شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۰۸۶۸۱
تاریخ انتشار: ۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۱۹:۰۳
شوشان - سید علیرضا سید حیات غیب :
 همه ی مردم ایران زمین می دانند که مسجد سلیمان چه گذشته ی درخشانی داشته و چگونه چون نگینی در کشور می درخشید ؛ شهری که اولین هایش می‌ خواندند ؛ شهری که در روزگارانی اولین مامن کارجویان سراسر کشور بود ؛ شهری که سفره ی گسترانیده اش برای همگان زبانزد بود ؛  ولی چه حیف که به مرور زمان بی مهری ها دید ، شهری که  بی توجهی ها بارها می رفت به سرنوشت نفت سفید و... گرفتار آید و باحتضار کشانده شود.! شهری که تنها و بی پناه ماند و گذشته اش به باد فراموشی سپرده شد ؛ بله مسجدسلیمان؛ شهری که اکنون رکوردار بیکاری و ناداری در کشور گردیده است.!
شهری که آمار غیر قابل باور خودکشی جوانانش از سر بیکاری و ناداری ، دل علما و اساتید نامی کشور را بدرد آورد و یادمان نرفته آن هنگام که علامه ی بزرگ‌ جناب آقای جوادی آملی کلاس درسش را با شنیدن خبری در این راستا تعطیل و زانوی غم بغل گرفت و از وضع موجود گلایه ها کردند و افسوس و ندای وااسفا سردادند!

ولی خواست خدا و تقدیر این شهر ، بگونه ای رقم خورد که مهرش در دل فرزندان رشیدش بنشیند ، به گونه ای که بانگ برآورند که مسجدسلیمان بزرگ ، قامت خم نکن  ، که ما هستیم.
بله در همین ورطه ی نیستی بود که مردی با همتی بلند پای به میدان گذاشت و علیرغم وجود همه ابرهای تیره و تار نومیدی  و همه نوحه سرایی های و شعارهای شکننده حاسدان و نومیدان ، تمامی سرمایه ی مادی و معنوی و حیثیتی خود را بمیدان آورد و در منطقه ای که دیگران بیابانش می خواندند وباوری به بالندگی اش نداشتند ، آستین همت بالا زد و بنیان پتروشیمی را بنا نهاد ؛ بامید کاشت بذر امید در مسجدسلیمان بزرگ (مسجدسلیمان ، اندیکا ، لالی ، گلگیر ، هفتکل)
بله آقای دکتر یوسف داودی را می گویم ؛ فرزند سر بلند و سرافراز ایل و استان و کشور.
 دکتر یوسف داودی آمد تا کاری کند کارستان ، آمد و در  هنگامه ی حضور هر از گاهی پای دیگران را به منطقه کشاند ، از وزیر و وکیل و رئیس جمهور و ... و همه و همه آمدند و در محل همت باورنکردنی ایشان را در زمانه ی سخت تحریم و جنگ اقتصادی ستودند... و همگی هم قول و تعهد بنای پتروپالایش بختیاری را برای ایجاد اشتغال و کاستن از فقر مفرط منطقه دادند...
قول دادند بامید نان ، نان برای مردمی که کمترین حقوقشان ،  اشتغال بوده و خواهد بود.
با ایثار دکتر یوسف داودی ، پتروشیمی راه افتاد و تعدادی از جوانان این دیار به قافله ی تولید و امید و اشتغال و حس خوب مفید بودن پیوستند و صد البته از ابتدا و با قول و قرار مدیران درجه یک کشور این مهم ، همه ی کار نبود و بنا بر ایجاد و احداث پترو پالایش بود ، پتروپالایشی که همه ی امید جوانان مسجدسلیمانی گردبد ، پتروپالایشی که قرار بود ، چندین هزار نفر از جوانان منطقه را بکار بگیرد...
همگان می دانیم فرد فاقد شغل یا همان شخص بیکار ، اگر بیمه و مقرری بیکاری ماهانه هم دریافت دارد ، ولی مشغول کاری نباشد ، از حس مفید بودن و مولد بودن محروم است و این آفت روحی و روانی است که فرد و جامعه را به  وادی افسردگی و عصبیت می کشاند.

صاحب نظران علوم اقتصادی و اجتماعی بصراحت و موکدا" می گویند: عدالت اجتماعی ، دو دشمن بزرگ و اصلی دارد ، بیکاری و تورم.
اشتغال پنج هزار نفر در پترو پالایش مسجدسلیمان،  یعنی جمعیتی سی هزار نفره سر سفره ای می نشینند که با دسترنج حاصل از اشتغال خود گسترانیده شده است....
این عظمت و اتفاق زندگی ساز با جمع آوری سی میلیون متر مکعب گاز در حال سوختن  و جلوگیری از هدر رفتن انرژی و پیشگیری از آلودگی محیط زیست و فضای منطقه حادث می شود.
از دیگر ثمرات پتروپالایش بختیاری ،  صرفه جویی در انرژی و تولید گاز متان برای دیگر صنایع کشور و درآمدی چند میلیارد دلاری در سال برای کشوراست.
این مهم تنها با سرمایه گذاری  سه میلیارد دلاری میسر می شود.

تاکید و تکرار می کنم ، پنج هزار شغل مستقیم و پانزده هزار شغل غیر مستقیم ، یعنی دگرگون نمودن چهره شهر .
و اینجا جای بسی حیرت است با این همه مولفه های مثبت و  تاکید بالاترین مقام کشور ، مقام معظم رهبری در مورد تولید و اشتغال و کار آفرینی ؛ چرا این همه تعلل و سنگ اندازی صورت می گیرد؟!
 چه اراده و نیتی  می خواهد قطار امیدی که توسط برادر داودی راه افتاده است را با سنگ پراکنی متوقف کند.؟!

سخن از قطاری است که مردمانی با اصالت  به آن امیدها بسته اند که تا مقصد نه تنها متوقف نگردد و از سرعتش کاسته نشود ؛ بل بنا به نیاز شدید مردم منطقه و پیشگیری از هدر رفت بیشتر منابع ، سرعت هم بگیرد.
 
خلاصه دلخواسته ی مردمان این دیار ، شهری که روزگاری شهر اولین ها بود و شیره ی جانش را برای رفاه  سایر جغرافیای ایران عزیز پیش کش نمود ،  پرهیز از نگاه مغرضانه و غیر منصفانه است.
نادیدن این مردم و وضعیت زندگی و حقشان در اشتغال-- در حالی که همه چیز مهیاست-- ، بی اخلاقی ، غیرمنطقی و غیر عقلایی است و هرگونه کم کاری و یا خدای ناکرده سنگ اندازی در هر دو سرای عقوبت و فرجامی سخت دارد.
امید آنکه همگان همت کنند و به مصلحت جامعه و انقلاب و ولی نعمتان خود ، آستین همت بالا زنند و شاهد شکوفایی این قطب صنعتی گردیم.
دوباره از دلخواسته های مردمان با اصالت و نیکو سیرت شهرمان خواهم نوشت.
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار