباس بچه از ایتالیا میاره شما فکر کردید مردم اقتصاد ما درست میشه؟هرگز"

کار خدا و شعر زیبای مولانا را ببنید که چگونه فعل او همچو فرزندی عینا دامن او را گرفت، یا وقتی بخشی از جامعه را ۴ درصدی نامید و  آنها را متهم به داشتن ثروت باد اورده نمود که در ناز ونعمت زندگی می کنند و همواره در سفرهای خارجی بدنبال خوش گذرانی هستند و خریدهای آنها از آخرین برندهای دنیا صورت می گیرد و خود را در جمعیت ۹۶ درصدی که زندگی معمولی و یا فقیرانه ای دارند منظور نمود ‌خداوند پاسخش را تنها با یک سیسمونی ناقابل داده است قالیباف این بارتوسط خودش لوله شد و پای حسن روحانی در میان نبود. امید است این موضوع اخلاقی درس عبرتی باشد برای سایر مسئولین کشور که با مردم رو راست باشند، اهل ریا و تظاهر نباشند، فساد و رانت خواری را رواج ندهند، سطح زندگی انها درحد زندگی مردم معمولی ( نه فقیر)  باشد، اتهام فسق و فجور به دیگران نزنند،برای کسب قدرت فرهنگ دروغ و تهمت و افترا را در جامعه ‌رواج ندهند،اگر واقعا برنامه ای برای توسعه کشور ندارند صادقانه مسئولیت ها را ترک نمایند نه اینکه انقدر به صندلی قدرت بچسبند تا عزرائیل جان انها را در سن ۹۰ و ۹۵ و صد سالگی انهم با خواندن سوره یاسین بر بالین شان بزور بستاند

والی جون به عزرائیل هم نمی دهند !

2- ملتی که اوضاع اقتصادی کشور، اعم از تورم،گرانی سرسام اور، بیکاری، کوچک شدن سفره شان از یک سو و انسداد فضای سیاسی و تظلم خواهی و ناامیدی از آینده و کاهش اعتماد به مسئولین و نهایتا نظام از سوی دیگر  به ستوه آمدند و هرچه دست به اقدام مدنی زدند نتیجه ای نگرفتند واکثر اعتراضات مدنی و مسالمت آمیز آنها با برخوردهای فیزیکی و سرکوب و دادگاه و زندان مواجه شده است، درونی پر از کینه و نفرت پیدا کردند، لذا آگاهانه و یا بطور ناخود آگاه هر واقعه کوچک و یا بزرگ اجتماعی، اقتصادی و یا خطا و خیانت مسئولین را فرصتی برای خشم فرو خورده خود می پندارند و بصورت هیجانی بغض شان می ترکد و آنرا به یک جریان بزرگ تبلیغاتی تبدیل  می سازند تا مخالفت خود را با سیاست های موجود کشورنشان دهند.هشدار ها،طرح و برنامه،پیشنهادات سازنده در زمینه های اقتصادی، اجتماعی  سیاسی و اموربین الملل توسط اقتصاددانان، جامعه شناسان و نیروهای دلسوز ایران و نظام را نمی شنوند و همچنان  به سیاست های ایدئولوژیکی خود ادامه میدهند. اقتصادو معیشت مردم را توسط سیاست خارجی آرمانگرا و ایدئو لوژی به گروگان گرفتند تا جایی که اکثر فرصت های داخلی و بین المللی از دست رفته و کوره راه های باقی مانده هم درحال انسداد است ، در تعجبم ‌که چگونه صدای شکستن ساختار اقتصادی و اجتماعی کشور و ناله های فقر مردم را نمی شنوند.

3- توسعه اقتصادی و اجتماعی هر کشور براساس مدل های علمی موجود در جهان و متناسب با مولفه های فرهنگی و اجتماعی درونی و الگو برداری  و تجربه کشورهای توسعه یافته و یا در حال توسعه که شرایط فرهنگی و اجتماعی مشابه دارند صورت می گیرد. بنابراین سفر مسئولین و یا حتی خانواده های انها بشرطی که در راستای سیر و سیاحت و یا استفاده از رانت در جهت منافع شخصی نباشد نه تنها مذموم نیست بلکه باید از ان استقبال نمود، ایکاش علاوه بر مسئولین غیر روحانی،با توجه به حاکمیت روحانیت بر کشور اگر فرصتی فراهم ‌می شد این افراد ضمن تحصیل و یا پس از اتمام تحصیل در حوزه های علمیه جهت کسب تجربه به کشورهای توسعه یافته و یادر حال توسعه می رفتند و با علوم و فنون و پیشرفت های علمی  و اقتصادی و نظامات اداری مبتنی بر علوم اجتماعی و جامعه شناسی روز دنیا آشنا می شدند، می توانستند منشا تحول بیشتری در جامعه باشند و نظراتی متناسب با زمان و مکان بهتری برای اداره امور کشور ارائه نمایند،این را می توان در تفاوت نظریات شهید بهشتی که عالمی دنیا دیده بودبا روحانیت موجود مشاهده نمود. می توان در نظریات سید جمال الدین اسد آبادی ملاحظه نمود، کافی است نظریات  شهید بهشتی را در کنار نظریات روحانیونی همچون علم الهدی، احمد خاتمی، احمد جنتی،  مرحوم یزدی، مرحوم مصباح، صدیقی  و برخی دیگر از روحانیون صاحب منصب قرار داد آن وقت به تفاوت های اساسی در ایده های آنها بهتر پی خواهیم برد، اگر سفر قالیباف و یا خانواده او از این منظر مورد بررسی قرار گیرد نه تنها اشکالی ندارد بلکه می تواند در تصمیم گیری شخص قالیباف و یا امثالهم در اداره امور کشور‌ موثر باشد.

4 - نکته ای  که نباید از آن غافل شد و از کنار آن براحتی گذشت حملات همه جانبه جبهه پایداری و افراد وابسته آنها به قالیباف و تضعیف او در موضوع اخیر است که از چشم تحلیل گران سیاسی پنهان نمانده است،عباس عبدی اشاره ای دقیق به مطلب داشته است،

 قالیباف با برجام موافق است قالیباف با طرح صیانت از فضای مجازی مخالفت کرده.قالیباف با نظرات تنگ‌نظرانه جبهه پایداری که هم اکنون ارکان اصلی مجلس را در اختیار دارند مخالف است ،تضعیف قالیباف توسط این جبهه به منظور کسب کرسی ریاست مجلس و به حاشیه راندن قالیباف و طیف وابسته به او صورت گرفته است. به قول عباس عبدی ‌:"این خبرآن قدر ویران گر است که وی باید از همه مناصب خود استعفا دهد،حیف که اطمینان دارم نفرجایگزین او  نامناسب تر خواهد بود پس پیشنهاد  استعفا نمی دهم".حاکمیت یکپارچه جبهه پایداری برمجلس و سایر امور اجرایی عواقب خطرناکی برای کشور خواهد داشت.